به مناسبت بزرگداشت شهادت سیدالشهدای انقلاب اسلامی آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی و ۷۲ تن از یاران انقلاب در هفتم تیرماه مجموعه آثار شهید بهشتی منتشر میگردد.
این آثار پیش از این توسط پایگاه بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیتالله دکتر محمد حسین حسینی بهشتی در فضای وب منتشر شده بود.
مبانی نظری قانون اساسی
اگر انقلاب اسلامی در ایران شگفتانگیزترین پدیدة اجتماعی معاصر نامیده شود گزافه نیست: نهضتی مردمی که، بدون تکیه بر قهر و خشونت، حکومتی ستمپیشه و برخوردار از پشتیبانی و تأیید بسیار در عرصة سیاسی جهان را که در طی سالیان دراز از اعمال هر گونه خشونت و کشتار و شکنجه پروا نکرده بود، در طی مدتی کوتاه بدانگونه از سریر قدرت فرو آورد و به تلاشی کشاند که تعجب و تحسین نظارهگران را برانگیخت. اما این انقلاب شگفتیساز، در سالهای نخستین پس از پیروزی نیز بهگونهای تحسینانگیز به نهادینه کردن اهداف و آرمانهای خود پرداخت: پس از مدتی کوتاه به همهپرسی دربارة شکل نظام جدید پرداخت، پس از آن به انتخاب خبرگان و صاحبنظران برای تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی و تدوین و تنظیم قانون اساسی مبادرت کرد و سرانجام، پیش از فرا رسیدن اولین سالگرد پیروزی، آن را به همهپرسی گذارد و بدینگونه زمینة شایستهای برای استقرار نظام جدید مهیا ساخت. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دلایل گوناگون از برجستگیهای ویژه برخوردار است و مهمترین آنها این که تجسم آرمانها و ارزشهایی است که مردم مسلمان ایران در پی تحقق آن بودهاند. از همین روی، چنانچه خواهد آمد، آیتالله شهید دکتر بهشتی آن را بیانیة انقلاب اسلامی مینامد. دیگر آن که تدوین کنندگان این قانون، گروهی از زبدگان و نخبگان و شماری شایان توجه از مبارزان و تلاشگرانی بودند که برای به ثمر نشستن این نهضت رنجها کشیده و سختیها بر خود هموار ساخته و سالها دربارة نظام آرمانی خود به مطالعه و مباحثه پرداخته بودند. نکتة جالب توجه دیگر این است که هر یک از فصول و اصول این قانون، حاصل گفتگوها و تبادلنظرهایی است که در میان این خبرگان صورت گرفته است و بازتاب آرأ و اندیشههای عالمان و روشنفکران دینی است که هر کدام در زمینه یا زمینههایی صاحبنظر بودهاند. اینک، پس از گذشت بیش از دو دهه از آن تلاش ستایشانگیز، اهمیت تبیین این قانون و مبانی نظری آن، به سبب قرائتهای گوناگونی که در طی این سالها در عمل و نظر از آن شده است، بیش از پیش مطرح است و یکی از بهترین طرق انجام این مهم، مراجعه به دیدگاههای زبدگان و خبرگانی است که دست به تدوین آن یازیدهاند. کتاب حاضر با همین انگیزه تهیه شده است و شامل نظرات تفصیلی و تفسیری آیتالله شهید دکتر بهشتی دربارة قانون اساسی است که خود نقشی بس مهم در تدوین آن داشته است. بخش نخست دربرگیرندة گفتار ارزنده و روشنگر ایشان با عنوان "نظام سیاسی در قانون اساسی” است که به تاریخ ۹/۹/۵۸ در حسینیة ارشاد تهران ایراد شده است. دومین بخش حاوی گفتاری از آن اندیشمند فرزانه است که با عنوان "پیرامون قانون اساسی” در تابستان ۱۳۵۸ در مشهد مقدس ایراد شده است. بخش سوم شامل گفتگوی مطبوعاتی ایشان دربارة قانون اساسی است که در روزنامة جمهوری اسلامی به تاریخ پانزدهم تیر ماه۱۳۵۸ منتشر شده است. دو پیوست نیز پایان بخش کتاب حاضر است: یکی خطبة دویست و هفتم نهجالبلاغة امیرمؤمنان علی (ع) است که در آن به حقوق متقابل حکمران اسلامی و مردم پرداخته شده و بارها توسط آیتالله شهید دکتر بهشتی در فصلهای اصلی کتاب مورد استفاده قرار گرفته است؛ دیگر، متن کامل قانون اساسی جمهوری اسلامی مصوب۱۳۵۸ است که به علت ارجاع فراوان به آن و به منظور تسهیل دسترسی خوانندگان آورده شده است.
حق و باطل از دیدگاه قران
تا
آنجا که تاریخ بشر به یاد دارد، اندیشة انسان همواره با دو پرسش
بزرگ روبهرو بوده است: یکی در چیستی جهان و دیگری در چگونه زیستن
خود. ای بسا پاسخهایی را که بدین دو پرسش داده شده است بتوان
پایهها و مایههای دلمشغولیِ او در طی هزاران سال از زندگیاش
دانست. انسانها برای پاسخگویی به این پرسشها تکاپویی آغازیدهاند که
دستکم تا زمانی که همة حجابها از دیدگان دل و جان فرو نریزند
پایدار خواهد بود، چرا که انسان یک "شدن” است و این تکاپو مبدأ و مقصد
آن. فیلسوفان و عارفان، هر کدام با رهیافتی خاص، خود را وقف یافتن
پاسخ به این پرسشها نمودهاند تا جان ناآرامشان را آرام و شوق بی
قرارشان را کام بخشند. و آنگاه که قصة بلند اندیشة بشر را که در
پیچ و خم زمان و فراز و نشیب مکان همچنان در حال گفته شدن است از
زبان مکاتب مختلف به استماع مینشینیم، گویی همه را در تب و تاب
پاسخگویی به این پرسشها مییابیم. در عصر جدید نیز تلاش برای یافتن
پاسخهایی در خور، و این بار با ابزارهایی نوین و دگرگونه، ادامه یافت
و اندیشمندان، به منظور رهایی از تردید و دستیابی به یقین، به
اندیشهورزی پرداخته، بحث کرده، قلم فرسودهاند. اینان به رهایی علم
از سایة مابعدالطبیعه همت گماردند و در این راه تا آنجا پیش رفتند
که خواستند تفکر فلسفی را نیز علمی کنند و به همان سان که علوم
تجربی را از چنگال غایتمداریِ ارسطویی نجات بخشیدند، تفکر فلسفی را
نیز از هر گونه تعلق به آن برهانند. محصول این تلاش جداانگاریِ
مطلقِ "هست” و "باید” شد که از وجوه ممیزة فلسفة اخلاق نوین است و
تأثیر آن در همة شاخ و برگهای علم اخلاق مشهود بوده است. ارزیابی
محصولات نهضت روشنگری و اینکه آیا راه به مقصد یافته یا خیر، پرسشی
است که در عصر پساتجدد دستمایة بحثها و جدلها شده، بشر امروز را بار
دیگر در پهنة پرتلاطم شک و شکگرایی و گاه پوچانگاری و هیچانگاری
افکنده است. کتاب "حق و باطل از دیدگاه قرآن” کوششی است برای
یافتن آن خواستة دیرینه و انبوه پرسشها و چالشهایی که برانگیخته
است، و این بار از زبان اندیشمندی که با ذهن کاوشگر خود، فلسفه و
عرفان را به مدد خواسته و به غواصی در ژرفای اقیانوس بیکران وحی
به جستجوی دُرهای تابناک بستر آن پرداخته است. رابطة "هست” و "باید”
در اینجا نیز از محورهای کلام است که تلاش شده با مراجعه به کلام
وحی به گونهای دلکش و جذاب پیوند داده شود که به نظر میرسد در
نوع خود کمنظیر باشد. حاصل این پیوند راهی است که فراروی انسان
گشوده میشود تا به دور از دلنگرانی، سرگردانی در وادی حیرت را فرو
گذارد و سامانداری و هدفمندی عالَم کبیر، نشاط و تحرک و جهتگیریِ در
خور او را در عالَم صغیر به وجود آورد. به دنبال اینگونه فهمی است
که پیروزی حق بر باطل، که ذکر آن در همة ادیان الهی به میان
آمده است، معنایی بس فراخ و تجلیی بس روشنگر مییابد؛ پیروزیی که
قطعیت آن در زمانهای خاص تحقق خواهد یافت و با اینهمه در هر گامی
که برای احقاق حق و ابطال باطل برداشته میشود نیز ظهور مییابد و
در پرتو آن هر مصلحی خود را عضوی از سلسلة به هم پیوستة اصلاحگران
مییابد و با یقین به کامیابی مسلکش ناکامیها را به جان میخرد.
این کتاب شامل چهار گفتار است که سه گفتار آن حاصل بحث و
گفتگوهایی است که آیةالله شهید دکتر بهشتی در انجمن اسلامی پزشکان
داشته، و دیگری بحثی است با عنوان "تسلیم حق بودن” که از میان
سلسله بحثهای تفسیر قرآن ایشان انتخاب شده است. روش بحث و منش
گفتگوی آن عالم عامل نیز جای بسی تأمل و تعمق دارد. حاضران در
این جلسات هیچ گاه خود را شنوندة صرف نمیدانستند بلکه شرکت فعال
در این جستجو را با میل و رغبت پذیرا میشدند و خود را در این تلاش
سهیم مییافتند. شهید آیةالله۱ بهشتی،۳ بهشتی بحث خود را با جستار در
مفاهیم رایج گفتاری آغاز میکند و گام به گام جویندگان مشتاق
حقیقت را همراهی میکند تا به قرائتی دست یابند که در تفسیر آن
مفاهیم موفقتر است. از تشکیل انجمن اسلامی پزشکان تا جلسات بحث و
گفتگویی که در این کتاب آمده بیش از ۱۹ سال میگذشت. در طی این
سالها و به تدریج محفلی علمی و تشکیلاتی برای همکاری و ایجاد
ارتباط بین افراد مسلمان جامعة پزشکی به وجود آمده بود و بعضی از
جلسات آن بهطور مشترک با اعضای انجمن اسلامی مهندسین که آن نیز
قدمتی دیرینه داشته تشکیل میشد. از جمله سخنرانان این جلسات
میتوان از چهرههای بارز مبارزات آن زمان مرحوم آیةالله طالقانی،
مرحوم مهندس بازرگان، استاد شهید آیت الله مطهری و شهید آیت الله
بهشتی نام برد. نکتة جالب توجه اینکه در حالی که صمیمیت و دوستی
حاکم بر فضای این جلسات بوده، شنوندگان خود را در بحث و گفتگو با
سخنرانان آزاد میدیدند و همین بر غنای مباحث مذکور افزوده است. در
میان سؤال کنندگان نام چهرههای آشنا مانند شهید دکتر فیاض بخش و
شهید دکتر لواسانی نیز دیده میشود که بر جذابیت بحثها میافزاید. بحث
"تسلیم حق بودن” از میان سلسله بحثهای تفسیر قرآن شهید آیت الله
دکتر بهشتی برگزیده شد که بین سالهای ۱۳۴۹ تا۱۳۵۴ و در شامگاه
یکشنبة هر هفته در جمعی که پوشش مبارزاتی "هیئت مکتب قرآن” را
برای خود انتخاب کرده بود و به طور سیار در منزل افراد تشکیل میشد
ایراد شده است. در میان گردانندگان و شرکتکنندگان آن جمع، که از
اقشار مختلف بودند، نیز نام شهدای گرانقدری چون شهید صادق اسلامی و
شهید علی درخشان به چشم میخورد. دست تقدیر، همة این شهیدان
والامقام را به گواهیِ مظلومیت و حقانیت حق و ناپایداری باطل در
فاجعة اسفانگیز هفتم تیرماه سال شصت فرا خواند.
دریافت حق و باطل از دیدگاه قران
سرود یکتاپرستی
با
وجود اینکه اقامة نماز به عنوان سنتی دینی در جوامع اسلامی قدمتی
بس دیرینه دارد، برای بسیاری از مسلمانان هنوز هم پرسشهای بسیاری
دربارة این فریضه وجود دارد که یا بیپاسخ ماندهاند و یا پاسخ آنها
به زبانی بیان نشدهاند که اندیشههای جستجوگر را اقناع کند.
بهراستی چرا باید نماز بخوانیم؟ «این ایستادن و خم شدن، این نشستن و
به خاک افتادن و با هر یک کلماتی گفتن، چه معنی دارد؟» درست است
که برپایی نماز، جامة عمل پوشاندن به فرمان الهی است، اما اگر از
فلسفة آن آگاه نباشیم، جز این نمیتوان انتظار داشت که از آن
کالبدی بیروح و عادتی بیثمر بیش نماند ـ چنانکه برای بسیاری از ما
چنین است. کتاب "سرود یکتاپرستی” مجموعة چهار گفتار و یک نوشتار است
از شهید آیتالله دکتر بهشتی دربارة چیستی و فلسفة نماز و مسایل
مربوط به آن: دربارة روح و نقش "سرود یکتاپرستی”. اولین گفتار که
عنوان "فلسفة نماز” بر آن گذارده شده، به تاریخ بیست و دوم رمضان
۱۳۸۶ هجری قمری، برابر با چهاردهم دی ماه۱۳۴۵ هجری شمسی در مرکز
اسلامی هامبورگ ایراد شده است. آیتالله شهید دکتر بهشتی که خود از
سرچشمة فیضان نماز بهرهها برده بود، با مشاهدة کمتوجهی به این
عبادت انسانساز، که بدرستی ستون دین نامیده شده و منبع حیاتبخش و
نیروزای مستمر زندگی مسلمان مؤمن محسوب میشود، به تجزیه و تحلیل
نقش نماز در زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان میپردازد و با استفاده
از بدیهیات فطری، تلاش مینماید تا روح منور نماز را چنان بر شنوندگان
بنمایاند که آن را به مثابه سرودی با آهنگ یکتاپرستی بنیوشند و
بازتاب آن در جای جای زندگیشان آشکار باشد. رمز صلابت مشهور و مشهود
در شخصیت آن شهید فرزانه را باید در چنین فهمی از نماز جست. آنان که
در پی یافتن راز راست قامتی وی در سراسر زندگی پرفراز و نشیب
اجتماعی سی سالة او و مراحل دشوار نهضت اسلامیمان هستند، باید به
درکی چنین از نماز نایل شوند و ثمرة تعظیم در برابر خالق یکتا را در
روابط اجتماعی لمس کنند و ایمان داشته باشند که «مسلمان در برابر
هیچکس تعظیم نمیکند». ثمرة چنین درکی است که به مسلمان جسارت
میدهد تا بگوید: «من شخصاً تاکنون در برابر هیچکس تعظیم نکرده و
نخواهم کرد. مسلمانم و مسلمان در برابر کسی تعظیم نمیکند» و «از
هیچکس ستایشگری نمیکند»؛ «نه مرعوب هیچ چیز هستم و نه مجذوب»؛ چه
تنها خداوند است که سزاوار ستایش است. از همین روی، اگر مسلمان
روزانه در پنج نوبت این تمرین را بکند و این سرود توحید و یکتاپرستی
را بخواند اثری چنان ژرف در روح و جسم و جان او میگذارد که او را
در مقابل سهمگینترین مصائب و مشکلات، مقاوم و استوار میسازد. گفتار
دوم، از سلسله مباحث تفسیر قرآن ایشان برگزیده شده و به تفسیر آیات
۱۴۲ تا ۱۵۲ سورة بقره که به مناسبت تغییر قبلة مسلمین از
مسجدالاقصی به مسجدالحرام نازل شده است اختصاص دارد. در این گفتار،
نخست به زمان و شأن نزول این آیات پرداخته شده است. پس از آن
به جنبة فقهی تعیین قبله و نقش عرف و محاسبات دقیق علمی عطف نظر
شده است. محور سوم بحث بر حول نقش اجتماعی و سیاسی تغییر قبله در
مرحلهای حساس از نهضت اسلام است که در آن نیاز به شفافیت
صفبندی مسلمانان در مقابل غیرمسلمانان پدیدار میشود و در تغییر قبله
نمود مییابد. چهارمین موضوع مورد بحث، نقش قبلة واحد در یکپارچگی و
وحدت کلمه مسلمانان است؛ یعنی «آن نوع جهان پیوستگی متمرکز در محور
اسلام و تسلیم حکم و آیین خدا بودن که شاخصترین صفت امت اسلامی
است. مردمی که ایدئولوژی واحد آنها را به هم پیوسته و این
ایدئولوژی بر زندگی آنان تسلط کامل دارد، تصویر کنندة جامعة جهانی
اسلام هستند». و از این رهیافت است که شهید آیتالله دکتر بهشتی به
انتقاد از برخی شیوههای رایج، اما نادرست، در مجالس بزرگداشت
معصومین- علیهمالسلام- و بویژه حضرت فاطمة زهرا- سلاماللهعلیها-
میپردازند و محتوای آنها را مغایر با هدف والای پیامبر، امامان
بزرگوار و گرامی دخت پیامبر میخوانند. گفتار سوم، پاسخی است که در
زمان تصدی ایشان در مرکز اسلامی هامبورگ به پرسشی دربارة زبان
نماز داده شده است. شایان تذکر این که یکی از اموری که ایشان
بدان اهتمام میورزیدند، ارتباط با علاقهمندان و جستجوگرانی بوده
است که امکان حضور در مرکز مذکور را نداشتهاند. این ارتباط گاه با
ارسال نامه و گاه با ارسال نوار صوتی حاوی پاسخهای ایشان صورت
میگرفته است. تلاش ایشان در این پاسخگویی بر آن بوده است که با
بیانی روان و بهدور از اصطلاحات فنی فقهی، علت وجوب قرائت نماز به
زبان عربی توضیح داده شود. اینجا نیز رد پای نقش وحدتبخش نماز
بهمثابه سرود یکتاپرستی قابل مشاهده است. گفتار چهارم نیز از مباحث
تفسیر قرآن ایشان استخراج شده است که به تفسیر آیة۲۳۹ سورة بقره
که دربارة نماز وسطی است اختصاص دارد. ایشان در این بحث به طرح
دیدگاههای متفاوتی که توسط مفسرین و فقها در این باب ارایه شده
میپردازند و راه حلی را عرضه میکنند که از طریق آن، جمع بین
نظرات مختلف ممکن باشد. پایان بخش کتاب حاضر، نوشتاری از آیتالله
شهید دکتر بهشتی است که همزمان با گفتار آغازین این مجموعه نگاشته
شده و بهصورت دومین نشریه مرکز اسلامی هامبورگ منتشر گردیده است.
این نوشتار در سال۱۳۴۷ برای نخستین بار با عنوان "نماز چیست؟” در
ایران به چاپ رسید. شهید آیتالله بهشتی در این رساله، بار دیگر بر
نقش حیاتبخش نماز تأکید نموده است: «نماز، سرود توحید و یکتاپرستی و
سرود فضیلت و پاکی است که باید فکر و روح ما را در برابر عوامل
شرکزا و آلوده کنندهای که در زندگی روزمره با آنها سر و کار داریم
پاک و یکتاپرست نگهدارد.»
دکتر شریعتی جستجوگری در مسیر شدن
در
تاریخ هر مرز و بوم، چهرههایی وجود دارند که نام آنها در شمار
برجستگان تاریخ ثبت شده است. بعضی از این نامها در روایت تاریخ
فرهنگ و اندیشه جوامع بگونهای مطرح هستند که براستی فهم و درک
هویت تاریخی و فرهنگی هر جامعه بدون آنها ممکن نیست. درست همین
اهمیت درخور توجه است که شناخت این چهرهها را امری لازم میسازد.
اما تاریخ سرزمین ما نشان داده است که در شناخت اندیشمندان و
مصلحان اجتماعی، در بسیاری از موارد، به افراط و تفریط در غلتیدهایم:
یا در بزرگداشت آنان چنان قلم زده و سخن راندهایم که راه را بر
هر نقد و بررسی سازنده و پرثمر بستهایم و یا چونان در مذمت آنان
کوشیدهایم که یاد و گرامیداشت خصائل پسندیدة آنان و آثار
گرانقدرشان را فرو گذاشتهایم. در میان این چهرههای مؤثر باید از
دکتر علی شریعتی نام برد که بویژه در دهههای چهل و پنجاه، حضور و
نشر افکار و مباحث او در نهضت احیای اسلامی سرزمینمان نقشی بس مهم و
انکارناپذیر ایفا نموده است. نوشتارها و گفتارهای وی در مشهد و پس از
آن در حسینیه ارشاد سبب شد که جوانان سرخورده از نحلههای اخلاقی و
مشربهای فکری شرقی و غربی، فوج فوج به دامان اسلام، و این بار با
قرائتی گیرا و زنده و حیاتبخش، باز گردند. اما صد افسوس که در همان
زمان نیز شاهد افراط و تفریط در میان هواداران و مخالفان او بودیم و
هزاران افسوس که ستایشها و مذمتگوییها بیش از آنکه به
اندیشههایش معطوف باشد و به آثار منتشر شدهاش مستند، بر احساسات و
شنیدهها استوار بود و بجای گفتگوهای راهگشا و راهنما، فضایی سخت
آلوده به جدلها و جدالهایی بوجود آمد که هیچ اثری از ادب دیرین
اسلامی شنیدن گفتهها و پیروی از بهترینشان در آن به چشم نمیخورد و
عنصر تقوی در آن سخت کمرنگ و مایه بود چنانکه دل آن اندیشمند
جستجوگر را نیز سخت به درد آورد و گاه با انتقاد از استناد منتقدانش
به "آقای میگویند” زبان به گلایه میگشود. دستگیری، زندان، هجرت و
مرگ نابهنگام او، هر چند در تسریع حرکتهای اجتماعی منتهی به انقلاب
اسلامی شکوهمند مردم ایران در سال۱۳۵۷ نقشی انکارناپذیر داشت، اما
نهضت احیای اندیشه اسلامی را از اندیشمندی گرانقدر محروم ساخت. پس
از پیروزی انقلاب اسلامی نیز گفتگو دربارة وی ادامه یافت و با کمال
تأسف، دیگربار، افراط و تفریطها، نسل جوان تشنة حقیقت را از فهم و
درک درست اندیشههای وی محروم ساخت. کتاب حاضر با هدف ارایه
تصویری منصفانه و عالمانه از آن اندیشمند فرزانه منتشر میشود.
آیتالله شهید دکتر بهشتی، که خود از مشارکتکنندگان جدی و ژرفنگر
نهضت احیای اندیشه اسلامی شمرده میشد، از معدود افرادی بود که
خواستار شناخت واقعیتها و بهرهگیری از نقاط قوت آثار دکتر شریعتی
بودند. وی که در برنامهریزیهای حسینیه ارشاد مورد مشورت قرار
میگرفت و خود نیز به ایراد گفتارهایی در آن کانون اندیشه و فرهنگ
مبادرت میورزید، همواره دربارة دکتر شریعتی و آثار او مورد سؤال
قرار میگرفت واز همین روی با مطالعة دقیق آثار و مجالست و گفتگوی
صمیمانه اما نقادانه با دکتر شریعتی، سعی در فهم و درک مواضع فکری
وی نمود و آنگاه که صداقت و تشنگی برای دریافت حقایق و تلاش
بیشائبه برای نشر معارف اسلامی را در او لمس و درک نمود، بیباکانه
و بدون واهمه از هجمة روشنفکران دینگریز از یک سوی و متحجران
کجاندیش از سوی دیگر، به روشنگری پرداخت و در این راه چه لطمات و
صدمات که متحمل نشد، چنانچه در لابلای سطور این کتاب نیز از درد و
رنجی که در راه دفاع از حقیقت بر او رفته است اشارتها میتوان
یافت. اما آنچه بهموازات طرح دیدگاههای آیتالله شهید بهشتی دربارة
دکتر شریعتی، ما را در انتشار آن مشوق شد شیوة بحث ایشان در بخشهای
مختلف این کتاب (بویژه در بخش دوم آن) است. نخستین بخش کتاب به
گفتاری از آیتالله شهید دکتر بهشتی اختصاص دارد که در تاریخ۲۹/۳/۵۹
در دانشکده نفت آبادان ایراد شده است. در این گفتار از خاستگاه
اجتماعی دکتر شریعتی، اینکه وی خود را ساخته و پرداخته رنج میدانست،
ویژگیهای شخصیت او، تشنگی او برای دانستن و جستجوگری، اندیشة پویا و
پرتحرک و خلاق او سخن رانده شده است. شاه بیت گفتار آیتالله
بهشتی را شاید بتوان در این عبارت یافت: "دکتر چنین کسی بود، آرائش،
اندیشههایش، برداشتهای اسلامیاش، برداشتهای اجتماعی اش در حال
دگرگونی و در مسیر شدن بود چون انسان، موجودی است در حال شدن، نه
فقط انسان، همة موجودات عالم طبیعت واقعیتهای شدنی هستند ولی
انسان در میان همة موجودات شدنش شگفتانگیزتر است.”(صفحه۲۸ همین
کتاب) بخش دوم کتاب به دو گفتار از ایشان اختصاص دارد که در پاسخ
به ایراداتی بوده است که آیتالله مصباح در آن زمان بر آثار دکتر
شریعتی و بویژه مسئله خاتمیت وارد ساخته بودند که لازم است دربارة
آن توضیحاتی داده شود. مدرسة علمیه منتظریه قم که به نام بانی
خیر آن مرحوم حقانی زنجانی مشهور شده است، بدنبال احساس نیاز به
تجدیدنظر در برنامههای معمول زمانه در مدارس علمیه و با همت
آیتالله شهید دکتر بهشتی و گروهی از همفکران و یاران ایشان از جمله
آیتالله شهید قدوسی، آیتالله جنتی و آیتالله مصباح پا گرفت. با
وجود آنکه اساتیدی که برای همکاری بدانجا فرا خوانده شده بودند
دربارة اصلاح نظام آموزشی خود از دیدگاههایی همسو برخوردار بودند،
طبیعی است که در زمینههای دیگر، بویژه شیوههای متناسب در مبارزه
اجتماعی و سیاسی علیه نظام ستمشاهی و برخورد باافکار و عقاید رایج در
جامعة آنروز ایران، الزاماً بهیکسان نمیاندیشیدند و دارای
سلیقههای مختلف بودند. با این همه، شهید آیتالله بهشتی که سابقه
دوستی و آشنایی با برخی از مدرسان و مربیان آن مدرسه برای او با
قدمتی دیرینه و صمیمیتی خالصانه درآمیخته بود، به همکاری مجدانه و
دلسوزانه با آن جمع همت گماشت که بررسی نتایج درخشان آن فرصتی
دیگر میطلبد. نکتة آموزنده در این همکاری (و دیگر مجموعههایی که
آن شهید فرزانه در آنها مشارکت داشت) این بود که ربع قرن فعالیت
اجتماعی و سیاسی، اهمیت کار گروهی را چنان به ایشان نمایانده بود و
خصلت تقریباً منحصر به فرد ایشان در کسب ویژگیهای ضروری برای
فعالیت دستهجمعی چنان در ایشان بارز بود که وجود موانع کوچک و
بزرگ راه را آسان میساخت. اما آنچه دربارة بخش دوم کتاب باید گفت
این است که نمونهای است قابل تأمل در شیوه برخورد با آرأ مخالف:
در عین صراحت و صلابت، با احترام و حفظ حرمت اشخاص درآمیخته؛ در عین
بررسی و نقد و نظر علمی، پایبند و متوجه به موازین اخلاقی در عین
ایجاز، همراه با وسواس و دقت در انتخاب واژهها و عبارات و متکی به
استناد دقیق به منابع و مآخذ. همانطور که از فحوای این گفتار
برمیآید، دو گفتار مذکور در پاسخ به ایراداتی بوده است که آیتالله
مصباح یزدی در جلسه پایانی درس نهایه در مدرسه منتظریه بر دیدگاه
دکتر شریعتی در مورد مسئله خاتمیت وارد ساخته بودند. طلاب مدرسه از
آیتالله بهشتی در این باره نظرخواهی میکنند و ایشان پاسخ را
موکول به مطالعة دقیق ایرادات طرح شده و مراجعه به کتابهای دکتر
شریعتی مینماید و از آنجا که طی تابستان به سفر معمول سالانه به
مشهد مقدس مشرف میشد، از آنان میخواهد که در منزل استیجاری که در
آن سکونت داشت گرد هم آیند تا دیدگاه خود را مطرح سازد. جالب توجه
اینکه تأثیر آن جلسه بحث و گفتگو تا زمانی مدید در اذهان جستجوگر
طلاب مدرسه برجای ماند که شرح آن را فرصتی دیگر نیاز است. نکته
دیگر اینکه با وجود صراحت در نقد نظرات آقای مصباح، توصیه فراوان به
حفظ حرمت ایشان به عنوان مدرسی دلسوز و تلاشگر شده است تا مبادا
فضای سالم برای گفتگو و مناظره علمی به عصبیت و هوای نفس آلوده
گردد. و بالاخره، همچنانکه در طول کتاب نیز مشهود است، نکته سخت
چشمگیر، پایبندی به اصول و مواضع بنیادین در قبال مسئلة دکتر
شریعتی در گفتارها و مصاحبههای گوناگون، چه پیش و چه پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، و پرهیز از فرصتطلبیهایی است که دامان بسیاری از
بزرگان این نهضت را گرفته بود. در بخش سوم، چهار مصاحبه از آیت
الله شهید بهشتی درج شده است. «نقش شریعتی در جنبش دانشجویی خارج
از کشور» بخشی از یک گفتگوست که در پاسخ به اظهارات ابوالحسن بنی
صدر در آستانه انتخاب اولین رئیس جمهور ایران بیان گردیده. «شریعتی،
درخششی در تاریخ انقلاب و اسلام» مصاحبهای است که به
تاریخ۲۴/۳/۱۳۶۰ در روزنامة اطلاعات منتشر شده. مصاحبة سوم به عنوان
«شریعتی همواره رو به اصالت اسلامی پیش میرفت» به تاریخ ۲۹/۳/۱۳۶۰
انتشار یافت. چهارمین مصاحبه، با مجلة راه زینب، به تاریخ۲۲/۲/۱۳۶۰ و
با عنوان «دکتر شریعتی از استعدادها و قریحههای برجستة زمان ماست»
صورت گرفته است که در چاپهای قبلی این کتاب نیامده بود.
دریافت کتاب دکترشریعتی جستجوگری در مسیر شدن
شناخت از دیدگاه قران
این
کتاب مجموعه سیزده بحث است که با عنوان «شناخت از دیدگاه قرآن»
توسط آیتالله شهید دکتر بهشتی در سالهای۱۳۵۶ – ۵۷ ارایه شده است.
مکان این بحثها منزل شخصی ایشان است. از هنگام بازگشت ایشان از
آلمان، یعنی تابستان سال۱۳۴۹ ، به علت مراجعات فراوانی که جهت
دیدار و بحث و گفتگو با ایشان صورت میگرفت و با توجه به نظمی که
ایشان در تنظیم وقت خود داشتند، تصمیم بر این گرفتند که بعد از ظهر
روزهای چهارشنبه را به این امر اختصاص دهند. از نتایج این تصمیم
یکی این بود که برخی از افراد که در این دیدارها شرکت داشتند
درخواست طرح مباحث نظری دینی را مطرح میکنند که با استقبال ایشان
مواجه میشود. یکی از موضوعاتی که قرار میشود درباره آن مباحثه
شود بحث «شناخت» است. برای خوانندگانی که آن سالها را درک نکردهاند
لازم به تذکر است که اگر چه مباحث مربوط به حوزه معرفتشناسی طی
عمر چند هزارساله تفکر فلسفی و کاوش علمی بشری همواره مطرح بوده و
بخش مهمی از اشتغالات فکری او را تشکیل میداده و بدین لحاظ
مبحثی است همیشه زنده و حضور آن در عرصه مبادلات فکری همیشه لازم،
اما طرح بحث شناخت توسط دکتر بهشتی در آن زمان حاکی از مطرح
بودن آن در گستره قابل توجهی از مبارزان و فعالان نهضت در آن
روزهاست. در آن سالها مبحث شناخت در جزوات و کتابهایی با همین عنوان
از سوی اندیشمندان و فعالان سیاسی و اجتماعی پایبند به مرام
مارکسی، و طیفی از اندیشهورزان و مجاهدان مسلمانی که در کنار شرکت
فعال در مبارزات سیاسی پنهان و آشکار و بویژه حرکتهای مسلحانه
زیرزمینی علیه رژیم ستمشاهی به تبیین ایدئولوژی تلاشهای معمولاً
سازماندهی شده خود میپرداختند مطرح شده و پرسشهای فراوان پدید
آورده بود. طبیعی است که بسیاری از جوانان تحصیلکرده در دانشگاه و
یا خارج از آن به دنبال پاسخهایی روشن و قانع کننده برای این
پرسشها از سوی کسانی که از نظر آنها به لحاظ شناخت عمیق و عالمانه
از دین شایستگی پاسخگویی داشتند بودند. از جمله این دینشناسان دکتر
بهشتی بود که بویژه در میان روشنفکران دینی و عالمان دینی
روشنبین به عنوان شخصیتی مطرح بود که با توجه به آشنایی مستقیم
با افکار غرب از طریق منابع اصلی، شناختی عمیق و نقدی عالمانه از
آن دارد. ایشان نیز جهت پاسخ به این درخواست، چنانچه در بیشتر آثار
به جای مانده از ایشان مشهود و معلوم است، رهیافتی قرآنی برگزیده و
بدین وسیله هم به طرح و تبیین پرسشهای مسئلههای موجود در این
زمینه و هم به احیای قرآن به عنوان کتابی که به باور مسلمانان
راهنمای بشر است، میپردازند. با وجود امکان ارایه مبحث شناخت به
زبان فنی و فلسفی، دکتر بهشتی ترجیح میدهد با توجه به سطح مخاطبین
خود، که اگر چه از تحصیلکردگان و دانشجویان پرمطالعه آن دورانند
اما همگی به میزان کافی با مقدمات فلسفه و اصطلاحات آن آشنا
نبودند، با زبانی قابل فهم برای همه مخاطبین سخن بگوید. همچنین
موضع ایشان در قبال مبحث شناخت قابل توجه است. ایشان در عین حال
که از طرح این مبحث استقبال میکنند، به محدودیت کاربرد آن اشاره
میکنند و از شرکت کنندگان در آن جلسات میخواهند که منزلتی
واقعبینانه برای مبحث شناخت قائل باشند و بدین ترتیب از افراط در
طرح اهمیت و شأن بحث پرهیز کرده و آن را در جایگاهی که شایسته آن
است بنشانند. نکته دیگری که در لابلای صفحات این کتاب مشاهده
میشود شیوه برخورد ایشان با مخاطبین است. در حالی که در بسیاری از
موارد اختلاف میزان معلومات دکتر بهشتی با سؤال کنندان بخوبی آشکار
است، سعه صدر ایشان در پاسخگویی به اشکالات و ایرادات مطرح شده
جذاب و دلنشین، و برای زمانه ما آموزنده است. این خود نشان از رابطه
دو سویهای دارد که در آن زمان میان عالمان دینی روشنبین و
روشنفکران دینی متعهد برقرار بوده است. با کمال تأسف، بحث شناخت به
دلیل تقارن با اوجگیری نهضت اسلامی و مسافرت ایشان به اروپا و
آمریکا جهت ایجاد هماهنگیهای لازم میان ایرانیان مسلمان مبارز مقیم
آن دیار و حرکت رو به رشد مردم در ایران علیه نظام ظلم و ستم و
بهرهکشی، ناتمام ماند و هیچ گاه امکان تکمیل آن فراهم نشد، هرچند
در سال۱۳۵۹ بحثهایی در این موضوع، و این بار عنوان «شناخت از دیدگاه
فطرت»، در طی جلساتی محدود توسط ایشان در شاخه دانشجویی حزب
جمهوری اسلامی مطرح شد که مجموعه آن با همین عنوان از سوی بنیاد
نشر آثار واندیشههای شهید آیتالله دکتر بهشتی منتشر گردیده است.
دریافت کتاب شناخت از دیدگاه قران
بهداشت و تنظیم خانواده
یکی
از مشکلات اجتماعی که جامعة ایران، بویژه طی دو دهة گذشته، با آن
دست به گریبان بوده، رشد نامتناسب و بیرویة جمعیت است. افزایش
چشمگیر زاد و ولد از یک سو و محدودیت منابع مالی و امکانات رفاهی از
دیگر سو، مشکلات بسیاری را، هم در قلمرو عمومی، یعنی برنامهریزیهای
توسعة اقتصادی و فرهنگی، و هم در حوزة خصوصی، یعنی تنظیم امور
خانوادههای ایرانی، پدید آورده است. از طرف دیگر، واقعیتها حاکی از
این است که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران خواهان آن هستند
که امور اجتماعی خود را به گونهای تنظیم کنند و سامان بخشند که با
قوانین اسلامی و موازین شرعی مغایرت نداشته باشد. آنان این
پایبندی را بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی خود میشمارند. با این همه،
به نظر میرسد بهرغم رشد شایان توجه علم فقه در حوزههای علمیه،
به منظور تبیین روزآمد موازین فقهی در زمینههایی از این دست هنوز
نیازمند تحقیق و تتبع بیشتر در فهم و درک زوایا و ظرایف صورت مسائل
هستیم. کتاب بهداشت و تنظیم خانواده مجموعة چهار گفتار از آیت الله
شهید دکتر۱ بهشتی،۳ بهشتی است که در بهار سال۱۳۵۱ در جلسات انجمن
اسلامی پزشکان با عنوان «بهداشت و تنظیم خانواده از نظر اسلام» ایراد
شده است. سابقة طرح بحث به اندکی پیش از آن جلسات بازمیگردد. در
اوایل دهة پنجاه سازمان بهداشت جهانی تصمیم گرفت کنفرانسی را در
رباط، پایتخت کشور مراکش، برگزار کند و دیدگاه اندیشمندان مسلمان را در
زمینة تنظیم خانواده به دست آورد. بدین منظور از صاحبنظران ۲۲ کشور
مسلمان دعوت کرد تا مقالاتی در این زمینه ارائه دهند. در میان
دانشمندان شیعی از دکتر بهشتی نیز خواسته شد تا به یکی از موضوعات
مورد بحث کنفرانس بپردازد. ایشان موضوع نازا کردن و سقط جنین را در
فقه اسلامی و بویژه فقه شیعه انتخاب کرد و مورد بحث و بررسی قرار
داد و صورت مکتوب آن را با عنوان: «حکم الاجهاض و التعقیم فی
الشریعة الاسلامیة» ارسال کرد. ایشان معتقد بود که بحث پیشگیری تا حد
مطلوبی مورد توجه قرار گرفته و در میان فقهای اسلامی تحت عنوان
عزل از آن بحث شده است، اما بحث نازا کردن و سقط جنین نیازمند
بررسی جدیتری است، لذا این بحث را ادامه داد. پس از آن فرصتی
فراهم شد تا ایشان بتواند در داخل ایران، در محفلی علمی، زاویههای
مختلف این بحث را بکاود؛ در جمعی که از زبدهترین محققان کشور با
تخصصهای مختلف در آن حضور داشتند. حاصل این بحثها نوارهایی بود که
پیاده شده و به صورت کتاب درآمده است. بیگمان بحث تنظیم خانواده
متضمن تأکید بر رعایت مصالح خانواده و پیشبینی مشکلات کثرت عائله
از جنبههای اقتصادی، تربیتی و اجتماعی است. دانش بهداشت و تنظیم
خانواده برای توالد و تناسل، رعایت فاصله میان زایمانها، و درمان
کودک و مادر، نظمی را پیشنهاد میکند و معتقد است برای هر خانواده
رعایت تناسب معیشت با تعداد عائله ضروری است. آنچه در باب پیشگیری
از نگاه فردی و خانوادگی مطرح است، فقط تنها کم شدن تعداد فرزندان
نیست، بلکه برنامهریزی توأم با آیندهنگری برای رسیدگی به وضع
اطفال و رعایت فاصله میان تولد نوزادان است. نکتة دیگر، یادآوری
اهمیت مسئولیتهای پدر و مادر و جامعه در برابر فرزندان است. بسیاری،
به گمان اینکه حکومتها در امر برنامهریزی و تغذیه و تأمین نیازهای
اقتصادی کوتاهی میکنند و از امکانات بالقوة کشور و جهان استفاده
نمیکنند، رعایت اصول تنظیم خانواده را ضروری نمیدانند. به همین
دلیل دکتر بهشتی در آغاز سخن به ضرورتهای بهداشت و تنظیم خانواده
میپردازد و واقعیتهای زندگی کنونی را توصیف، و تأکید میکند کسانی که
در این زمینه کار میکنند عمدتاً تحت تأثیر روحیة انسانی و عاطفة
عمومی و متأثر از ناهنجاریها و نابسامانیهای کشورهای پرجمعیت به این
سمت و سو روی آوردهاند، و قدرتهای جهانی نیز حتی اگر انگیزههای
دیگری داشته باشند، دست کم در کشورهای خود این توصیه را عمل کرده و
دارای خانوادههای کمفرزند هستند. مهمترین فراز بحث دکتر بهشتی، که
در عین حال طولانیترین قسمت را تشکیل میدهد، بحث سقط جنین است؛
زیرا از نظر اکثر متفکران و اندیشمندان مسلمان، و همچنین صاحبنظرانی
که در این بحث علمی حضور داشتهاند، تنظیم خانواده و روشهای
پیشگیری چون عزل و مانند آن بدون اشکال است، اما نسبت به سقط
جنین بحث و تردید وجود دارد. مهمترین نگرانی در نظر این گروه شائبه
قتل نفس است. برای همین است که دکتر بهشتی تلاش میکند تا توضیح
دهد طبق مبانی فقهی، جنین پیش از چهار ماهگی موجود انسانی نیست، لذا
سقط جنین در چنین حالتی قتل نفس نیست. مهمترین دلیل ایشان در این
زمینه روایاتی است که در بخش دیات آمده و جنین را پیش از نفخة
روح، انسان تلقی نمیکند و دیة کامل برای آن قائل نیست. ایشان خود
را در این میدان تنها نمیانگارد و به آرأ کسانی چون محقق حلی در
شرایع الاسلام و نجفی در جواهر الکلام استشهاد، و گاه استناد، میکند.
یکی از نکات جالب توجه و خواندنی این کتاب مباحث و نقدهایی است
که از سوی اندیشمندانی همچون استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری و
علامه فقید آیت الله محمد تقی جعفری و شادروان دکتر کاظم سامی طرح
میشود، که به نوبة خود بر ارزش کتاب حاضر میافزاید. گرچه قالب
بحثهای موجود در این کتاب به شکل سخنرانی است، اما آن بحثها چنان
با طراوت، در محیطی باز و با سعة صدر طرح شده که جلسات را به
میزگردی گرم و گیرا تبدیل کرده است. استاد مطهری با تنظیم خانواده و
ضرورتهای آن با دکتر بهشتی همراهی میکند و قبول دارد که پیش از
انعقاد نطفه همه کار برای مانع شدن آن میتوان انجام داد، اما
اعتقاد دارد عمل سقط جنین خالی از اشکال نیست. سپس استاد جعفری به
میدان میآید. نکتة مهم ایشان در نقد سخنان دکتر بهشتی این است که
از همان زاویة روایتی و فقهی به نقد نظریة حلیت سقط جنین
میپردازد. استاد جعفری، برخلاف استاد مطهری، برای استنباط حکم حرمت
به استشمام فقها (نه استحسان، که دکتر بهشتی نسبت به آن اشکال
دارد) استناد میکند؛ یعنی فضا و جو فقها را حول دو روایت مورد بررسی
قرار میدهد و میخواهد استنباط کند که این عمل نه تنها کفاره و دیه
دارد، بلکه حرمت هم دارد؛ آنگاه از تعبیر «جنایت» در اسقاط جنین در
کلمات فقها برای دلیل حرمت سود میجوید. دکتر بهشتی به اشکالات و
شبهات پاسخ میدهد و با متانت همیشگی اصول و مبانی خود را یادآور
میشود. در آغاز تأکید میکند این اشکالات به نظریة ایشان آسیبی
نمیرساند و سقط جنین پیش از ولوج روح، قتل انسان به حساب نمیآید و
اگر میان زن و مرد توافق حاصل شد حرمت ندارد. اما با این همه
یادآور میشود که مطالبش فتوا نیست و این بحثها جنبة راهبرد عملی
ندارد، و میافزاید که باید روی این مسأله بیش از این مطالعه و
بررسی کرد تا بتوانیم وضع خودمان را در برابر این ادله مشخص کنیم، و
از یاد نبریم که گرایش به احتیاط امری است و بحث علمی و تحقیق،
مسألة دیگری است. به منظور تکمیل دیدگاهها، در کنار سخنان دکتر بهشتی
نقطه نظرات دیگر حاضران و سخنرانان در آن جلسات را نیز در این
کتاب آمده است، به گونهای که خوانندگان با مطالعة این اثر با
دیدگاههای مختلفی در مورد کنترل جمعیت مواجه خواهند شد که صاحبان
آنها سعی داشتهاند هر یک را به اندیشة دینی مستند یا منسوب سازند.
همچنین، جهت استفادة بیشتر، مقالة ارسالی دکتر بهشتی به کنگرة
«الاسلام و تنظیم الاسرة» که به زبان عربی نگارش یافته و تقریباً
همین محتوا را به زبانی فنی بیان کرده، به همراه ترجمة آن پیوست
کتاب حاضر شده است. افزون بر موضوعات مطرح شده،– مانند ضرورت کنترل
موالید در جامعة اسلامی، استفاده از عوامل پیشگیری از نظر اسلام،
مسأله تعقیم و نازا کردن طبی زن و مرد از نظر اسلام و سقط جنین در
مراحل گوناگون رشد آن از نظر اسلام،– شیوة استدلال و استنباط فقهی
دکتر بهشتی در برخورد با مسایل روز، جایگاه نظرات کارشناسی در آن،
دقت نظر و موشکافی مطالب از سوی شرکت کنندگان در بحث نیز در خور
تأمل بسیار است. افزون بر این، انتشار این گونه مباحث میتواند به
لحاظ تاریخی نیز مفید باشد، چرا که نمایانگر بستر فکری نهضت مردم
مسلمان این مرز و بوم است که به انقلاب شکوهمند سال۱۳۵۷ انجامید، و
نیز حاکی از بضاعت فرهنگی آن است.
دریافت کتاب بهداشت و تنظیم خانواده
بایدها و نبایدها
این
کتاب در برگیرندة سلسله مباحث آیتالله شهید دکتر بهشتی است که
بین سالهای۱۳۴۹ تا۱۳۵۵ در جلسات تفسیر قرآنی که در شامگاه هر یکشنبه
با عنوان کتاب «مکتب قرآن» تشکیل میشده ایراد گردیده است. دکتر
بهشتی در این جلسات به تفسیر و توضیح آیات۱۰۲ تا۱۱۰ سورة آل عمران
و مبحث بسیار ارزنده و در عین حال به فراموشی سپرده شدة امر به
معروف و نهی از منکر میپرداخت. بی عدالتییی که بهواسطه کجفهمیها
یا برداشتهای سطحی از یک سو و اعمال و اجرای ناصحیح این اصل در
میان مسلمین از دگر سوی بر این تکلیف مهم و انسان ساز روا گردیده
بسی تأسفبار است. آنگاه که نقش بنیادین این اصل در شناخت خیر و شر،
پسندیده و ناپسند، باید و نباید در نظر گرفته شود، و آنگاه که کارکرد
اجتماعی آن در سالم سازی محیط اجتماعی و فراهم نمودن زمینه و
شرایط مناسب برای اعمال انتخابگری انسانها فهم شود، پیامدهای
زیانبار این غفلت و جهالت بیشتر و بیشتر آشکار میگردد. بحت و گفتگو
دربارة داوریهای اخلاقی و ارزشی انسان در پاسخ به اینکه باید چه
انجام دهد و به چه کاری مبادرت نورزد، عمری به درازای زندگانی بشر
دارد. بخش مهمی از فلسفة اخلاق و حکمت عملی را در تاریخ اندیشة
بشر همین بحث به خود اختصاص داده است. دغدغه و دلنگرانی هر انسان
در تمامی لحظات زندگی خود این است که درست را از نادرست تمیز دهد و
باید و نباید زندگانی خویش را بشناسد و راه خویش را از میان
هزارراهههایی که در برابر او دام و دامن گسترانده بیابد. این از آن
روست که «انسان موجودی است که باید انتخابگر به دنیا بیاید،
انتخابگر بزرگ شود، انتخابگر زندگی کند، انتخابگر به راه فساد برود،
انتخابگر به راه اصلاح برود»(ص(۱۷۷ و این خود طرح کلی جامعه
اسلامی و چهارچوب اعمال قدرت حکومت اسلامی را تعیین میکند؛ چرا که
«تا لحظة مرگ هرگز نباید زمینة انتخاب از دست انسان گرفته شود» و
در نتیجه «نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام را، نظام تربیتی اسلام را،
نظام کیفر و مجازات و حقوق جزایی اسلام را، نظام مدنی و حقوق
مدنی و اداری اسلام را، همه را باید پس از توجه به این اصل شناخت.
هر جا انسان از انتخابگری بیفتد دیگر انسان نیست.»(ص(۱۷۸ اما اسباب و
عواملی هستند که همواره این انتخابگری را مورد تهدید قرار میدهند:
«انسان اسلام نه زیر ضربات تازیانة تبلیغات شهوتانگیز انتخابگریاش
را از دست میدهد… و نه زیر ضربات کشنده فقر و ناداری و ضربات مهلک
اقتصادی.»(ص(۱۷۷ و اینجاست که نقش سازنده و حیاتی اصل فراموش شده
(و یا آمیخته با فهمی تنگنظرانه و محدود) امر به معروف و نهی از
منکر روشن میشود. واداشتن به پسندیده (بدون تحمیل) و بازداشتن از
ناپسند (به دور از تجسس و تفحص غیر اخلاقی) ضامن بقای سلامت جامعة
اسلامی است. این بیش و کم همان مفهومی است که در فرهنگ امروز بشر،
خصوصاً آنجا که به مبارزه با مفاسد اجتماعی ناشی از روابط قدرت
مربوط میشود، با عنوان نقد اجتماعی شناخته شده است. دامنة امر به
معروف و نهی از منکر به همة ساختارها و نهادهای اجتماعی، فرهنگی،
اقتصادی و سیاسی جامعة اسلامی گسترده است، چنانکه لازمة برخورداری
از حکومت حق و عدل مشروط است به رعایت کامل امر به معروف و نهی
از منکر. هر نوع قدرتی را که شما در جامعه فرض کنید در معرض خطر
انحراف از حق است. این شما و این جامعه هستید که باید با توجه به
اهمیت و نقش بسیار مؤثر صاحبان قدرت و کسانی که بر منصبهای
گوناگون اجتماعی تکیه زدهاند در سعادت خود بکوشید.» گسترة این اصل،
بهلحاظ عاملان اجرای آن، همة آحاد امت اسلامی هستند، چرا که بنا
به نص صریح کتاب و سنت، «فرد فرد شما باید بدانید راه رسیدن به
سعادت و راه رسیدن به حکومت حق و عدل این است که شما از طریق
امر به معروف و نهی از منکر به چنین هدفی برسید.»(صص۱۶۰-۱۶۱ ) محور
جالب توجه دیگر در مجموعه بحثهایی که در این کتاب آمده است مراتب
شناخت معروف و منکر است. دکتر بهشتی برای این شناخت مراحلی
برشمرده است: علی الاصول خیر و شر همهکسفهم و همهکسشناس است؛ هر
چند که گاه دارای پیچیدگیهایی است که اندیشهورزی بیشتر میطلبد و
در خور ورزیدگان عالم و فکر و اندیشه است، و گاه در دایرة
شناساییهایی از زاویة دید امام صورت میگیرد: همو که چون مسئولیت
رهبری جامعه را بهعهده دارد در محاسبة جنبههای مثبت و منفی هر
تصمیم باید از منظری عامتر، مصالح عامة مسلمین را نیز در نظر گیرد.
چنانچه ملاحظه خواهد شد، مباحث این کتاب مملو از برداشتهای اصولی،
همهسونگر و نظاممندی است که درصدد پاسخیابی به پرسشهای زمان ما
از دین است. این مجموعه شامل پانزده گفتار بوده که با وجود تلاش
فراوان، بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید دکتر بهشتی تا زمان انتشار
کتاب موفق به یافتن نوارهای پنج جلسة مفقود نشده است. به همین
دلیل برخی از جلسات ناقص میباشند. در عین حال، از آنجا که شیوة
دکتر بهشتی بر این روال بوده است که معمولاً خلاصة مطالب جلسات
پیشین را در ابتدای هر جلسه باز گوید میتواند بهعنوان یک مجموعة
کامل مورد استفاده قرار گیرد.
دریافت کتاب بایدها و نبایدها
آزادی، هرج و مرج، زورمداری
هر
حرکت اجتماعی که به منظور اصلاح جامعه شکل گیرد دو هدف عمده را
دنبال میکند: نخست، رفع موانع و تخریب ساختارهای نابهنجار؛ و دوم،
ایجاد زیربناها و ساختارهای جدید. آن تخریب و این ایجاد بر مبنای
ملاکها و معیارهایی صورت میپذیرد که بر اساس آنها حرکت از وضع موجود
به وضع مطلوب شکل میگیرد. انقلاب اسلامی ایران نیز، که پس از
به بنبست کشاندن حرکتهای اصلاحطلبانه توسط پهلویها با هدف رفع
موانع اصلاح و برپایی جامعهای که زمینهساز رشد و تعالی انسانها
باشد صورت گرفت، دو هدف اساسی داشت: یکی محو پایههای ظلم، ستم،
بیعدالتی، اختناق و سرکوب؛ و دیگری تصحیح و تشکیل نهادها و ساختارهای
جامعهای متفاوت. از همین رو، پاسداری از آزادیهای فردی و اجتماعی
در برابر توسعهطلبی گروههای فشار و سلطهطلبی حکومت، از جمله مهمترین
دغدغههای فکری و عملی رهبران و فعالان انقلاب بود. از دیگر سو،
انقلاب اسلامی، مانند هر نهضت اصلاحطلبانة دیگر، با توطئهها و
دسیسههای داخلی و خارجی که یا در جهت ویرانی نظام نوپای جمهوری
اسلامی و یا در جهت کسب و بسط منافع گروهی یا فردی قدرتطلبان و
سیطرهجویان صورت میپذیرفت، مواجه بود. نخستین سالهای تاریخ ایران
پس از انقلاب پر است از مشکلات کوچک و بزرگی که هر روز در گوشه و
کنار این سرزمین پهناور بروز میکرد. در چنین شرایط فکری و اجتماعی
بود که طی سالهای۱۳۵۷-۶۰ بحث «آزادی، هرج و مرج و زورمداری» از
عمدهترین مسایل روز شد. شایان توجه اینکه با توجه به کثرت
سازمانها، احزاب و گروههای سیاسی بزرگ و کوچک در کشوری که تازه از
اختناق رسته و جامعهای که تازه طعم آزادی را چشیده بود، در
بسیاری از موارد ابراز عقاید سیاسی را به مرز شایعهپراکنی، تشویش
اذهان و نشر اکاذیب میکشانید و جو سیاسی را گاه به حدی آلوده و
ملتهب و پرتشنج میساخت که امکان بازشناخت واقعیت از توهم، غوغاگری
از انتقاد، و حق از باطل را از شهروندانی که در نخستین تجربة زندگی
آزادانه قرار داشتند، سلب میکرد. چنین بود که انجام جلسات مناظره
که در آن احزاب گوناگون رو در روی یکدیگر و با صراحت و شفافیت به
توضیح مواضع خود بپردازند ضرورت پیدا کرد. هنگامی که «سازمان صدا و
سیمای جمهوری اسلامی» تصمیم گرفت در این زمینه نقش بایستة خود را
ایفا کند، آیتالله دکتر۱ بهشتی،۱۰ بهشتی که هم از رهبران انقلاب و
طراحان نظام و هم دبیر کل حزب جمهوری اسلامی بود، با وجود
مشغلههای روزمرة فراوان، دعوت را پذیرا شد. سابقة شرکت دکتر بهشتی
در اینگونه جلسات اما، به سالها پیش از وقوع انقلاب اسلامی
بازمیگشت. دانشجویان ایرانی دهة۱۳۴۰ ش که در اروپا مشغول تحصیل
بودند بخوبی به یاد میآورند که وی به تأثیر و اهمیت جلسات گفتگوی
صادقانه و شفاف باوری ژرف داشت و در جلسات متعدد، چه با اندیشمندان
ادیان و مکاتب فکری دیگر و چه با فعالان و رهبران گروههای سیاسی
ایرانی مقیم اروپا، شرکت میکرد. آنچه در تمامی این مناظرهها و
گفتگوها، و از جمله در جلسات مناظرهای که متن آنها را در این کتاب
خواهید خواند، جلب توجه میکند، انصاف و متانت در گفتگو، در عین
صلابت و شفافیت در تبیین دیدگاهها و مواضع از سوی دکتر بهشتی است.
همان گونه که در ابتدای جلسة اول آمده است، گروههای سیاسی که
حیات خود را در گرو غوغاسالاری و جنجالآفرینی میدیدند از شرکت در
این مناظرهها سر باز زدند. فاجعة انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری
اسلامی که تنها چند ماه پس از پخش این مناظرهها رخ داد، روشنگر
این واقعیت است که غوغاسالاران وجود فردی مانند دکتر بهشتی را که
با تکیه بر تواناییهای شگرف خود در مدیریت حرکتهای اجتماعی، اندیشة
نظاممند، ایمان ژرف به توانایی دین در ادارة جامعه و عشق به
خدمت به مردم ستمدیدة این مرز و بوم، در جهت تحقق آرمانهای بزرگ و
آرزوهای دیرینة آنان تلاش میکرد، برنتافتند و پس از شکست امواج
پیاپی تهمت و افترا، حذف او را تنها راه نجات خود یافتند. همانطور که
در پیشگفتار کتاب آمده است، انگیزة بنیاد نشر آثار و اندیشههای
آیتالله شهید دکتر بهشتی از انتشار متن گفتگوهای این جلسات مناظره،
افزون بر آشنا ساختن نسل جدید جامعة ایران با افکار و اندیشههای
دکتر بهشتی، پرتوافکنی بر بخشهای فراموش شدهای از تاریخ نهضت مردم
ایران بوده است. شایان ذکر است که تعداد جلسات مذکور پنج جلسه
بوده است، اما در این کتاب فقط دو جلسه آمده است. این بنیاد پس از
دو سال تلاش پیگیر از طرق گوناگون جهت به دست آوردن نوارهای
جلسات باقیمانده از آرشیو سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران،
همچنان ناکام ماند. لازم به یادآوری است دکتر بهشتی بنابر رویة خود
برای شرکت در این گونه جلسات، از قبل، رئوس مطالب بحث خود را
مکتوب و در حین جلسه نیز سؤالات و یا انتقادات مطروحه دربارة بحث
خود و همچنین انتقاداتش بر مباحث مقابل را نیز یادداشت مینمودند. تا
در خلال همان جلسه و یا در جلسة بعد به آن موارد بپردازند. جالب
آنکه ایشان برای پاسخگویی به مباحث مطرح شده در این میز گرد،
بسیاری اسناد و مدارک مختلف را جمع آوری و دسته بندی کرده بودند،
تا ضمن ارائه بحث مورد نظر، اسناد گفتار خویش را نیز عرضه نمایند. آن
یادداشتها در اختیار بنیاد نشر است که به عنوان نمونه چند گراور از
آنها را به ضمیمه همین کتاب برای ملاحظه آمده است.
دریافت کتاب آزادی، هرج و مرج، زورمداری
نقش آزادی در تربیت کودک
این
کتاب شامل یازده گفتار و نوشتار از آیت الله شهید دکتر بهشتی
دربارة مسایل گوناگون تربیتی است. سابقة ورود به این قلمرو به
اولین سالهای تحصیل دکتر بهشتی در قم باز میگردد. ایشان، که هم به
سبب توجهی که به اهمیت تربیت نسل جدید نشان میداد و هم به
دلیل اکراه در استفاده از شهریة طلاب، با تکیه بر دانش خود در زمینة
انگلیسی تصمیم به تدریس در دبیرستانهای قم به عنوان دبیر زبان
انگلیسی گرفت، پس از مدت کوتاهی برای مدیریت دبیرستان تازه تأسیس
شده "دین و دانش” به همکاری فراخوانده شد. وی طی این سالها،
نخستین برنامههای آموزشی و تربیتی مبتنی بر اصول علمی آموزش و
پرورش نوجوانان مطابق با مبانی تربیتی اسلام طراحی کرد و با دل و
جان به فعالیت در این زمینه پرداخت. حاصل آن تلاش برنامهریزی
شده، تربیت نسلی خلاق، عالم، و پایبند به اصول اخلاقی بود. بعدها از
میان آن نسل نیروهای زبدهای برخاستند که پیش و پس از انقلاب
اسلامی، کمر به خدمت خلق بستند و در عرصههای گوناگون خوش درخشیدند.
دکتر بهشتی در پی ایجاد این حرکت نوین، و فعالیتهای دیگر اجتماعی و
سیاسی، به دستور سازمان امنیت رژیم ستمشاهی از خدمت در آموزش و
پرورش منفصل و به تهران تبعید گردید. اما با بازگشت ایشان از آلمان
در سال۱۳۴۹ ، بار دیگر به دعوت همفکران خود، و به ویژه شهید حجت
الاسلام دکتر باهنر، حجت الاسلام دکتر گلزاده غفوری و حجت الاسلام
دکتر سید رضا برقعی جهت تنظیم و تألیف کتب تعلیمات دینی به همکاری
با سازمان تألیف کتابهای درسی آموزش و پرورش پرداخت که دستاورد
آن همکاری، ساماندهی بنیادین آن کتابها، خصوصاً در دورة راهنمایی و
دبیرستان بود که نوجوانان تشنة معرفت را با سرچشمههای ناب و زلال
معارف دینی آشنا میساخت. در همین دوران، با گروهی از مبارزان، در
سازماندهی و توسعة فعالیتهای "بنیاد تعاون و رفاه” و "مدرسة رفاه” و
همفکری با مدارس دیگری که با هدف تربیت نیروهای متخصص و متعهد شکل
گرفته بودند پرداخت. از دیگر فعالیتهای ایشان در این زمینه میتوان
از تشکیل گروهی از متخصصان متعهد به منظور تهیة فهرستی از کتابهای
متناسب برای کودکان و نوجوانان یاد کرد که به گسترش کتابخوانی، چه
در مدارس و چه در میان خانوادهها، کمک شایان توجهی نمود. گفتارها و
نوشتارهای این کتاب را میتوان در چند گروه قرار داد. نخست
گفتارهایی است که بیش از انقلاب اسلامی برای اولیأ و مربیان برخی
مدارس ایراد گردیده. نوشتار "عادت” ترجمة مقالهای با همین عنوان از
ویلیام جیمز، فیلسوف و روانشناس معروف امریکایی است که در نشریة
مکتب تشیع به چاپ رسیده است. برخی دیگر از گفتارها، از سلسلة مباحث
تفسیر قرآن ایشان، که به موضوع این کتاب مربوط بوده، انتخاب
گردیده است. و سرانجام چند گفتار که در همین زمینه و در سالهای پس
از پیروزی انقلاب اسلامی ایراد شده است. افزون بر نکات جالب و
سودمند دربارة تعلیم و تربیت، آنچه در لابلای سطور این گفتارها و
نوشتارها به چشم میخورد، تأثیر انسانشناسی دکتر بهشتی است که
مُلهم از انس و الفت دیرینه و کاوشهای ژرف ایشان در کتاب و سنت
است که در آن آزادی و انتخابگری به عنوان ویژگیهای برجسته انسان،
نقشی بس مهم ایفا میکند. سعی دکتر بهشتی بر این بوده که نشان دهد
بهرهمندی از موهبت خداوندی آزادی نه تنها با دینداری و تربیت
دینی در تضاد نمیافتد، که سرشت بنیادین روشهای تربیتی متصف به
اسلام و قرآن را تشکیل میدهد.
دریافت کتاب نقش آزادی در تربیت کودک
خدا از دیدگاه قران
خدا
از دیدگاه قرآن از معدود نوشتارهای بر جای مانده از آیتالله شهید
دکتر سید محمد حسینی بهشتی است. عمر به نسبت کوتاه و مشغلة فراوان
ناشی از برنامهریزی و سازماندهی حرکتهای اجتماعی و مشارکت فعال در
به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و پیریزی ارکان نظام جمهوری اسلامی،
مانع از آن شد که ایشان فرصت و فراغت لازم را جهت تنظیم
یادداشتهای فراوانی که حاصل سالها پژوهش و مطالعه جدی در معارف
دینی بود بیابند و به همین دلیل، بیشتر آثار آن اندیشمند ژرفنگر به
صورت گفتار و یادداشتهای ابتدایی باقی مانده است. کتاب حاضر
پایاننامة دکتری ایشان است که به همین صورت در زمان حیات ایشان
نیز منتشر شد. شهید بهشتی در سال تحصیلی۱۳۲۹-۳۰ مؤفق به اخذ درجة
کارشناسی در رشتة فلسفة اسلامی (معقول) از دانشکدة الهیات و معارف
اسلامی دانشگاه تهران- دانشکدة معقول و منقول وقت- شد. رسالة
ایشان در این مقطع، با عنوان "تحقیق دربارة بساطت یا ترکب جسم”، به
راهنمایی مرحوم استاد دکتر محمود شهابی تدوین شد و هیئت ممیزه آن،
علاوه بر مرحوم شهابی، مرحوم راشد و مرحوم الهی قمشهای بودند.
ایشان در سال۱۳۳۵ داوطلب ورود به دوره دکتری در همان رشته شد.
گذراندن دروس این دوره در سال۱۳۳۸ به پایان رسید. انجام رساله
دکتری با بحرانهای سیاسی و اجتماعی آن سالها و شرکت فعال وی در
نهضت مردم مسلمان ایران در آن مقطع تاریخی مقارن میشود و ایشان
عملاً از به پایان رساندن آن باز میماند. در سال۱۳۴۳ ، همزمان با
دستگیری گروهی از مبارزان همرزم، و نیز توصیة مراجع تقلید و دوستان و
همفکران، بنابر آن میشود که برای تصدی مدیریت مرکز اسلامی هامبورگ
عازم آلمان شود، که حضور پرثمر ایشان تا سال۱۳۴۹ ادامه مییابد. پس
از بازگشت به ایران در سال۱۳۴۹ بار دیگر به پیگیری رسالة دکتری
میپردازد. ایشان از این رساله، با عنوان "مسائل مابعدالطبیعه در
قرآن”، به راهنمایی مرحوم دکتر شهابی، در جلسة دفاعیه مورخ۱۱/۱ /۵۳،
در حضور گروه داوران، متشکل از استاد شهید آیتالله مطهری، استاد شهید
دکتر مفتح، دکتر مصلح و دکتر آریانپور، دفاع میکند و رساله با درجة
بسیار خوب پذیرفته میشود. از آنجا که رسالة مذکور دارای انسجام و
قوام و ارزش پژوهشی بسیار بوده، با درخواست دوستان همفکر برای انتشار
آماده میشود. در این مرحله است که نام آن به "خدا از دیدگاه
قرآن” تغییر مییابد و ویرایش ادبی آن توسط حجةالاسلام جواد اژهای و
زیر نظر مستقیم دکتر بهشتی انجام میشود و سرانجام توسط انتشارات
بعثت منتشر میگردد. چاپهای دوم به بعد نیز توسط دفتر نشر فرهنگ
اسلامی صورت گرفت که با ویرایش جدید و افزودن فهرست اعلام در
پایان آن توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای شهید آیت الله دکتر
بهشتی منتشر گردیده است.
ولایت، رهبری، روحانیت
این
کتاب مجموعهای از گفتارها و نوشتارهایی از شهید آیت الله دکتر
بهشتی است پیرامون موضوع ولایت، مسئله رهبری و نهاد روحانیت. با
توجه به اینکه دکتر بهشتی خود در سلک روحانیت بوده و در مدیریت
فعالیتهای اجتماعی مشارکتی فعال داشته و در شکلگیری نهضت انقلابی
مردم ایران و نهادهای بنیادین نظام جمهوری اسلامی نقشی مؤثر ایفا
نموده، دیدگاهها و نقطه نظراتی که طی این گفتارها و نوشتارها مطرح
میشود از دو جهت دارای اهمیتی بسیار است: نخست اینکه مصدر این
مباحث عالم دینی روشن بین زمانشناسی است که از واقعیتهای
اجتماعی تحلیلی عمیق و درکی گسترده دارد و بر این اساس تلاش میکند
تا پاسخ پرسشهای مطرح در این زمینهها را با مراجعه به منابع و
ماخذ اندیشه اسلامی استنباط و استخراج کند و دیگر اینکه راه را برای
شناخت بهتر بخشی از ابعاد اندیشة یکی از رهبران انقلاب اسلامی و
بنیانگذاران جمهوری اسلامی هموار میسازد. نکتة شایان توجه در مورد
گفتارها و نوشتاری که در این کتاب آمده این است که بخشی از آنها
در فضای پیش از انقلاب اسلامی و غالبا در جمع افرادی مطرح شده است
که دارای دانش دینی مناسبی بودهاند و به نسبت گفتارهایی که در
سالهای پس از انقلاب برای عموم مردم ایراد شده از بار نظری بیشتری
برخوردار است. نوشتاری که با عنوان "روحانیت در اسلام و در میان
مسلمین” در این مجموعه آمده نخستین بار در سال۱۳۴۱ در مجموعهای با
نام بحثی دربارة مرجعیت روحانیت توسط شرکت سهامی انتشار منتشر شده
که در کنار مقالاتی دیگر از مرحوم آیت الله حاج سید ابوالفضل
موسوی مجتهد زنجانی، مرحوم آیت الله شهید استاد مرتضی مطهری، مرحوم
مهندس مهدی بازرگان، مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی و آیت الله
سید مرتضی جزائری به چاپ رسیده است.
دریافت کتاب ولایت رهبری روحانیت
سه گونه اسلام
کتابى
که پیش روى شماست از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول شامل گفتارى از شهید
آیتاللّه دکتر بهشتى با عنوان «سه گونه اسلام» است که در سال ۱۳۵۷ ه.ش در
اتریش و در جمع دانشجویان عضو اتحادیه انجمنهاى اسلامى دانشجویان در اروپا
ایراد شده است. این دیدار در خلال سفرى چندماهه در بهار و تابستان آن سال
به اروپا و آمریکا و در پى ضرورت سامانبخشى به حرکتهاى سیاسى مبارزان
مسلمان خارج از کشور و با توجه به ورود نهضت اسلامى مردم ایران به مرحلهاى
جدید صورت گرفت. دکتر بهشتى در این گفتار به تحلیل جامعهشناختى نهضت
اسلام، موضع آیات قرآن نسبت به گروههاى گرونده به آن، و پیامدها و
دستاوردهاى این بحث تاریخى براى کاربست در شرایط آن روز نهضت اسلامى ایران
مىپردازد.
بخش دوم کتاب نیز شامل گفتارى از ایشان است که در همین زمینه و در سال ۱۳۴۷، در زمان اقامت ایشان در آلمان به عنوان مسئول مرکز اسلامى هامبورگ، در شهر هانوفر با عنوان «مراحل اساسى یک نهضت» ایراد شده است. در حالى که در گفتار نخست به طور عمده بر گونهشناسى هویتى مسلمانان تاکید شده است، گفتار دوم، این گونهشناسى را به مراحل تاریخى نهضتهاى مسلکى متصل مىسازد و به تشریح مراحل پنجگانه آن مىپردازد.
هرچند تحلیل تاریخى و محتوایى این دو گفتار با توجه به زمینه زمانى ـ مکانى و نیز اندیشه و شخصیت دکتر بهشتى به مثابه یکى از رهبران انقلاب اسلامى و معماران جمهورى اسلامى بحث مبسوطى است که در این مختصر نمىگنجد، اما توجه به دو نکته حایز اهمیت است. نخست، شیوه نگاه وى به قرآن، سنت و برخى مسائل تاریخى صدر اسلام به عنوان منابع جهتدهنده به زیست مسلمانى در دنیاى امروز که دین را از متنى تاریخمند به متنى تاریخساز تبدیل مىکند. نکته دیگر، نگرش منظومهاى به دین و معارف برخاسته از آن که در تلاشى موفقیتآمیز، دست به تألیف مؤلفههاى گوناگون زده، عرفان و عبادات را به صحنه عمل اجتماعى مىکشاند و میان ایمان و زیسمت مصلحانه پیوندى استوار برقرار مىسازد. امیدواریم کتاب حاضر بتواند نسل جوان ما را با ریشههاى انقلاب اسلامى آشنا کرده و ابزار مناسب براى تحلیل زمانه در اختیار آنها قرار دهد.
بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام
آیتالله
شهید دکتر بهشتی از معدود عالمان دینی زمان خود برشمرده میشود که به
اهمیت مشکلات، مسائل و ساختارهای اقتصادی در شکلگیری نهادهای اجتماعی پی
برده و با
مطالعات ژرف در مباحث اقتصادی تلاش نموده است دیدگاهها و موضعگیریهای
دین در این زمینه را با مراجعه به کتاب و سنت جویا شود. حاصل این کندوکاوها
مباحث عمیق و همهجانبهای است که از ایشان بهصورت نوشتار و گفتار باقی
مانده است.
اثری که پیشرو دارید بخشی از تتبعات فکری ایشان در این زمینه را دربر میگیرد و مجموعهای است در دو بخش: یک بخش نوشتاری با عنوان «بانکداری و قوانین مالی اسلام» و یازده گفتار تفسیری ایشان که به مسئله ربا پرداخته است.
بخش دوم شامل یازده جلسه از گفتارهاى تفسیرى ایشان است که در اواخر سال ۱۳۵۲ و اوایل ۱۳۵۳ ه ش در جلسات «مکتب قرآن» در تفسیر آیات ۲۷۵ تا ۲۸۱ سوره بقره ایراد گردیده و به مسأله «ربا» پرداخته است.
تذکر دو نکته در مورد بخش اخیر لازم است. نخست اینکه بدیهى است که نرخها و دستمزدها و برخى مؤلفههاى دیگرى که در برخى از مباحث مورد استفاده و استناد قرار گرفته مربوط به زمان ایراد این گفتارهاست. دوم اینکه چهار جلسه پایانى بحث به پرسش و پاسخ پیرامون مباحث مطروحه اختصاص دارد که بر خلاف جلسات اول تا هفتم، مجموعاً در یک بخش گنجانده شده است.
دریافت کتاب بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلام
شناخت از دیدگاه فطرت
این
کتاب مجموعه درسهای شهید آیتالله دکتر بهشتی است که در تابستان
سال۱۳۵۹ با عنوان «شناخت» در کلاسهای واحد دانشجویی حزب جمهوری
اسلامی تدریس گردیده است. دربارة این درسها لازم است به چند نکته
توجه شود. نخست آنکه چالشی که در آن سالها توسط اندیشههای
مارکسیستی در اذهان مبارزان و فعالان پدید آمده بود و این شاخة تفکر
غربی را به عنوان تنها ایدئولوژی علمی معرفی میکرد، دکتر بهشتی را
بر آن داشت که اولاً موضع تفکر اسلامی را در قبال آن روشن و
منقح سازند و ثانیاً، اعضای حزب جمهوری را به سلاح منطق و معرفت در
برابر گروههای سیاسی که خطمشی آنها بر ایدئولوژی مارکسیستی یا شبه
مارکسیستی تکیه زده بودند مجهز کنند تا توانایی برخوردی منطقی و
مستدل داشته باشند. با توجه به کثرت نوشتارها و گفتارهای موجود در
آن زمان دربارة مسألة شناخت و شبهات فراوانی که پیامد نشر آنها
بود، چنانچه در فصلهای کتاب حاضر نیز مشهود است، دکتر بهشتی تلاش بر
این دارد که به زبانی ساده و قابل فهم برای افرادی که احیاناً
دارای سابقة مطالعات فلسفی نیستند به طور فشرده و منظم به مبحث
مذکور بپردازند. اما انگیزة ارائة این مباحث صرفاً به برخوردی
انفعالی در قبال وضعیتی که پدید آورندة عمدة آن رواج اندیشههای
مادیگرایانه و به ویژه مارکسیستی در دهة چهل و پنجاه بود محدود
نمیشود. دکتر بهشتی با عنوان این مباحث درصدد تشریح ایدئولوژی
انقلاب و حرکت اسلامی در ایران نیز هست. رهیافت برگزیده در این
کتاب، شیوة بحث فلسفی به دور از پیچیدگیهایی است که تنها اهل فن
به آن آگاهی دارند. موضوع بحثهای مطرح شده معطوف به یکی از
گونههای ارتباط انسان با محیط زندگیاش، یعنی رابطة آگاهی و شناخت
است. این رابطة آگاهانه، میان انسان و خویشتن او نیز برقرار است که
آن را "خودآگاهی” مینامیم. اهمیت طرح مبحث شناخت، حتی در زمانة ما
که دیگر نام و نشانی از اندیشههای مادی و مارکسیستی در جامعة ما
نمانده، با توجه به انسانشناسی دکتر بهشتی روشنتر میشود. از دیدگاه
ایشان، وجه تمایز انسان از دیگر موجودات، آزادی اوست و این آزادی در
انتخابگری وی تبلور مییابد. از همین رو، شناخت و آگاهی انسان
مقدمهای لازم برای انتخاب آگاهانهاش میباشد و بحث دربارة شناخت
که اساساً موضوعی است مربوط به حوزة معرفتشناسی، ضرورتی
انکارناپذیر مییابد.
دریافت کتاب شناخت از دیدگاه فطرت
شناخت اسلام
این
کتاب مجموعة مباحث کتابهای تعلیمات دینی است که بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷
توسط گروه کارشناسان کتب تعلیمات دینی سازمان تألیف کتابهای درسی وزارت
آموزش و پرورش، شهید حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر، شهید آیتالله دکتر
سید محمد حسینیبهشتی و حجتالاسلام دکتر علی گلزاده غفوری تألیف شده است و
سپس زیر نظر شهید دکتر باهنر به صورتی که ملاحظه میکنید تنظیم شد و به
دلیل استقبالی گسترده، بارها منتشر گردید.
طی سدة گذشته در میان مسلمانان گامهایی در جهت معرفی اسلام به عنوان مکتبی
که راهنمای عمل انسان در حوزهها و قلمروهای گوناگون زندگی فردی و اجتماعی
است برداشته شده، اما در میان کتب منتشر شده در این زمینه، کمتر اثری را
میتوان یافت که در ارایة یک تصویر کلی و همهجانبه و در عین حال مرتبط با
ساحتهای مختلف زندگی بشر موفق بوده باشد. در این رابطه، مجموعة مباحث کتاب
حاضر اگرنه بینظیر، کمنظیر است. سیر منطقی مباحث، انسجام درونی مطالب،
رابطة مستحکم بین مباحث مطرح شده و زمینههای گوناگون زندگی بشر، بیان
شفاف، دقیق و رسا و توجه به ضروریات و مقتضیات زمان و مکان، از جمله
ویژگیهای قابل توجه این اثر است.
محیط پیدایش اسلام
«محیط
پیدایش اسلام»، سلسله گفتاری از شهید آیتالله دکتر بهشتی است که در آخرین
شنبه هر ماه میلادی در سالهای ۱۳۴۵ ـ ۱۳۴۶(۱۹۶۶ـ۱۹۶۷) در مرکز اسلامی
هامبورگ در جمع عدهای از دانشجویان و علاقهمندان به مطالعات اسلامی ایراد
گردیده و آخرین جلسه آن در تاریخ ۶ آبان ۱۳۴۶ (۲۸ اکتبر ۱۹۶۷) بوده است.
نخستین بخش این گفتارها به روش تحقیق دربارة ادیان اختصاص یافته و در
بخشهای بعدی با نگرشی پژوهشگرانه و همهجانبه، محیط پیدایش اسلام در
شبهجزیرة عربستان و همسایگان آن یعنی ایران، روم، مصر و حبشه مورد بررسی
قرار گرفته است که متأسفانه نوار گفتار مربوط به روم علیرغم تلاشی که جهت
یافتن آن صورت گرفت، بدست نیامد. با وجود این، از آنجا که مجموعة بحث و
همچنین سبک و روش آن جالب و بدیع بود، دریغمان آمد که به خاطر این نقیصه،
از انتشار اصل این سلسله گفتار خودداری کنیم، بهویژه آنکه شهید بهشتی در
آغاز هر بحث، تلخیصی از آنچه در جلسات قبل گفته شده را تکرار نموده و از
این جهت رشتة کلام در طول بحث محفوظ مانده است.
دریافت کتاب محیط پیدایش اسلام
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
یکی
از زمینههای فعالیت اجتماعی شهید آیتالله دکتر بهشتی همکاری مستقیم یا
غیرمستقیم با کارهای دستهجمعی بود که در جهت ایجاد یک جامعه نمونه اسلامی
صورت می گرفت. یکی از این تلاشها همکاری با انجمنهای اسلامی دانشجویان
ایرانی در اروپا در جهت گسترش انجمنها، ارتقای کمی و کیفی آنها و
شکلگیری اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا (گروه فارسیزبانان)
بود.
نقش مهم دکتر بهشتی بهعنوان مدیر مرکز اسلامی هامبورگ طی سالهای ۴۹-۱۳۴۴ و پس از بازگشت به ایران تا لحظه شهادت در برقراری پیوند اندیشه اسلامی با مبارزات دانشجویی خارج از کشور و پیشرفت و توسعه این تشکل دانشجویی فعال و موثر انکارناپذیر است. مجموعه حاضر در پنج بخش گوناگون به معرفی ابعاد حضور و تأثیر شهید دکتر بهشتی در این اتحادیه و نقل سخنرانیهای ایشان پرداخته است.
دریافت کتاب اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا
پیامبری از نگاهی دیگر
کتابی
که پیش روی شما قرار دارد، گفتارهایی از شهید آیتالله دکتر بهشتی در
زمینة وحی، نبوت و خاتمیت است. آیتالله دکتر بهشتی، امکان اثبات عقلی
خاتمیت را منتفی میداند و به شبهات مطرح شده در این زمینه پاسخ میدهد.
پاسخهایی که در رابطه با فهم چرایی پایان یافتن سلسلة پیامبری در زمان
پیامبر اکرم (ص) مطرح است به لحاظ اثبات نقلی است، هر چند برای فهم علت
میتوان به جامعهشناسی تاریخی روی آورد. در طی این مباحث است که دو نقش
رسالت و امامت پیامبران مورد بررسی قرار میگیرد که در یکی پیام آگاهیبخش،
و در دیگری پیشوای مجسم آن پیام بودن، تحقق مییابد. معنای راهنمایی و
مفهوم پیشوایی، در خلال مباحث مختلف کتاب با دقت تعریف و تحدید میگردد و
از زائدهها و شائبههایی که پیرامون آنها شکل گرفته، مبرا میگردد.
دربخشی از کتاب می خوانیم:
خدا از پیغمبرها پیمان گرفت که من به شما کتاب و حکمت میدهم، شما با این سرمایه در میان خلق میروید، اما یادتان باشد که نمیروید دستگاه بستة متحجّرِ محدودِ قفسمانندِ مرید و مرادی درست کنید. میروید آدم روشن، آدمی دارای بینش وسیع، آدمی پیوسته به خدا بسازید، نه آدمی پیوسته به خودتان. کتاب و حکمتی که به شما میدهم، این سرمایة بزرگ برای این نیست که شما خودتان میان خلق خدا بت بشوید. پیغمبر هم نباید بت بشود؛ هیچ پیغمبری.
من مکرر و با صراحت خواستهام این روشنایی را برای دوستان همفکرمان، برادران و خواهرانی که میخواهند بینش صحیحی از اسلام و نظام اسلامی داشته باشند، ایجاد کنم که همة شما بیایید همکاری کنید تا رابطة بین عالم دینی و مردم از رابطة منحرفِ منحطِ ذلتآورِ مرید و مرادی خارج و تبدیل شود به رابطة عالم و متعلِّم… آنچه ما الان داریم چیز عجیبی است.
حضرت استاد در کلاس همچون بتی است که نمیشود گفت بالای چشمش ابروست. خیال نکنید این انحراف در جامعة ما فقط در رابطة بین مردم با عالمان دین به وجود آمده. استادهای دانشگاه به طاغوتها خیلی بیشتر شبیهاند تا به معلمها. عالمان دین هم به طاغوتها خیلی نزدیکترند تا به انسانهای نمونة روشنگر سازنده. چرا؟ چون مردم ما طاغوتپرور هستند. ما باید مردم را بیدار کنیم. مردم را از طاغوتپروری بر حذر بداریم. من گمان نمیکنم علاجی جز این داشته باشد. اگر فکر میکنید که ما بیاییم خودمان را نصحیت بکنیم بدون اینکه شما بخواهید ما را به راه راست بیاورید، این محال است. تا شما مردمی نشوید که مراقبِ به اصطلاح رهبران و راهنمایانتان باشید، تا شما در مورد مراقبت از گفتار و رفتار کسانی که بر کرسی هدایت و رهبری جامعه نشستهاند، احساس وظیفه نکنید، تا شما با چشم باز به همه چیز ننگرید و با انصاف به هر کار چشم ندوزید و با فکر باز هر کار و هر گفتار را ارزیابی نکنید، همین آش است و همین کاسه. تا خر هست، یک خرسوار را پایین بیاورید، دیگری سوارش میشود.
در جامعههای رشدیافته میان مردم و زمامداران سیاسیشان چگونه رابطهای است؟ رابطهای است که از زمامدار انتقاد میکند؛ زمامدار را محاکمه میکند. اما این رابطه در جامعههای رشدنیافته چیست؟ زمامدار، بتی است که او را میپرستند. نه حقّ بازخواست از او را دارند، نه حقّ محاکمه او را. حساب، حساب رشد یافتن و رشد داشتن است. اگر جامعهای رشد دارد، روابط این جامعه با همة کسانی که در آن زندگی میکنند، روابطی است انسانی بر اساس حقوق و حدود متقابل.
دریافت کتاب پیامبری از نگاهی دیگر
درسگفتارهای فلسفه دین
نقش
خدا به عنوان مبدأ هستی و آفریدگار فعال لمایُرید؛ نقش پیامبران به عنوان
رهبران و راهنمایان امت؛ نقش امام به عنوان زمامدار و مسئول امت و مدیر
جامعه؛ نقشی است که باید به آزادی انسان لطمه وارد نیاورد. اگر این نقشها
بخواهد به آزادی انسان لطمه وارد بیاورد برخلاف مشیت خدا عمل شده است.
دین به عنوان آیین بهتر زیستن، پاسخگوی نیازهای واقعی بشر بوده و به روشنی به تبیین فلسفه هستی میپردازد.
شناخت جهان بیرون (هستی) و جهان درون (انسان) موضوع فلسفه دین است و تکاپو در این جهت به چیستی فلسفه زندگی و هدف حیات پاسخ میدهد.
شهید آیتالله دکتر بهشتی به عنوان آموزگار سترگ دین همواره در راستای تعلیم حقیقت دین گام برداشته و در این راه خدمات شایانی را سامان داده است.
سلسله درسگفتارهای فلسفه دین تلاش ستودهای است از شهید بهشتی برای تشریح فلسفه دین و مصون داشتن آن از کجفهمیها برای معلمان دروس تعلیمات دینی تا آموزههای دین را با درک کامل تعلیم نمایند و فرصت آموزش تعلیمات دینی را به آموختن درس زندگی و تربیت نسل آینده تبدیل کنند.
نماز چیست؟
این کتاب نوشتاری از شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی بهشتی است که نخستین بار در سال۱۳۷۹ منتشر شد. این اثر که پس از آن بارها بهوسیلة ناشران گوناگون به چاپ رسیده بهدلیل شیوایی قلم نگارندة آن و آراسته بودن آن به زبان فطرت، همواره با استقبال فراوان از سوی کسانی که به دنبال درک معنا، مفهوم، جایگاه و صورت و سیرت نماز بهعنوان زیباترین شعار یکتاپرستان هستند روبهرو بوده است.
شب قدر
این کتاب از سه بخش متفاوت اما مرتبط تشکیل شده است.
۱- گفتار نخست با عنوان "شب قدر” از مجموعه
سخنرانیهای دکتر بهشتی در مرکز اسلامی هامبورگ (آلمان) استخراج شده
است که در سال۱۳۴۴ یعنی اولین سال اقامت پنج سال و نیمة ایشان
در آن دیار ایراد شده است. همانگونه که از شیوة بحث پیداست، روی
سخن با مخاطبانی است که با معلومات متفاوت کنار یکدیگر قرار گرفته،
در عین سلیسی و روانی، بر استدلالها و شواهد عینی استوار است.
۲- گفتار دوم با عنوان «روزهای آخر زندگی حضرت علی(ع») از مجموعه
گفتارهای ایراد شده پس از بازگشت ایشان از آلمان برگزیده شده است.
نگاه تاریخی به رویدادهای آخرین سالهای زندگانی امام علی(ع)،
استناد به شواهد متقن و تصحیح باورهای غلط رایج در اذهان عامه، که
شیوة همیشگی ایشان در گفتهها و نوشتهها بوده، اینجا نیز مشهود است.
۳- سومین بخش این اثر، متن خطبة متقین از کتاب شریف نهجالبلاغه
است که توسط دکتر بهشتی ترجمه و از میان دستنوشتههای ایشان
انتخاب شده است.
موسیقی و تفریح در اسلام
تاب موسیقی و تفریح در اسلام حاوی دو گفتار از شهید آیتالله دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی است. گفتار نخست درباره حرمت موسیقی است که در سالیان حضور ایشان در آلمان (۱۳۴۳-۱۳۴۹) بهعنوان امام مسجد و مرکز اسلامی هامبورگ و در پاسخ به پرسشی که از ایشان درابنباره شده ایراد گردیده است. ذکر خدمات آن شهید فرزانه در آن دیار فرصتی مبسوط میطلبد، اما نکته شایان توجه این است که یکی از برنامههایی ته توسط ایشان انجام میشد، پاسخ به پرسشهای مسلمانان مقیم اروپا، اعم از ایرانی و غیرایرانی، بهصورت مکاتبهای و یا ارسال نوار صوتی بوده است که این گفتار از این قسم آخر است که با امید به اینکه در شناخت دیدگاههای فقهی ایشان مؤثر افتد تقدیم شما میشویم.
گفتار دوم درباره تفریح از دیدگاه اسلام است که بین سالهای ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ در اردوی تابستانی مدرسه رفاه ایراد شده است.
دریافت کتاب موسیقی و تفریح در اسلام
روش برداشت از قران
کتابی که پیش روی شماست، متن مصاحبهای است که در فروردینماه
۱۳۵۶( ش) توسط شهید حجتالاسلام علیاکبراژهای در اصفهان با شهید
آیتالله دکتر بهشتی تحت عنوانروش برداشت از قرآن به عمل آمده
است.
این مصاحبه درآغاز به صورت نوار در اختیار علاقهمندان قرار گرفت و
پساز پیروزی انقلاب اسلامی، روزنامه جمهوری اسلامی اقدام بهچاپ
آن کرد. پس از انجام اصلاحات توسط دکتر بهشتی، حزب جمهوری اسلامی
آن را به صورت کتاب منتشر ساخت.
اینک با توجه به درخواستهای مکرر برای چاپ مجدد این گفتگو که با گذشت زمان
نایات شده است، اقدام به انتشار آن می نمائیم.امید آنکه به فهم دیدگاههای
ایشان در مباحث تفسیر قرآن یاری رساند.
شناخت عرفانی
این کتاب شامل گفتاری از شهید آیتالله دکتر سید محمد حسینی
بهشتی است که طی سلسله درس گفتارهای مواضع تفضیلی حزب جمهوری
اسلامی به تاریخ۱۸/۲/۱۳۶۰ در دفتر مرکزی حزب ارائه شده اس
ت. مجموعة آن درس گفتارها بزودی توسط بنیاد نشر آثار و اندیشههای
شهید آیتالله دکتر بهشتی منتشر خواهد شد اما با توجه به استقلال
نسبی بحث مطرح شده و اهمیت آن در جامعة امروز، این مطلب که در
مورد یکی از راههای شناخت میباشد، تحت عنوان «شناخت عرفانی» بهطور
جداگانه منتشر شده است.
جای پای جانیان جوش
پژوهشی مقدّماتی در واکاوی جنایات مرتبطین با پروژه ی به کلّی سرّی جوش (جستجو و شکار)
پیشکش به ارواح آسمانی شهدای مظلوم و گمنام قتل عام جمعه سیاه (هفدهم شهریور ماه 1357)

خسرو(کامبیز) قنبری (تهرانی) کلیدواژه ی مجهولات شبکه ی جوش
فهرست عناوین :
فراز نخست
دوران ستمشاهی جستجو و شکار
فراز دوّم
جستجو و شکار بعد از پیروزی انقلاب
فراز سوّم
منزل آلادپوش مأمن میر حسین
فراز چهارم
خونخواهی قربانیان جوش یا رفاقت با فرقه ی فرقان؟!
فراز پنجم(پایانی)
راز سکوت امثال اسماعیل داوودی شمسی !
لطفاً برای دریافت فایل کتاب اینجا کلیک کنید:

دکتر کاظم سامی، مردی که از سوابق میرحسین(ماسون)موسوی زیاد میدانست!
پیش درآمد:
فایل PDF پنج مقاله پژوهشی رضا گلپور در بررسی نقاط مبهم خاطرات و عملکرد دوگانه صدر جریان کارگزاران سازندگی؛
قطره و دریا...
پنج مقاله در بررسی نسبت شیخ اکبر بهرمانی نوقی (رفسنجانی) با جمهوری اسلامی
فهرست
فراز اول
مقدّمه ی نخست : متن مصاحبه ی نویسنده ی کتاب شنود اشباح با شماره ی 14هفته نامه ی پنجره
فراز دوّم
مروری بر مواضع روشنگرانه ، اصولی و از سر اخلاص حجت الاسلام والمسلمین "سیّد حمید روحانی" همراه دیرینه ی حضرت "امام خمینی" در نقد و بررسی مواضع شیخ "علی اکبر هاشمی رفسنجانی"
فراز سوّم
دقتی بر شاخصهای حق و باطل در کلام ولایت {بیانات "امام خامنه ای " استان قم - دوّم آبان 1389
... قضایاى سال 88 این را نشان داد...حرکت عظیم بسیج، این شاخص بصیرت و این پرچم بصیرت را براى خود حفظ کرد؛ اشتباه نکرد؛ همان طور که امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) فرموده بود: «لا یعرف الحقّ بالرّجال»؛ با چهرهها نمیشود حق را تشخیص داد. یک چهرهى موجه محترم است، مورد قبول است، مورد تکریم است؛ اما او نمیتواند شاخص حق باشد. گاهى چهرهى موجهى مثل بعضى از صحابهى پیغمبر راه را عوضى میروند، اشتباه میکنند. باید حق را شناخت، باید راه را تشخیص داد تا بفهمیم این شخص حق است یا باطل. هر که از این راه رفت، حق است؛ هر که از راه حق نرفت، مردود است. حق را باید شناخت...
فراز چهارم
سه شبهه در سوابق رفسنجانی مستند به بیانات و خاطرات منتشره توسّط خود و خانواده اش :
* شبهه ی نخست پیرامون روابط راهبردی و دیرین سیاسی شبکه ای و مالی "هاشمی رفسنجانی" با نماینده ی هفت دوره مجلس شورا(ی ملّی دوران طاغوت!) جناب "سید ابوالفضل مصباح التولیه" (فرزند میرزا باقر متولی باشی سالار التولیه) معروف به سید "ابوالفضل تولیت".
*شبهه ی دوّم پیرامون نقش "هاشمی رفسنجانی" در تهیه ی اسلحه و حکم شرعی ترور "حسنعلی منصور" با علم به مخالفت شدید و راهبردی "امام خمینی" با این مسأله.
* شبهه ی سوّم پیرامون حمایتهای مالی دکتر "محمد مصدق السلطنه" و سفیر اردن در تهران از "هاشمی رفسنجانی" و حمایتهای مختلف و بویژه مالی "هاشمی رفسنجانی" از سازمان مجاهدین خلق قبل و بعد از جریان مارکسیت شدن بخش عمده ای از سازمان.
فراز پنجم(پایانی)
سه شبهه ی دیگر در سوابق رفسنجانی مستند به بیانات و خاطرات منتشره توسّط خود و خانواده اش : * شبهه ی چهارم اینکه کدام روایت از ولایت "امام" پذیرفتنی تر است ؟ روایت خارج شده از فحوای پردازش بیانِ "هاشمی رفسنجانی" که "امام" در عرض و یا حتی مدیون او قرار میگیرد یا روایت آشکار عقل و تاریخ ؟!
* شبهه ی پنجم پیرامون اسرار سفرهای قبل از انقلاب "هاشمی رفسنجانی" به خارج از ایران بویژه بلژیک و ایالات متحده ی آمریکا و نقش کلیدی باجناق مقیم بلژیک ایشان که در تمام منابع رسمی خاطرات از افشای هویت او گریزانند. (در برخی منابع قابل توجه از او با نام "رضا امینیان"نام برده شده است .)
* شبهه ی ششم پیرامون هماهنگی ورابطه ی سوابق و عملکردهای انحرافی برخی اعضای خانواده آقای "هاشمی رفسنجانی" با او!
لطفا برای دریافت این کتاب اینجا کلیک کنید: