شیعه امامیه در لبنان

امروزه بیش از یک‌ سوم جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل می‌دهند. عمده جمعیت شیعیان در بیروت، بقاع و جنوب لبنان ساکن هستند.

تهران- الکوثر: اهل سنت بخش بزرگی از جامعه لبنان را تشکیل می‌دهند و از نظر فقهی تابع مذهب شافعی و حنفی هستند.انواع جریانات سَلفی مانند سلفی اخوانی و سلفی جهادی در میان اهل سنت طرفدار دارند. جریان سنتی اجتهادی نیز یکی دیگر از جریانات موجود در میان اهل سنت است.

طوایف مسیحی لبنانی نیز  عبارتند است از: مارونی، ارتدوکس رومی، کاتولیک رومی، ارمنی ارتدوکس، ارمنی کاتولیک، سریانی ارتدوکس، سریانی کاتولیک، کلدانی، کاتولیک، لاتینی، انجیلی و قبطی‌های ارتدوکس و کاتولیک. 

مسیحیان از نظر سیاسی به چهار گروه مسیحیان طرفدار سوریه، مسیحیان غرب گرا، ملی گرایان مسیحی(نیروهای لبنانی) و ملی گرایان سکولار(جنبش میهن پرست آزاد) تقسیم می‌شوند.

دروزیان

اما دروزیه، از مهم‌ترین انشعابات اسماعیلیه است که در نیمۀ اول سدۀ پنجم، بر مبنای اعتقاد به الوهیت الحاکم بامرالله، ششمین خلیفۀ فاطمی شکل گرفت. محمد بن اسماعیل درزی، اخرم و حمزة بن علی زوزنی مهمترین داعیان دروزی هستند. البته دروزیان خود را موحدون می‌نامند. در لبنان دروزیان بیشتر در جبل لبنان و وادی التیم و شوف ساکن‌اند، و تعداد کمی نیز در بیروت منطقۀ عالیه زندگی می‌کردند که در سال‌های اخیر شمار آنان به سرعت رو به فزونی گذاشته است. رهبر سیاسی دروزیان لبنان در حال حاضر ولید جنبلاط و رهبر مذهبی آنان شیخ نعیم حسن است. تعداد جمعیت دروزیان بنابر برخی گزارش‌های غیررسمی حدود ۴۰۰هزار نفر است.

علوی ها

تاریخ وجود علوی‌ها یا «نُصیری‌ها» در لبنان هم  به آغاز قیمومیت فرانسه بر سوریه در طول سال‌های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۶ میلادی برمی‌گردد. در آن سال‌ها حکومت فرانسه، تعدادی از علویون سوریه را در بخش‌هایی از شمال طرابلس در لبنان ساکن کرد و امروزه همان مناطق نیز اماکن اصلی سکونت علویان است. جمعیت این طائفه بر اساس آمار رسمی در لبنان در حدود ۶۵/۰۰۰ تن است در حالی که منابع خودِ نصیری‌ها این تعداد را ۱۰۰/۰۰۰ تن می‌داند.

«حزب عربی دمکراتیک» یکی از احزاب سیاسی اصلی نصیری‌ها در لبنان است که حزبی کاملا وابسته به نظام بعثی سوریه در دمشق است.

علی عید، نمایندۀ پیشین پارلمان و موسس جنبش جوانان علوی یکی از شخصیت‌های اصلی در میان نصیری‌های لبنان است. «احمد حبوس»، «بدر ونوس»، و همینطور «رفعت عید» از دیگر چهره‌ها سرشناس علویون لبنان هستند.

اسماعیلیه

تعداد اندکی از اسماعیلیه در لبنان زندگی می‌کنند. و هنوز به عنوان یک طایفه مستقل از سوی حکومت لبنان به شمار نمی‌آیند.

شیعه امامیه در لبنان

امروزه بیش از یک‌ سوم جمعیت لبنان را شیعیان تشکیل می‌دهند. عمده جمعیت شیعیان در بیروت، بقاع و جنوب لبنان ساکن هستند. به غیر از شیعیان ساکن لبنان، در دهه‌های اخیر هزاران لبنانی شیعه به کشورهای آفریقای غربی و مرکزی از جمله سنگال، گینه، نیجریه، لیبریا، ساحل عاج وسیرالئون مهاجرت کرده‌اند. در شیخ‌نشین‌های خلیج فارس بخصوص کویت و همین‌طور در ایران و استرالیا نیز تعداد قابل توجهی لبنانی زندگی می‌کنند.

ورود تشیع

درباره پیدایش تشیع در لبنان دیدگاه‌های متفاوتی مطرح است. گروهی پیشینه تشیع در این منطقه را به ابوذر غفاری، نسبت می‌دهند و وجود دو مسجد قدیمی به نام وی در دو دهکده قدیمی جبل عامل به نام‌های میس الجبل و صرفند را دلیل این امر می‌شمارند. اما گروهی دیگر معتقدند که هیچ دلیل قانع‌کننده‌ای بر این باور وجود ندارد که پیش از سال ۴۱ق معروف به عام الجماعة، گرایش شیعی در شامات بوده باشد. اینان بر این باورند که جبل عامل کنونی، باقی‌مانده جوامع شیعی است که در اثر اشغالگری صلیبیان، از شهرهای طبریا، مناطق هم‌جوار آن، صور، صیدا و بسا مناطقی دیگر از اردن و فلسطین آواره شده و به جبل عامل آمده و نقطه آغاز تشیع در آنجا را بنا نهاده‌اند.

شیعه در قرون نخستین

شیعیان هرچند در مقاطعی از دوران اموی و عباسی به علت شدت فشارها از سوی حکومت به‌ناچار به مناطق کوهستانی هم‌چون جبال لبنان پناه بردند[۱۷] اما پس از آن‌که خاندان شیعه حمدانیان در حلب به فرمانروایی رسیدند و بعد بخش اعظم این سرزمین در امپراتوری فاطمیانادغام گردید، اکثریت مسلمانان لبنان و سوریه شیعه شدن گزارش سیاحان مسلمان هم این موضوع را تایید می‌کند. قرن سوم هجری به بعد جوامع شیعه بین رود علوی در شمال و ناحیه جلیله جبل عامل در جنوب، سکونت داشته‌اند. شیعیان دیگری نیز در بخش شمالی دره بقاع و همچنین در طرابلس و کسروان واقع در لبنان شمالی سکونت گزیدند. اهالی کسروان صد در صد شیعه بوده‌اند.

دوره فاطمیون و بنی عمار دوره رواج تشیع در لبنان بود. در آن مقطع شهر طرابلس از پایگاه‌های مهم تشیع بود و ابوالفتح کراجکی شاگرد شیخ مفید منصب قضاوت را برعهده داشت و آثارش را برای حاکمان بنی عمار می‌نگاشت. اوضاع شیعیان پس از سقوط دولت بنوعمار توسط صلیبی‌ها تغییر کرد و حتی بعد از آن‌که طرابلس در عصر مملوکی از اشغال صلیبی‌ها آزاد گردید اوضاع باز به نفع شیعیان تغییر نکرد چون حاکمان ممالیک با هدف برخورد با اسماعیلیه و علویون به نقاط شیعه‌نشین حمله می‌کردند اما شیعیان اثناعشری هم تحت آزار قرار می‌گرفتند و کار به جایی رسید که گروهی از شیعیان برای در امان ماندن از تعرضات حکومت، مذهب خود را تغییر دادند[۲۲] و رفته‌رفته یعنی تقریباً از قرن هشتم قمری شیعیان در مناطق خاصی از لبنان سکونت گزیدند یعنی نصیری‌ها در لاذقیه، اسماعیلی‌ها در دو گروه کوچک، دروزی‌ها در نیمه جنوبی لبنان و امامی‌ها در جبل عامل و دره بقاع.

تشیع در روزگار معاصر

در روزگار معاصر شیعیان لبنان را متاوله می‌نامند. در مورد دلیل این نامگذاری چند نظریه مطرح است:

این لفظ جمع «متوالی» و مشتق قیاسی از توالی به معنای تتابع و پی در پی بودن است، بدان جهت که مردم جبل عامل همگی در موالات اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله پا بر جا بوده‌اند. این لفظ مشتق (برخلاف قیاس) از تولّی است؛ یعنی به علت داشتن ولای اهل بیت پیامبر(ص)، آنان را به عنوان ولی و سرور خود برگزیدند. چون ایشان در هنگامه جنگ، شعارشان این بود: «مُت ولّیا لعلی علیه‌السلام» (بمیر! در حالی که ولی و دوستدار علی علیه‌السلام هستی.) به همین جهت بدین نام معروف شدند.

آغاز پیدایش لقب متاوله به قرن یازدهم قمری باز می‌گردد. در آن زمان، این لقب در مورد بخشی از شیعیان لبنان ساکن در مناطق جبل عامل، بعلبک و جبل لبنان رواج یافت. آنان از اطاعت امیران لبنان سر باز زدند و بر آن شدند تا وجود سیاسی خود را اظهار کنند، و در این راه در آتش جنگ فرو رفتند، اما به مرور زمان، این لقب بر تمام شیعیان ساکن در لبنان و نیز بر شیعیان لبنانی مهاجر به دمشق اطلاق گردید.

شیعیان دوران معاصر نیز چون شیعیان قرن‌های پیشین گرفتار فقر و دیگر محرومیت‌های اجتماعی و فرهنگی بودند. با این‌که شیعیان در کنار دیگر گروه‌های لبنانی برای استقلال لبنان تلاش کردند اما وضعیت عموم شیعیان تغییری نکرد و بسیاری از آنان برای رهایی از فقر موجود در مناطق شیعه‌نشین مانند جنوب، بقاع و بعلبک به سمت بیروت آمدند و در حاشیه شهر مستقر شدند. این شیعیان آنقدر در فقر به سر می‌بردند که به منطقه سکونت آنان در گرداگرد بیروت، کمربند فقر(حزام البؤس) می‌گفتند. در سال‌های اخیر هرچند وضع این منطقه تا حدودی بهبود یافته است اما هم‌چنان این منطقه درگیر مشکلات فراوانی است.

در چند دهه پیش، شیعیان یا بیکار بودند و یا به مشاغل پایینی اشتغال داشتند. در دهه هفتاد میلادی، سرانه اغلب شیعیان نسبت به میانگین سرانه هر لبنانی یک چهارم بود. میزان تحصیلات در آنان پایین بود و فقط ۵/۶ درصد آنان به مقطع دبیرستان راه می‌یافتند. از سوی دیگر، در حالی که طائفه شیعه ۲۰ درصد لبنان را تشکیل می‌داد، فقط ۷ درصد بودجه دولت نصیبش می‌شد.

با رشد تحصیلی جوانان شیعی، اندک اندک نیاز به تاثیرگذاری و مخالفت با وضع موجود میان آنان پدید آمد. آنان به دنبال رفاه و رشد اقتصادی بودند و در این مسیر به سازمانی اجتماعی نیازمند. اما هیچ حزب سیاسی شیعی و شخصیت‌های سیاسی مخالف وضع موجود نمی‌یافتند. از این رو، به احزاب چپ، بعثی و فلسطینی گرایش یافتند.

جامعه شیعی در درون خود نیز دچار اختلاف مذهبی شده بود. سید محسن امین به انتقاد از برخی روش‌های عزاداری شیعیان می‌پرداخت و آنان را «خرافه» می‌نامید و مقابل او، شیخ عبدالحسین صادق از آن شیوه‌ها دفاع می‌کرد. در چنین شرایطی بود که بنابر وصیت سید عبدالحسین شرف الدین، امام موسی صدر به لبنان آمد.

 

نقش امام موسی صدر در لبنان

امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ش و به دنبال توصیه‌های حضرات آیات بروجردی، محسن حکیم و مرتضی آل یاسین، بر اساس وصیت سید عبدالحسین شرف الدین وارد لبنان شد. وی پس از ورود به لبنان در جهت بهبود و ارتقای وضعیت شیعیان در جنبه‌های گوناگون تلاش نمود. تشکیل مجلس اعلای شیعیان لبنان و ریاست آن، تشکیل جمعیت‌های خیریه، تشکیل حرکة المحرومین، تشکیل مجلس جنوب پس از حمله اسرائل به مناطق جنوب لبنان، تشکیل جنبش املبرای مقابله با تجاوزات اسرائیل به مناطق جنوب و ایجاد مراکز آمورشی از مهم‌ترین اقدامات وی در لبنان به شمار می‌رفت. مجموع اقدامات امام موسی صدر تا زمان حضور وی در لبنان در سال ۱۳۵۷ باعث شد که شیعیان در جامعه لبنان هویتی متمایز و برجسته کسب نمایند و از آن همه محرومیتی که در سابق بدان مبتلا بودند کاسته شد.

شهرهای شیعه‌نشین

تمرکز جمعیتی شیعیان بیشتر در مناطق ذیل است:

بیروت

بیروت دارای سه بخش است:

بیروت شرقی که بخش مسیحی‌نشین است.

بیروت غربی که به مسلمانان سنی‌مذهب اختصاص دارد و ادارات دولتی،گمرک، بندر، سفارت‌خانه‌ها و دانشگاه‌های معتبر در آن واقع شده است.

حومه بیروت یا ضاحیه که در بخش جنوبی قرار دارد و به شیعیان اختصاص یافته است. این منطقه تراکم جمعیتی بالایی دارد. این قسمت بسیار مورد تهاجم جنگنده‌های اسرائیلی قرار گرفته است. در سال ۲۰۰۷ میلادی، ۱۶/۴۸ درصد جمعیت بیروت را که در این نقطه ساکن بودند شیعیان تشکیل می‌دادند.

ساکنان شیعه حومهٔ بیروت اغلب در طول پنجاه سال گذشته از جنوب یا از منطقه بقاع و بعلبک در شرق این کشور برای کار به پایتخت آمده و در حومهٔ آن ساکن شده‌اند. بسیاری از جنوبی‌ها نیز در دهه‌های قبل به دلیل بمباران‌ها و تجاوزهای مکرر اسرائیل در حالت آوارگی به این منطقه کوچ کرده‌اند.

دشت بقاع

استان بقاع به مرکزیت زحله در نواحی داخلی لبنان قرار گرفته است. این شهر در نبرد میان قوای سوری و فالانژهای لبنان، صدمات فراوانی دید. بقاع پنج بخش دارد: زحله، بعلبک، هرمل، راشیا و بقاع غربی. جمعیت شیعه در سال ۲۰۰۷ به ترتیب شهرهای مزبور ۱۶/۲۱، ۹۴/۸۶، ۹۵/۶۹، ۰/۲۱، ۲۳ درصد از کل جمعیت این شهرها است. منطقه بقاع که جمعیت اصلی‌اش را عشایر شیعه تشکیل می‌دهد در مقایسه با جنوب لبنان، ویژگی‌های خاص خود را دارد، مردمی غیور که در عین فقر، پیوسته در کنار مقاومت اسلامی بوده‌اند. در بقاع، زندگی مردم بیشتر از طریق کشاورزی و دام‌داری می‌گذرد اما فقر و درآمد کم، برخی را وادار به کشت غیرقانونی شاه‌دانه و خشخاش کرده است. نکته مهم در ترکیب تشکیلات حزب الله نقش شیعیان بقاع در تحولات سیاسی است. شیعیان بقاع همواره این احساس را داشته‌اند که در مقایسه با شیعیان جنوب، نقش کمتری را در تحولات سیاسی لبنان دارند. در تشکیلات حزب الله در بعلبک، روحانیون شیعه‌ای از اهل بقاع چون شیخ صبحی طفیلی، سید عباس موسوی و سید ابراهیم الامین در جایگاه رهبری قرار داشتند.

بعلبک

این شهر در ۸۵ کیلومتری بیروت واقع شده است. مرقد خوله دختر امام حسین(ع) در این شهر وقع است. امام موسی صدر به کمک شیعیان بعلبک که از قوی‌ترین و رزمنده‌ترین شیعیان لبنان هستند توانست قدرتی را به وجود بیاورد و دولت لبنان را تحت فشار قرار دهد.

صیدا
صیدا در ۴۱ کیلومتری جنوب بیروت قرار دارد و پایتخت جنوب لبنان و از مراکز مهم تجاری و تاریخی لبنان به شمار می‌رود. در سال ۲۰۰۷ جمعیت شیعیان در این شهر ۵۱/۲۵ درصد بود. این ناحیه هفت بخش دارد که عبارتند از:صیدا، جزین، نبطیه، مرجعیون، صور، بنت جبیل و حاصبیا. بسیاری از این نقاط دارای اکثریت شیعی هستند.

صور
صور در ۷۹کیلومتری جنوب بیروت قرار دارد. این شهر تاریخی آغازگاه حرکت امام موسی صدر و مصطفی چمران بوده است. در این شهر مؤسسات فرهنگی و تربیتی توسط امام موسی صدر برای پرورش کودکان شهدا و یتیمان ساخته شده است که در حال حاضر توسط خواهر ایشان ربابه صدر اداره می‌شود. بر اساس آمار سال ۲۰۰۷، ۸۵/۵۸ درصد جمعیت صور شیعه‌اند.

عالمان شیعی

تا قبل از قرن ششم هجری، عالم بزرگی از لبنان سراغ نداریم اما از آن به بعد با روند رو به رشد، شاهد حضور عالمان بزرگی در میان شیعه از آن دیار هستیم. سرآغاز این نشاط علمی را می‌توانیم شهید اول عالم بزرگ قرن هشتم بدانیم. در زمان وی افراد بسیاری به تحصیل علوم دینی مشغول شدند و به درجات بالای علمی رسیدند.شیخ حر عاملی صاحب کتاب وسایل الشیعه می‌گوید: «از برخی استادان شنیدم که در زمان شهید اول در یکی از روستاهای جبل عامل هفتاد مجتهد در تشییع جنازه‌ای شرکت داشتند».

حوزه علمیه جبل عامل عالمان بسیاری را در خود پرورش داده که برخی از آنان عبارتند از:

محقق کرکی (قرن دهم)  از نخستین عالمانی که در دوره صفوی به ایران مهاجرت کرد

شهید اول(قرن۸) - مؤلف کتاب فقهی اللمعة الدمشقیة

شهید ثانی(قرن ۱۰) مؤلف کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه

شیخ بهایی(قرون ۱۰ و۱۱) فقیه، محدث، ریاضی‌دان و...

حسین بن عبدالصمد حارثی(قرن۱۰) شیخ الاسلام شهرهای قزوین، هرات و مشهد

علی بن هلال کرکی معروف به شیخ علی منشار؛ پدرخانم شیخ بهایی

شیخ حر عاملی مؤلف کتاب وسائل الشیعه

علی بن محمد بن یونس بیاضی (قرن۹) - متکلم

احمد بن علی عاملی

زین الدین جعفر بن حسام عاملی

و محمد بن علی جباعی

با روی کار آمدن حکومت صفویه در ایران، تعدادی از این عالمان به ایران مهاجرت کردند. محقق کرکی اولین عالمی بود که به ایران هجرت کرد و در دستگاه حکومت به رتق و فتق امور شرعی مردم مشغول شد. حضور این عالمان در دستگاه حکومت، تأثیرات فکری بسیاری بر جامعه ایران بر جای نهاد و برخی معتقدند که آنان برای نخستین بار در صدد تحقق بخشیدن به‌اندیشه ولایت فقیه بودند. پس از این دوره، فضای دینی لبنان شاهد یک نوع افول علمی بود تا این که مجدداً در سدهٔ اخیر، عالمانی از لبنان برخاستند.

مهم‌ترین عالمان لبنانی در سده‌های متأخر عبارتند از:

سید محسن امین

سید عبدالحسین شرف الدین

محمدجواد مغنیه

محمدمهدی شمس الدین

سید محمدحسین فضل الله

شیخ مفید الفقیه در ۱۵ سالگی برای تحصیل علوم دینی به نجف مهاجرت کرد و در دروس خارج آیت الله حکیم و آیت الله خوئی حاضر شد. او در سال ۱۹۹۰ به لبنان بازگشت و در جنوب این کشور «دانشگاه نجف الاشرف» را برای آموزش طلبه‌ها تأسیس کرد. وی در ۱۵ فروردین ۱۳۹۵ش برابر با ۲۴ جمادی‌الثانی ۱۴۳۷ق در ۷۹ سالگی در لبنان درگذشت و پیکرش به نجف منتقل شد و در حرم حضرت علی(ع) دفن شد.

احزاب و مؤسسات شیعی

حزب الله مهم‌ترین تشکل سیاسی شیعه در لبنان است. این تشکل در سال ۱۹۸۲ میلادی به وجود آمد و علاوه بر نبرد با اسرائیل به فعالیت‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و رفاهی نیز در لبنان اشتغال دارد.

 

جنبش امل

جنبش امل در سال ۱۹۷۴ میلادی به وجود آمد و وارث جنبش اجتماعی حرکة المحرومین است. مؤسس این جنبش امام موسی صدر است و شهید مصطفی چمران اولین فرمانده آن بود. پس از ربوده شدن امام موسی صدر، این جنبش از عناصر مؤمن تهی شد و عمده مسؤولان با ایمان این تشکل به حزب الله منتقل شدند. این جنبش تا حدود زیادی به سوریه وابستگی پیدا کرد و توانست با پشتیبانی سوریه در ساختار قدرت در لبنان جایگاه ویژه‌ای پیدا کند.

نبیه بری پس از امام موسی صدر رهبری این حرکت را به دست گرفت و از سال ۱۹۸۴ در دولت‌های متعدد سمت وزیر داشته است و در ۱۹۹۲ به ریاست مجلس منصوب شد. در حال حاضر نیز هم‌چنان ریاست مجلس را بر عهده دارد.

این جنبش برخی نهادهای اجتماعی، بهداشتی، تبلیغاتی و فرهنگی مخصوص به خود و یا همراه خود راتحت پوشش دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

۱- مؤسسه آموزش جبل عامل(صور)

۲- جنبش فرهنگی لبنان

۳- روزنامه الزمان

۴- تلویزیون NBN

۵ - رادیو الرساله

۶- مجمع فرهنگی نبیه بری

۷-  مجله الامل و العواصف

۸- مؤسسه جمعیت حمایت از معلولان لبنان

۹- پیشاهنگی دانش‌اموزی رسالت اسلامی

۱۰- چاپخانه بلال

 

مجلس اعلای شیعیان

نخستین نهاد رسمی شیعیان لبنان که 1969م. با تلاش امام موسی صدر و با هدف دفاع از حقوق شیعیان و رسیدگی به امور دینی و شخصی آنان شکل گرفت. مجلس اعلای شیعیان لبنان مراکز و مؤسساتی را تحت پوشش دارد که خدمات متنوعی ارائه می‌دهند. این مراکز و مؤسسات عبارتند از:

۱- جمعیت خیریه فرهنگی

۲-  آموزشکده فنی اسلامی

۳- مدرسه الضحی

۴- مرکز نیکوکاری حضرت خدیجه(س)

۵- دانشکده اسلامی در خلده

۶- مجتمع آموزشی تربیتی در بقاع

۷- هنرستان فنی بیروت

۸- مجتمع خدماتی درمانی

۹- جمعیت خیریه حضرت زینب(س)

۱۰- مسجد امام صادق(ع)در بیروت

ریاست تمامی مؤسسات وابسته به مجلس اعلا با ابراهیم شمس‌الدین فرزند محمدمهدی شمس‌الدین است.

مؤسسات امام موسی صدر

ربابه صدر، خواهر امام موسی صدر پس از ربوده شدن امام موسی صدر دست به فعالیت‌های اجتماعی زد و تشکیلاتی به نام مؤسسات امام موسی صدر ایجاد کرد. وی ریاست هیأت مدیرهٔ این مؤسسات را بر عهده دارد که اعضای آن از شیعیان و مسیحیان هستند. این مؤسسات عبارتند از:

۱- مدرسه رحاب الزهراء

۲- واحد تهیه و تولید مواد غذایی

۳- هشت درمانگاه ثابت و یک درمانگاه سیار

۴- مرکز آموزش کودکان استثنایی

۵ - آموزشکده پرستاری

۶- مرکز آموزش مهارت‌های اجتماعی

۷- مرکزآموزش مهارت‌های شغلی

۸ - مرکز آموزش فنی و حرفه‌ای

 

مؤسسات وابسته به سید محمدحسین فضل الله

سید محمدحسین فضل الله در طول سال‌های زندگی خویش اقدام به تأسیس مراکز متعددی نمود که عبارتند از:

مدارس انجمن نیکوکاری شامل ۱۴ مدرسه در مقاطع مختلف

دار الایتام شامل هفت مرکز

مرکز استثنایی ویژه معلولان شامل پنج مرکز

مراکز فنی و حرفه‌ای شامل شش مرکز

مرکز بهداشتی شامل پنج بیمارستان و مرکز درمانی

مراکز دینی اعم از مدرسه علمیه و مسجد؛بیش از۲۰ مرکز

رادیو البشائر

دیگر مراکز

علاوه بر این مراکز، برخی از روحانیون لبنانی و مراجع تقلید نیز اقدام به تأسیس مراکزی برای شیعیان نموده‌اند.
برخی از فعالان شیعی نیز اقدام به تأسیس احزابی در میان جامعهٔ شیعی نمودند که اکنون یا از بین رفته‌اند و یا فعالیتی بسیار محدود دارند. این احزاب و جنبش‌ها عبارتند از:

حزب الدعوه: حزب الدعوه لبنان شاخه‌ای از حزب الدعوه عراق بود. با ظهور امام موسی صدر این حزب در کنار وی قرار گرفت اما مدتی بعد و به دلیل اختلاف نظری که بزرگان این حزب با امام موسی صدر داشتند، خود را از فعالیت‌های امام موسی صدر کنار کشیدند و تا سال ۱۹۸۲ میلادی به فعالیت خود ادامه دادند و پس از تشکیل حزب الله در این حزب ادغام شدند.

مقاومت مؤمنه: حاج مصطفی دیرانی پس از جدا شدن از جنبش امل، این تشکل را به راه‌انداخت و به نبرد با اسرائیل مشغول شد. گروه وی رون آراد را به اسارت گرفتند و اسرائیل نیز وی را اسیر کرد. پس از اسارت وی فعالیت این گروه تا حدود زیادی متوقف شد.

المؤتمر: حسن هاشم از اعضای جنبش محرومان در سال ۱۹۹۴ این تشکل را بنا نهاد. این گروه در سال‌های اخیر بیشتر فعالیت سیاسی دارد.

ثورة الجیاع: شیخ صبحی طفیلی پس از جدا شدن از حزب الله این تشکل را ایجاد کرد. وی در سال ۱۹۹۸ میلادی به طرفداران خود دستور داد که به مراکز حزب الله و دولت لبنان در بقاع حمله کنند. این اقدام وی با واکنش سخت ارتش لبنان مواجه شد و فعالیت وی وطرفدارانش بسیار محدود شده است و البته این اقدام وی باعث شد که از میزان محبوبیت وی و جنبش تا حدود زیادی کاسته شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد