نمونه سوال تاریخ معاصر ایران

سوالات تاریخ معاصر ایران 

دانلود

بهانه ای برای بهشت

 رسول خدا صلی الله علیه وآله:

کان علی الطریق غصن شجرة یوذی الناس فاماطها رجل فادخل الجنة؛در راهی شاخه  درختی وجود داشت که باعث آزار مردم بود،مردی آن را از آن راه برداشت  در  نتیجه وارد بهشت شد.

                                   نهج الفصاحه،حدیث 1944

بزودی باز خواهم گشت

بزودی باز خواهم گشت

40 اخلاق و رفتار پیامبر گرامى اسلام

40 اخلاق و رفتار پیامبر گرامى اسلام (ص)

1ـ دائماً متفکر بود؛

2ـ اکثر اوقات ساکت بود؛

3ـ خلقش نرم بود؛

4ـ کسى را تحقیر نمى کرد؛

5ـ دنیا و ناملایمات هرگز او را به خشم نمى آورد؛

6ـ حقى كه پایمال مى شد از شدت خشم کسى او را نمى شناخت تا اینکه حق را یارى کند؛

7ـ هنگام اشاره به تمام دست اشاره مى فرمود؛

8ـ وقتى خوشحال می‌شد چشمها را به ‌هم مى نهاد؛

9ـ بیشتر خنده‌هاى آن‌ حضرت تبسم بود؛

10ـ همیشه مى فرمود حاجت و نیاز کسانى که به من دسترسى ندارند را ابلاغ کنید؛

11ـ هر کس را به مقدار فضیلتى که در دین داشت احترام مى کرد؛

12ـ با مردم انس مى گرفت و آنان را از خود دور نمى کرد؛

13ـ در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفریط نمى کرد؛

14ـ زبان خویش را از بیان سخنان غیرضرورى کنترل مى کرد؛

15ـ در انجام وظیفه به هیچ وجه کوتاهى نمى كرد؛

16ـ بافضیلت‌ترین فرد نزد پیامبر خیرخواه‌ترین آنان براى مردم بود؛

17ـ پیامبر در هیچ محفل و انجمنى نمى نشست و برنمى خاست جز آنکه به یاد خدا باشد؛

18ـ در مجالس جایگاه خاص براى خود برنمى گزید؛

19ـ هنگامى كه بر جمعى وارد مى شد هر جایى خالى بود مى نشست و به یاران خویش دستور مى داد این گونه عمل کنند؛

20ـ هر کس براى رفع نیاز رجوع مى کرد نیازش را برآورده مى کرد یا با کلام دلنشین آن حضرت قانع مى شد؛

21ـ رفتار پیامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدرى دلسوز و مهربان مى دانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار یکسان بود؛

22ـ مجلسش مجلس بردبارى، حیا، صدق و امانت بود؛

23ـ عیب‌جو نبود و از کسى هم تعریف زیاد نمى کرد

24ـ پیامبر نفس خود را از سه چیز پرهیز مى داد جدال، پرحرفى و سخنان غیرضرورى؛

25ـ هرگز کسى را سرزنش نمى کرد؛

26ـ در پى لغزش‌هاى مردم نبود؛

27ـ سخن نمى گفت مگر در جایى که امید ثواب در آن وجود داشت؛

28ـ سخن کسى را قطع نمى کرد مگر این که از حد متعارف تجاوز مى کرد؛

29ـ به آرامى و متانت گام برمى داشت؛

30ـ کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدایش از همه مردم زیباتر بود؛

31ـ رسول خدا صلی الله علیه و سلم شجاع‌ترین، بهترین و سخاوتمندترین مردم بود؛

32ـ پیامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکیبا بود؛

33ـ پیامبر بر روی زمین مى نشست و غذا مى خورد؛

34ـ با دست خویش کفش خود را وصله مى زد و جامه خود را با دست خود مى دوخت؛

35ـ آنقدر از ترس خدا مى گریست که جاى نماز آن حضرت نمناک مى شد؛

36ـ هر روز هفتاد بار استغفار مى كرد؛

37ـ لحظه‌اى از عمر بابرکت خویش را بیهوده نمى گذرانید؛

38ـ دیرتر از همه مردم به خشم مى آمد و زودتر از همه راضى مى گشت؛

39ـ با ثروتمندان و تهیدستان یکسان دست مى داد و مصافحه مى کرد وقتى به کسی دست مى داد بیش از او دست خویش را باز نمى کشید؛

40ـ با مردم شوخى مى کرد تا مردم را خوشحال سازد؛

یه جرعه کتاب

زمان هیچ گاه دردی را درمان نکرده ....

این ما هستیم که به مرور به دردها عادت می کنیم !

 

گابریل گارسیا مارکز

کتاب : پاییز پدرسالار

شعار وعمل

به امید روزی که شعار و عملمان یکی شود

مخصوصا سران مسئول

شهداء که این گونه بودند.

من و شما چگونه هستیم!؟

ولادت امام رضا (ع) مبارک باد

ولادت امام رضا (ع) مبارک باد

🔘احادیث گهر باری از امام رضا(ع):

☑ همانا نماز، بهترین عبادت برای خداست.

☑خسيس‌ بودن‌ آبروى‌ انسان‌ را از بين‌ مى‌برد.

☑خود را با كار مداوم‌ خسته‌ نكنيد و براى‌ خود تفريح‌ و تنوع‌ قرار دهيد ولى‌ از كارى‌ كه‌ در آن‌ اسراف‌ باشد يا شما را در اجتماع‌ سبك‌ كند پرهيز كنيد .

☑کسی که گره از کار مؤمنی بگشاید و شادش کند، خداوند هم در روز قیامت، کار بسته‌ او را می‌گشاید.

کنقر الغراب

امام باقر (ع) فرمود: بينا رسول اللّه، صلى اللّه عليه و آله، جالس في المسجد، إذ دخل رجل، فقام يصلّى فلم يتمّ ركوعه و لا سجوده. فقال، صلى اللّه عليه و آله: نقر كنقر الغراب! لئن مات هذا و هكذا صلاته ليموتنّ على غير دينى.

( [روزى‏] پيامبر (ص) در مسجد نشسته بود فردى بر وى وارد شد و به نماز ايستاد، ركوع و سجده نماز را به طور كامل به جا نياورد. پيامبر فرمود: «چون كلاغ بر زمين منقار كوبيد! اگر اين شخص بميرد و نمازش اين باشد، بتحقيق كه بر دين من نمرده است.) فروع كافى، ج 3، ص 268، «كتاب الصلاة»، «باب من حافظ على صلاته اوضيعها».

نمونه سوال درس تاریخ ایران و جهان (2) خرداد95

سوالات نهایی خردادماه95 درس تاریخ ایران و جهان (2) دانلود

علم و عمل

شخصی به حضرت آیت الله بهاء الدینی عرض کرد:

 آقاجان! دعا کنید من آدم شوم!

آقا فرموده بودند:

«‌با دعا کسی آدم نمی شود».

شده است بدون ریختن چای خشک در آب جوش، چایی بخوری؟
شده است بدون مایه زدن به شیر، پنیر درست شود؟‌
شده است بدون خوردن آب و غذا سیر شوی؟
شده است بدون الکتریسیته، لامپ روشن شود؟

🔸بدون علم و عمل صالح نیز آدم شدن محال است

اللهم صل علی محمد و آل محمد

هرگز دروغ نگوییم!

ﭘﺴﺮ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ :
ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻨﻔﺮﺍﻧﺲ ﯾﮏ ﺭﻭﺯﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺩﺍﺷﺖ، ﺍﺯ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺳﺎﻧﻢ، ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻡ ﮔﻔﺖ :
ﺳﺎﻋﺖ 05:00 ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﻣﻨﺘﻈﺮﺕ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ . ﻣﻦ ﺍﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺮﺍﯼﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﮐﺮﺩﻡ، ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺩﻡ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺭﻓﺘﻢ . ﺳﺎﻋﺖ 05:30 ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﭘﺪﺭ ﺑﺮﻭﻡ !

ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺳﺎﻋﺖ 06:00 ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ !
ﭘﺪﺭ ﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﺮﺍ ﺩﯾﺮ ﮐﺮﺩﯼ؟ !
ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﻮﺩ، ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻤﺎﻧﻢ ! ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﻗﺒﻼﺑﻪ ﺗﻌﻤﯿﺮﮔﺎﻩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﺩﺭ ﺭﻭﺵ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻣﻦ ﺣﺘﻤﺎ ﻧﻘﺼﯽ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺑﻪ ﻧﻔﺲ ﻻﺯﻡ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﻪﻣﻦ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﮕﻮﯾﯽ ! ﺑﺮﺍﯼ
ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻧﻘﺺ ﮐﺎﺭ ﻣﻦ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻫﺠﺪﻩ ﻣﺎﯾﻞ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺩﺭﺍﯾﻦ ﻣﻬﻢ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ !
ﻣﺪﺕ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻋﺖ ﻭ ﻧﯿﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺵ ﺍﺗﻮﻣﻮﺑﯿﻞ ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﺭﻭﻍ ﺍﺣﻤﻘﺎﻧﻪﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺑﻮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ! ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﺼﻤﯿﻢﮔﺮﻓﺘﻢ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺭﻭﻍ ﻧﮕﻮﯾﻢ ! ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻞ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﭘﺪﺭﻡ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﺮﻭﻣﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ 80 ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﻫﻨﻮﺯ  .....

پدر

قلمم راست بایست!واژه ها
گوش به فرمان قلم!
همگی نظم بگیرید مودب باشید!
صاحب شعر عزیزی است به نام «پدر»
امشب از شعر پرم،کو قلم و دفتر من؟!
آنقَدَر وسوسه دارم بنویسم که نگو
تک و تنها و غریبم!تو کجایی پدر..؟
آنقَدَر حسرت دیدار تو دارم که نگو
بس که دلتنگ تو ام از سر شب تا حالا
آنقَدَر بوسه به تصویر تو دادم که نگو
جانِ من حرف بزن! امر بفرما پدر
آنقَدَر گوش به فرمان تو هستم که نگو
کوچه پس کوچه ی این شهر پر از تنهاییست
آنقَدَر بی تو در این شهر غریبم که نگو
پدر ای یاد تو آرامش من!
امشب از کوچه ی دلتنگیِ من میگُذری؟!
جانِ من زود بیا بغلم کن پدر...!
آنقَدَر حسرت آغوش تو دارم که نگو
گفته بودی:پسرم!عاشق اشعار تو ام
ای به قربان تو فرزند بیا دلتنگم
آنقَدَر شعر برای تو بخوانم که نگو
پدرم...پدر خوبم........به خدا دلتنگم!
رو به رویم بِنِشینی کافیست
همه دنیا به کنارتو که باشی پدر!
دست و دلباز ترین شاعر این منطقه ام
آنقَدَر واژه به پای تو بریزم که نگو
گرچه از دور ولی،دست تو را میبوسم
نه شعار است ،نه حرف!
آنقَدَر خاک کف توهستم كه نگو

چک امضا شده

پروفسور حسابی در زمان کار بر روی تحقیقش در یکی از دانشگاه های آمریکا به یک دسته چک امضا شده بدون درج مبلغ برمی خورد .وقتی علت وجود این دسته چک را از رییس دانشگاه جویا می شود او می گوید این دسته چک برای این است هرگاه شخصی رو تحقیق و طرحی کار میکند بدون هیچ وقفه ای سریعا وسایل مورد نیاز را با استفاده از این دسته چک امضا شده خریداری کند و در تحقیقش وقفه ای نیفتد .
پروفسور حسابی به رییس دانشگاه میگوید آیا اطمینان دارید کسی از این دسته چک
امضا شده سو استفاده نمیکند ؟!!!
رییس دانشگاه می گوید :
باید قبول کرد درصد *پیشرفت* که ما در سال بر اساس *اعتماد *
به دست می آوریم قابل مقایسه با خطایی که ممکن است اتفاق بیفتد نیست !

💠 برگرفته از زندگی نامه پروفسور حسابی 💠

غرور

شیری گرسنه از میان تپه‌های کوهستان بیرون پرید و گاوی را از پای درآورد. سپس در حالی که شکمی از غذا درمی آورد، هر ازگاهی یکبار سرش را بالا می گرفت و مستانه نعره می کشید. صیادی که در آن حوالی در جستجوی شکار بود صدای نعره های مستانه شیر را شنید و پس از ردیابی با گلوله ای آن را از پای درآورد.

هنگامی که مست پیروزی هستیم بهتر است دهانمان را بسته نگه داریم.
غرور، منجلاب موفقیت است.
موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است!

قطره باران

قطره بارانی از ابر چکید. چون به زمین نگاه کرد

دریای پهناور را دید و از کوچکی و حقارت خود شرمنده شد و گفت:
“جایی که دریا هست وجود من بی مقدار به حساب می آید.”
چون قطره باران خود را کوچک دید
صدف او را درون خود جای داد و بعد از مدتی تبدیل به گوهر شد.
پس از مدتی نصیب ماهیگیری شد و او آن گوهر را به بزرگی هدیه کرد.
بلندی از آن یافت کو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد

💠کلیات سعدی💠

قبرستان

یک روز یک مرد جوان رفت پیش دکتر وینسنت پیل و بهش گفت : آقای دکتر من خسته شدم. من نمی تونم از پس مشکلاتم بر بیام. لطفاً به من کمک کنید.دکتر پیل جواب داد: باشه فقط یکم صبر کن من یک سخنرانی دارم بعد از سخنرانی به تو جایی رو نشون می دم که هیچ کس اونجا مشکلی نداره.مرد جوان خوشحال می شه و می گه:باشه من منتظرم. هر طور شده به هر قیمتی من به اونجا می رم.

بعد از سخنرانی پیل اون مرد رو به اون مکان برد. می تونید حدس بزنید اونجا کجا بود؟

قبرستان

پیل یه نگاهی به مرد جوان انداخت و گفت:اینجا 150 نفر اقامت دارن بدون اینکه مشکلی داشته باشن. مطمئنی که می خوای به اینجا بیای؟

به چیزهای کم ارزش نچسبیم

روزی دست پسر بچه‌ای در گلدان کوچکی گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند. به ناچار پدرش را به کمک طلبید. اما پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. گلدان گرانقیمت بود، اما پدر تصمیم گرفته بود که آن را بشکند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: «دستت را باز کن، انگشت‌هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می‌کنم دستت بیرون می‌آید.»

پسر گفت: «می‌دانم اما نمی‌توانم این کار را بکنم.»پدر که از این جواب پسرش شگفت‌زده شده بود پرسید: «چرا نمی‌توانی؟»

پسر گفت: «اگر این کار را بکنم سکه‌ای که در مشتم است، بیرون می‌افتد.»

شاید شما هم به ساده‌لوحی این پسر بخندید، اما واقعیت این است که اگر دقت کنیم می‌بینیم همه ما در زندگی به بعضی چیزهای کم‌ارزش، چنان می‌چسبیم که ارزش دارایی‌های پرارزشمان را فراموش می‌کنیم و در نتیجه آنها را از دست می‌دهیم.

سخنی با همشهریان فهیم خودم  در ارتباط با انتخابات دهمین دوره مجلس

سخنی با همشهریان فهیم خودم  در ارتباط با انتخابات دهمین دوره مجلس

پیشاپیش جسارت بنده حقیر را نادیده انگارید

بنظرم در همه انتخابات سه مقوله همیشه مد نظر بوده است :

1مشارکت حداکثری مردم در انتخابات که این سعادت نظام است.

2برگزاری انتخابات در فضای امن و آرام و بدون تنش سیاسی اجتماعی.

3پذیرش نتیجه پیروز انتخابات توسط رقبا و طرفداران که در غیر این صورت، تبعات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت .

انتخابات در شهر ما همیشه تحت شرایط اجتماعی بوده تا شرایط حزبی و سیاسی . اگر چه بدنبال و امیدوارهستیم که مشارکت ها بصورت آگاهانه و تحت شرایط کلی کشور برگزار شود.مد نظر بنده شرایط حداکثری است.

و اما چند نکته  :

 وعده های فریبنده :  همه ما می دانیم که کشور هنوز در شرایط خاص اقتصادی قرار دارد . میلیون ها نفر بیکار ؛رکود و حتی ورشکستگی برخی صنایع ؛ پایین آمدن فروش نفت خام ؛ حقوق و دستمزدهای غیر مکفی ؛ خشکسالی و ده ها معضل دیگر. حال چگونه در این شرایط واقعی فرد کاندیدا وعده های ناممکن می دهد. یا با اوضاع آشنایی ندارد یا جمع آوری رای به هر شکل ممکن که این در آینده امیدواری مردم را با مشکل مواجه خواهد کرد.

معیار رای : وقتی معیار رایمان حضور کاندیدا در مراسم عمومی ولو نصب بنر ؛ وعده شخصی و گاها سهم خواهی ؛ دستور و فرمایشات بزرگ خاندان ها ووو دیگر نباید از نماینده انتظاری داشته باشیم که پیگیر امور جاری شهر باشد. گله و زاری و بدوبیراه بعد از انتخابات برای چهار سال آینده سودی نخواهد داشت.

شناخت کاندیدا : برای شناخت فرد مورد نظر کافی است که اعضای فعال در ستادهای انتخاباتی را رصد کنیم. در واقع اینان معرف شخص شخیص کاندیدا هستند. هر چه این اشخاص سالم تر باشند، حداقل می توان به سلامت کاندیدا خوش بین و امیدوار بود.

انتخاب اصلح : کاندیداهاباید خط و مشی خود را برای مردم مشخص و روشن کنند. تا همه بدانند که این شخص در هنگام نمایندگی و قرار گرفتن در موقعیت حساس نقش واقعی خود را ایفا می کند، نه این که تحت تاثیر دیگر مسایل قرار گیرد و مواضع خود را به فراموشی یا انکار بسپارد.

بد یا بدتر : در سالهای اخیر بسیار شنیده می شود که ما مجبوریم بین بد و بدتر یکی را برگزینیم . این فکر غلط را باید تابه کی داشته باشیم. چرا بدنبال گزینه های خوب و خوب تر ؛صالح و صالح تر نباشیم . ملاک و معیارها را مشخص کنیم . تخت تاثیر هیاهوهای تبلیغاتی قرار نگیریم. هی نگویم فلانی خوب است اما رای نمی آورد - خوب نیاورد . ما تکلیف شرعی داریم که خوب گزینش کنیم . مامور به نتیجه که نیستیم. حق الناس را فراموش نکنیم .

سخن آخر : معیار تشخیص برای ما عدالت - صداقت- تخصص - قدرت تکلم و سخنوری - ساده زیستی - نظم و انضباط - پشتکار و پیگیر -دلسوزی . اگر چه به حمدالله این ویژگی ها در تمام کاندیداها بصورت نسبی وجود دارد.

ان شاءالله هفتم اسفند حضوری آگاهانه خواهیم داشت تا برای چهار سال آینده شهری امیداوارکننده داشته باشیم و شاهد این نباشید که بر درب خانه ها این نوشته باشد : " این خانه به فروش می رسد " والا خواهیم نوشت این شهر به فروش می رسد و یا شاید قانونی تصویب خواهد شد که خروج از شهر شادگان ممنوع می باشد. ‼

صادق ال ابراهیم . اسفند94

درباره نظام آموزشی

🔸فرید ذکریا ، تحلیلگر معروف آمریکایی در کتاب "جهان پسا آمریکایی" که در سال 2007 در آمریکا منتشر کرد  درباره ی نظام آموزش عالی آمریکا مینویسد :

آموزش عالی ، بهترین صنعت آمریکا در جهان است . آمریکا با پنج درصد جمعیت دنیا ، در صحنه ی آموزش عالی برتری مطلق دارد و 68 درصد از پنجاه دانشگاه برتر جهان متعلق به این کشور است .مزیت آمریکا در هیچ حوزه ی دیگری تا این حد قاطع نیست .
آمریکا 2/6 درصد از تولید ناخالص خود را صرف سرمایه گذاری بر روی آموزش عالی میکند ، این در حالی است که اروپا 1/2 درصد و ژاپن 1/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف آموزش عالی میکنند .
از سوی دیگر ، آمریکا جذاب ترین مقصد برای دانشجویان خارجی است تا جایی که 30 درصد کل دانشجویان خارجی در جهان در آمریکا تحصیل میکنند .
اما سیستم آموزشی امریکا چه تفاوتی با دیگر سیستم های آموزشی در دنیا دارد ؟
نظام آموزشی آمریکا سخت گیری چندانی در مورد حفظ کردن دروس ندارد بلکه در پرورش قابلیتهای نقادی ذهن ، که لازمه ی موفقیت در زندگی است ، عملکرد برجسته ایی دارد .
سایر نظامهای آموزشی امتحان پس دادن یاد میدهند ، در حالی fanoتم آموزشی آمریکا ، تفکر کردن را می آموزد .
 چنین کیفیتی روشن میکند که چرا آمریکا در این حد ، مخترع و ماجراجو و خطر پذیر تربیت میکند . در آمریکا مردم این امکان را می یابند که جسارت بورزند ، چالشگر قدرت باشند ، زمین بخورند و دوباره به پا خیزند . این آمریکاست ونه ژاپن که دهها برنده ی جایزه ی نوبل پرورش داده است .
وزیر آموزش عالی سنگاپور در تشریح تفاوت بین نظام آموزشی کشورش با آمریکا چنین می گوید :
"ما هر دو به شایسته سالاری پایبندیم . در امریکا به شایسته سالاری استعدادها بها میدهند و در سنگاپور به شایسته سالاری در آزمونها . در آمریکا راه حداکثر بهره برداری از استعدادهای انسانها را میدانند .خلاقیت ، کنجکاوی ، ماجراجویی و بلند نظری ، همه از شاخصه های سیستم آموزشی آمریکاست .
ژاپن اخیرا کوشیده است تا با حذف کلاسهای اجباری روز شنبه و افزودن بر ساعات مطالعات عمومی که شاگردان و آموزگاران میتوانند در آن علایق خاص خود را دنبال کنند انعطاف پذیری نظام آموزشی خود را ارتقا بخشد .
فرهنگ آمریکا ، مشکل گشایی ، پرسش گرایی در برابر قدرت و نو اندیشی را ارج مینهد و به آن بال و پر میدهد . انسانها را برای شکست خوردن آزاد میگذارد و سپس فرصتهای دوباره و سه باره در اختیار آنها قرار میدهد .این فرهنگ مشوق انسانهای خود جوش و استثنایی است . اینها همه عوامل پایین به بالا هستند و امریه های دولتی از خلق آن عاجزند. 


🔸 فرید ذکریا ، جهان پسا امریکایی ، ترجمه احمد عزیزی ، نشر هرمس ، چاپ دوم.

ﮐﻼ‌ﻣﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯحضرت علی (ع)

✖️" ﮐﻼ‌ﻣﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺍﺯحضرت علی (ع) ﺍﻱ ﻣﺎﻟﻚ! ﺑﺪﺍﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﯽ‎ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻭ ﺑﻲ‎ﻣﻨﻄﻖ ﻭ ﺧﻮﺩ‎ﻣﺤﻮﺭﻧﺪ...."
✖️ "ﺍﮔﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ‎ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﺘﻬﻢ میﻜﻨﻨﺪ"
✖️"ﺍﮔﺮﺷﺮﻳﻒ ﻭ ﺩﺭﺳتﻜﺎﺭﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻳﺒﺖ میﺪﻫﻨﺪ"
✖️"ﻧﻴکی‎های ﺍﻣﺮﻭﺯﺕ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ میﻜﻨﻨﺪ؛ ﻭﻟﯽ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﺎﺵ"
و ....

نظرات محمدرضاشاه راجع به اشرف پهلوی ازکتاب خاطرات علم:

نظرات محمدرضاشاه راجع به اشرف پهلوی ازکتاب خاطرات علم:
جلد دوم- 25 اردیبهشت 1349
شاهنشاه تلفنی فرمودند: این چه مزخرفاتی است که خواهرم در باره حقوق زن و تغییر قوانین اسلام در باره ارث و غیره گفته است؟ چرا اینها نفهمیده می خواهند کشور را به هم بریزند؟
25 اردیبهشت 51

شرفیاب شدم. اولا شاهنشاه از مهاجه دیشب من با والاحضرت اشرف خیلی راضی بودند. با صدای بلند خندیدند و فرمودند حقش را کف دستش گذاشتی. اینها خجالت نمی کشند؟ این همه به من صدمه زده اند و باز می گویند آبروی کشور را ما حفظ می کنیم.
جلد سوم - 10 شهریور 1352

بمن فرمودند: به خواهرم بگو من از حرکات عوام فریبانه خوشم نمی آید. شما ثروت خودتان را وقف بر امور خیریه می کنید. در حدود چند ده میلیون تومان، آنوقت برای تعمیر کاخ خودتان از من می خواهید که به دولت بگویم چندین ده میلیون تومان به شما بدهد. که را می خواهید گول بزنید؟ خدا را، یا من را، یا مردم را؟ خدا و من را که نمی توانید گول یزنید. از مردم هم چیزی پنهان نمی ماند. این حرکات چیست؟ به علاوه کاخ شما مال من است. چطور جزو ثروت خودتان انرا وقف می کنید؟ من حرفی ندارم اما از این حرکات عوام فریبانه نفرت دارم."
20 شهریور 52

در امر خانوادگی صحبت کردیم. فرمودند به اشرف بگو شما باید تصمیم بگیرید یا واقعا کار خیر بکنید و از تظاهر و دماگوژی بپرهیزید در این صورت من حاضرم با شما راه بروم و یا آن که می خواهید از این کارها بکنید، با من کاری نداشته باشید. آخر چطور می خواهید استفاده های بی ربط بکنید و از دست دیگر اموال خود را وقف می کنید؟ من سر در نمی آورم.مگر خواهرم شمس که زندگی عالی برای خود ترتیب داده است و از محل فروش زمینهای خود الان قصور عالی بنا می کند و بهترین زندگی را می کند، کسی از او طلبکاری می کند؟ اتفاقا مردم این زندگی صاف و راست را بهتر دوست دارند.
جلد 4 - 18 مهرماه 1353
والاحضرت اشرف در یک معامله زمین شرکت کرده اند که ناباب و ناپاک از آب در آمده باعث کدورت خاطر شاه شده. فرمودند به خواهرم بگو شما چه لزومی دارد از یک طرف در کارهای کثیف شرکت کنید و از طرف دیگر بنیاد اشرف پهلوی درست کنید؟ آخر این چه حرکاتی است که می کنید؟ بر فرض ینباد اشرف درست کردید، مردم نخواهند پرسید که شما فلان مبلغ را از کجا آورده اید؟ چرا اینفدر مرا ناراحت می کنید؟ من که همه چیزم را وقف کشورم کرده ام. به هر صورت این معامله باید لغو و اقاله شود، هر قدر برای شما ضرر داشته باشد. من که نمی توانم بگویم جلوی کثافتکاری دیگران را می گیرم ولی خواهرم هر گهی می تواند بخورد. در دلم بهشاه آفرین گفتم، حالا مطلب را من چه جور برسانم، آن دیگر گرفتاری من است!
11 آذر 53
جواب عریضه های والاحضرت اشرف را بحضورشان دیکته فرمودند، خوشبختانه عیبی نداشت یعنی اظهار تغیری نیود. فقط فرمودند این تعهدات بی ربط که برای کمیسیون حقق زن در سازمان ملل دو میلیون دلار تعهد کرده اید یعنی چه؟ مگر شما مالک الرقاب کشور هستید؟ دیگر از این کارها نکنید، این بک دفعه را ناچار می دهیم.
19 آذر 53
عریضه ای از والاحضرت اشرف رسیده بود، تقدیم کردم. خواندند، پاره کردند. اول عصبانی شدند و بعد خندیدند. فرمودند، به خواهرم بنویس شما که تمام اموال خودتان را خیال داشتید وقف کنید، پس چطور حالا این قدر پول دوست شده اید و وساطت این همه معامله را می کنید و می گویید که اساس همه کارها پول است و من می خواهم پولدار شوم؟ من [علم]واقعا دلم بحال شاه سوخت ....

سخنان امام خمینی در نوفل لوشاتو فرانسه در 37 سال پیش:


«بشر در اظهار نظر خودش آزاد ا ست.»

«اولین چیزی که برای انسان هست آزادی بیان است.»

«مطبوعات در نشر همه‌ی حقایق و واقعیات آزادند.»

«در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.»

«در حکومت اسلامی اگر کسی از شخص اول مملکت شکایتی داشته باشد، پیش قاضی می‌رود و قاضی او را احضار می‌کند و او هم حاضر می‌شود.»

«یکی از بنیان‌های اسلام آزادی است… بنیاد دیگر اسلام اصل استقلال ملی است.»

«حکومت اسلامی یک حکومت مبتنی بر عدل و دموکراسی است.»

«دولت اسلامی یک دولت دمکراتیک به معنای واقعی است و اما من هیچ فعالیت در داخل دولت ندارم و به همین نحو که الآن هستم، وقتی دولت اسلامی تشکیل شود، نقش هدایت را دارم.»

«اما شكل حكومت ما جمهوری است، جمهوری به معنای اینكه متكی به آرای اكثریت است.»

«حکومت جمهوری است مثل سایر جمهوری‌ها و احکام اسلام هم احکام مترقی و مبتنی بر دموکراسی و پیشرفته و با همۀ مظاهر تمدن موافق.»

«ولایت با جمهور مردم است.»

«عزل مقامات جمهوری اسلامی به دست مردم است. برخلاف نظام سلطنتی مقامات مادام‌العمر نیست، طول مسئولیت هر یك از مقامات محدود و موقت است. یعنی مقامات ادواری است، هر چند سال عوض می‌شود. اگر هم هر مقامی یكی از شرایطش را از دست داد، ساقط می‌شود.»

«رژیم ایران به یک نظام دمکراسی‌ای تبدیل خواهد شد که موجب ثبات منطقه می‌گردد.»

«اختیارات شاه را نخواهم داشت.»

«من هیچ سمت دولتی را نخواهم پذیرفت.»

«من در آینده (پس از پیروزی انقلاب) همین نقشی که الآن دارم خواهم داشت. نقش هدایت و راهنمایی، و در صورتی که مصلحتی در کار باشد اعلام می‌کنم… لکن من در خود دولت نقشی ندارم.»

«علما خود حكومت نخواهند كرد. آنان ناظر و هادی مجریان امور می‌باشند.این حكومت در همه‌مراتب خود متكی به آرای مردم و تحتِ نظارت و ارزیابی و انتقاد عمومی خواهد بود.»

«من نمی‌خواهم ریاست دولت را داشته باشم. طرز حكومت، حكومت جمهوری است و تكیه بر آرای ملت»

«من چنین چیزی نگفته‌ام كه روحانیون متكفل حكومت خواهند شد. روحانیون شغل شان چیز دیگری است.»

«من و سایر روحانیون در حكومت پستی را اشغال نمی‌كنیم. وظیفۀ روحانیون ارشاد دولت‌ها است. من در حكومت آینده نقش هدایت را دارم.»

«قانون این است. عقل این است. حقوق بشر این است که سرنوشت هر آدمی باید به دست خودش باشد.»

«باید اختیارات دست مردم باشد. این یك مسئله عقلی است. هر عاقلی این مطلب را قبول دارد كه مقدرات هركسی باید دست خودش باشد.»

«حكومت اسلامی بر حقوقِ بشر و ملاحظه‌ی آن است. هیچ سازمانی و حكومتی به‌اندازه‌ی اسلام ملاحظه‌ی حقوق بشر را نكرده است. آزادی و دموكراسی به‌تمام معنا در حكومت اسلامی است، شخص اوّل حكومت اسلامی با آخرین فرد مساوی است در امور.»

«اسلام، هم حقوق بشر را محترم می شمارد و هم عمل می كند. حقّى را از هیچ‌كس نمی گیرد. حق آزادى را از هیچ‌كس نمی گیرد. اجازه نمی دهد كه كسانى بر او سلطه پیدا كنند كه حقّ آزادى را به اسم آزادى از آنها سلب كند.»

«ما که می‌‌گوییم حکومت اسلامی می‌خواهیم جلوی این هرزه‌ها گرفته شود، نه‌اینکه برگردیم به 1400 سال پیش. ما می‌خواهیم به عدالت 1400 سال پیشش برگردیم. همۀ مظاهر تمدن را هم با آغوش باز قبول داریم.»

«دولت استبدادی را نمی‌توان حکومت اسلامی خواند… رژیم اسلامی با استبداد جمع نمی‌شود.»

«ما حکومتی را می‌خواهیم که برای اینکه یک دسته می‌گویند مرگ بر فلان کس، آنها را نکشند.»

«حکومتی که ما می‌خواهیم مصداقش یکی حکومت پیغمبر است که حاکم بود. یکی علی و یکی هم عمر.»

«تمام اقلیت‌های مذهبی در حکومت اسلامی می‌توانند به کلیه فرائض مذهبی خود آزادانه عمل نمایند و حکومت اسلامی موظف است از حقوق آنها به بهترین وجه دفاع کند.»

«جامعۀ آیندۀ ما جامعۀ آزادی خواهد بود. همۀ نهادهای فشار و اختناق و همچنین استثمار از میان خواهد رفت.»

«ما یک حاکمی می‌خواهیم که توی مسجد وقتی آمد نشست بیایند دورش بنشینند و با او صحبت کنند و اشکال‌هایشان را بگویند. نه اینکه از سایه او هم بترسند.»

«زنان در انتخاب، فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازین اسلامی آزادند.»

«زن‌ها در حكومتِ اسلامی آزادند حقوق آنان مثل حقوق مردها. اسلام زن را از اسارت مردها بیرون آورد و آنها را هم ردیف مردها قرار داده است، تبلیغاتی كه علیه ما می‌شود برای انحراف مردم است. اسلام همۀ حقوق و امور بشر را تضمین كرده است.»

رأی ملت متَّبع است، ولو به ضرر خودشان باشد!

امام خمینی (قدّس سرّه):

نمونه سوال درس تاریخ ایران و جهان (2) دیماه94

نمونه سوال دیماه 94درس تاریخ ایران و جهان (2)  دانلود

سه ثانیه مکث

روانشناسان در نتایج تحقیقات اخیر خود به این نتیجه رسیده اند که اگر تشنه ايد و ليوان آبی هم در دست داريد ، قبل از آنکه آب را بنوشيد سه ثانيه مكث كنيد.
اگر خیلی خیلی گرسنه ايد، قبل از به دهان گذاشتن هر لقمه غذا، سه ثانيه مكث كنيد.
اگر در ماشين نشسته ايد و خیلی هم عجله داريد، قبل از روشن كردن ماشين، سه ثانيه مكث كنيد بعد ماشينتان را روشن كنيد و...
اين مكث های سه ثانيه ای، باعث افزایش قدرت تفکر و صبر شما شده و در نتیجه باعث ماندگاری و افزون شدن انرژی مثبت شما مي شود.
در اين كار آنقدر ممارست به خرج دهيد تا اينكه ملكه ذهن شما شده و در حافظه تان ثبت گردد.
مهم ترين فايده مكث سه ثانيه ای، جلوگیری از بروز عجله و عصبانيت در انسان می باشد و به شما قدرت ترمزی مي دهد كه خودتان را كنترل كنيد و...
جالب است بدانید که به زبان اوردن بسم الله الرحمن الرحيم هم دقیقا سه ثانيه طول ميكشه
برای همين در روایات ائمه اطهار و دستورات دینی ما توصیه شده است که اول هر کاری را با گفتن  بسم الله الرحمن الرحیم شروع کنید حتی اگر این فعالیت یک کار سیاسی باشد.

برای یکدیگردعاکنیم

من همین الان خدایم را صداکردم...
نمیدانم چه میخواهی ...
ولی الان برای تو!
برای رفع غمهایت!
برای قلب زیبایت!
برای آرزوهایت!
براي كسب توفيقت!
براي دين و دنيايت!
براي آخر كارت!
به درگاهش دعا کردم!
و میدانم خدا داند...
خدا از خواستهاي تو خبر دارد...
یقین دارم دعاي من براي تو ،دعاي تو براي من.
...اثر دارد...

خصلتهای شیعه

عن الامام ابی جعفر(ع) قال:

... فو الله! ما شیعتنا الا من اتقی الله و اطاعه. و ما کانوا یعرفون - یا جابر - الا بالتواضع و التخشع و الامانة و کثرة ذکر الله و الصوم و الصلاة و البر بالوالدین و التعاهد للجیران من الفقراء و اهل المسکنة و الغارمین و الایتام و صدق الحدیث و تلاوة القرآن و کف الالسن عن الناس الا من خیر و کانوا امناء عشائرهم فی الاشیاء.

امام باقر(ع) فرمود:

سوگند به خدا! شیعه ی ما نیست مگر کسی که تقوای الهی داشته باشد و از او اطاعت کند.

ای جابر! شیعیان، شناخته نیستند مگر به تواضع و فروتنی و امانتداری و زیاد یاد خدا کردن و روزه و نماز و نیکی به پدر و مادر و تعهد نسبت به همسایگان فقیر و زمینگیر و مقروض و یتیمان و راستگویی و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از گفت و گوی در مورد مردم، جز نیکی آنها. آنان، در همه کارها، امین اطرافیان شان هستند.

کافی 2/74/3.

مقاله موهن "ایران و استعمار سرخ و سیاه"

 نویسنده :احمد رشیدی مطلق (نام مستعار(اطلاعات، 17 دی ماه  1356

 این روزها به مناسبت ماه محرم و عاشورای حسینی بار دیگر اذهان متوجه استعمار سیاه و سرخ و به عبارت دیگر اتحاد استعمار کهن و نو شده است. استعمار سرخ و سیاهش، کهنه و نواش روح تجاوز و تسلط و چپاول دارد و با این که خصوصیت ذاتی آنها همانند است، خیلی کم اتفاق افتاده است که این دو استعمار شناخته شده تاریخ با یکدیگر همکاری نمایند. مگر در موارد خاص که یکی از آنها همکاری نزدیک، صمیمانه و صادقانه هر دو استعمار در برابر انقلاب ایران، به خصوص برنامه‌ی مترقی اصلاحات ارضی در ایران است.

در آغاز انقلاب شاه و ملت در روز 6 بهمن 2521 [ 1341/11/06] شاهنشاهی استعمار سرخ و سیاه ایران را که ظاهرا هر کدام در کشور با برنامه و نقشه خاصی داشته است، با یکدیگر متحد ساخت که مظهر این همکاری همانند بلوای روزهای 15 و 16 خرداد ماه 2522 [ 1342/03] در تهران آشکار شد. پس از بلوای شوم 15 خرداد که به منظور متوقف ساختان و ناکام ماندن انقلاب درخشان شاه و ملت پی‌ریزی شده بود، ابتدا کسانی که واقعه را مطالعه میکردند دچار یک نوع سردرگمی عجیبی شده بودند زیرا در یک جا ردپای استعمار سیاه و در جای دیگر اثر انگشت استعمار سرخ دیده می‌شد. از یک سو عوامل توده‌ای که با اجرای برنامه اصلاحات ارضی همه امید‌های خود را برای فریفتن دهقانان و ساختن انجمن‌های دهقانی نقش بر آب می‌دیدند و در برابر انقلاب دست به آشوب زدندو از سوی دیگر مالکان بزرگ که سالیان دراز میلیون‌ها دهقان ایرانی را غارت کرده بودند؛ به امید شکستن این برنامه و رجعت به وضع سابق دست و پول در دست عوامل توده‌ای و ورشکستگان دیگر سیاسی گذارده بودند.

جالب این که این دفعه این افراد به وسیله‌ای میخواهند جلوی حرکت بزرگ انقلاب شاه و ملت را بگیرند و اراضی واگذار شده به دهقانان را از دست آنان خارج سازند و دست به دامن عالم روحانیت زدند، زیرا میپنداشتند که مخالفت عالم روحانیت که در جامعه ایران از احترام خاص برخوردار است، میتوانند تنها برنامه انقلاب را دچار مشکل سازند بلکه همان طور که یکی از مالکان بزرگ تصور کرده بود، دهقانان زمین‌ها را به عنوان زمینی غصبی پس بدهند ولی عالم روحانیت هشیار تر از آنان بود که علیه انقلاب شاه و ملت که منطبق با اصول و تعالیم اسلامی و همین طور اجرای عدالت و از بین بردن استثمار فرد از فرد توسط رهبر انقلاب ایران (شاه) طراحی شده بود، برخیزد.

مالکان که برای ادامه تسلط خود همواره از ژاندارم تا وزیر، از روضه خان تا چاقو کش را در اختیار داشتند. وقتی با عدم توجه عالم روحانیت و در نتیجه مشکل ایجاد موج علیه انقلاب روبرو شدند و روحانیون درجه 3 حاضر به همکاری با آنان نشدند، در صدد یافتن یک (روحانی) برآمدند که مردی ماجرا جو، بی‌اعتقاد و وابسته و سرسپرده به مراکز استعماری و به خصوص جاه طلب باشد و بتواند مقصود آنان را تامین کند، و سرانجام مردی را یافتند که سابقه‌اش مجهول بود و به قشری‌ترین و مرتجع‌ترین عوامل استعمار وابسته بود و چون در میان روحانیون عالی مقام کشور با همه حمایت‌ها خاص موقعیتی به دست نیاورده بود، دنبال فرصت می‌گشت که به هر قیمتی هست خود را وارد ماجراهای سیاسی بکند و اسم و شهرتی پیدا کند.

روح‌الله خمینی عامل مناسبی برای این منظور و ارتجاع سرخ و سیاه او را مناسب‌ترین فرد برای مقابله با انقلاب ایران یافتند و او کسی بود که عامل واقعه ننگین روز 15 خرداد شناخته شد. روح‌الله خمینی معروف به "سید هندی" بود درباره انتصاب او به هند هنوز حتی نزدیکترین کسانش توضیحی ندادند. به قولی او مدتی در هندوستان به سر برده و در آن جا با مراکز استعماری انگلیس ارتباط داشته به همین جهت به نام "سید هندی" معروف شده است. قول دیگر این بود که او در جوانی اشعار عاشقانه سروده است و به نام "هندی" تخلص میکرده است. عده‌ای هم عقیده دارند که چون تعلیمات او در هندوستان بوده فامیل هندی را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکی تحت تعلیمات یک سید بوده است.

قول دیگر این بود که او در جوانی اشعار عاشقانه سروده است و به نام "هندی" تخلص میکرده است. عده‌ای هم عقیده دارند که چون تعلیمات او در هندوستان بوده فامیل هندی را از آن جهت انتخاب کرده است که از کودکی تحت تعلیمات یک سید بوده است. آنچه مسلم است شهرت او به نام غائله ساز 15 خرداد [ 03/15] به خاطر همگان مانده است کسی که علیه انقلاب ایران و به منظور اجرای نقشه استعمار سرخ و سیاه کمر بست و به دست عوامل خاص و شناخته شده علیه تقسیم املاک، آزادی زنان، ملی شدن جنگل‌ها، وارد مبارزه شد و خون بی‌گناهان را ریخت و نشان داد هستند هنوز کسانی که حاضرند خود را صادقانه در اختیار توطئه‌گران و عناصر ضد ملی بگذارند. برای ریشه یابی واقعه‌ی 15 خرداد [ 03/15] و نقش قهرمان آن، توجه به مفاد یک گزارش و یک اعلامیه و یک مصاحبه کمک موثر خواهد بود.

چند هفته قبل از غائله‌ی 15 خرداد گزارشی از طرف سازمان اوپک منتشر شد که در آن ذکر شده بود درآمد انگلیس از نفت ایران چند برابر مجموع پولی است که در آن وقت عاید ایران می‌شد. چند روز قبل از غائله اعلامیه‌ای در ایران پخش شد که یک ماجراجوی عرب به نام "محمد توفیق الطیبی" با یک چمدان محتوی ده میلیو ریال پول نقد در فرودگاه مهر آباد دستگیر شده که قرار بود این پول را در اختیار اشخاص مشخص گذارده شود. چند روز پس از غائله، نخست‌وزیر وقت در یک مصاحبه مطبوعاتی فاش کرد بر ما روشن است که پولی از خارج می‌آمده و به دست اشخاصی می‌رسیده، در را اجرای نقشه‌های پلید بین دسته‌جات مختلف تقسیم می‌شده است. خوشبختانه انقلاب ایران پیروز شد و آخرین مقاومت مالکان بزرگ و عوامل توده‌ای در هم شکسته شد و راه برای پیشرفت و تعالی و اجرای اصول عدالت اجتماعی هموار شد.

در تاریخ انقلاب ایران روز پانزدهم خرداد به عنوان خاطره‌ای دردناک از دشمنان ملت ایران باقی خواهد ماند و میلیون‌ها مسلمان ایرانی به خاطر خواهند آورد که چگونه دشمنان ایران هر وقت منافعشان اقتضا کند با یکدیگر همدست می‌شوند، حتی در لباس مقدس و محترم روحانی".

منبع : کتاب نهضت امام خمینی و مطبوعات رژیم شاه   روزشمار: 1356/10/17     صفحه:95

کدام تحصیل کرده ها  جذب گروه های تروریستی شده اند؟

شنبه 28 آذر 1394 - 18:21:31
العالم - براساس نتایج برخی مطالعات، اغلب تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی یا پزشکی هستند.
به گزارش روز شنبه پایگاه خبری شبکه العالم، نتایج یک مطالعه نشان می دهد که به سختی می توان فردی را در میان دانشجویان جذب شده به گروههای تروریستی یافت که در رشته های علوم اجتماعی یا هنر درس خوانده باشد.

بر اساس تحلیل سال 2007 "دیه گو گامبیتا" جامعه شناس و تئوریسین اسپانیایی، که در سندی با عنوان "ایمن سازی عقل" منتشر شد و به تازگی نیز از سوی شورای فرهنگی انگلیس منتشر شده است، 44 درصد از تحصیل کرده هایی که جذب گروه های تروریستی شده اند، دارای مدرک مهندسی هستند و این میزان در میان اعضای غربی این گروه ها، 59 درصد است.

یک مطالعه مربوط به تروریست ها در تونس نیز تقریبا نتایجی مشابه نتایج تحقیق گامبیتا دارد؛ نتایج تحقیق دیگری درباره 18 تبعه انگلیس که در حملات تروریستی دست داشته اند، بیانگر آن است که 8 نفر آنها دارای مدرک مهندسی یا فن آوری اطلاعات بوده، 4 نفر داروسازی و ریاضیات خوانده و تنها یک نفر آنها در رشته علوم اجتماعی درس خوانده است.

"مارتن روز" مشاور شورای فرهنگی انگلیس در امور خاورمیانه و شمال آفریقا، با بیان این که اغلب افراد تحصیل کرده ای که جذب گروه های تروریستی شده اند، فارغ التحصیل رشته های مهندسی و پزشکی هستند، امری اتفاقی نیست، در گزارشی به جمع آوری برخی دیدگاه ها مبنی بر این که "علم در مقایسه با هنر، از ایجاد فکر و اندیشه انتقادی" ناکام می ماند، پرداخته است.

وی به این نتیجه رسیده است که "ذهنیت مهندسی"، دانشجویان این رشته ها را به شکاری آسان برای تروریست ها تبدیل کرده است.

وی در این گزارش به مجموعه ای از تحقیقات و مطالعات دانشگاهی و گزارش سرویس اطلاعات انگلیس استناد کرده و می گوید: فرهنگ تدریس این علوم همواره بر شیوه درست و غلط، حق و باطل استوار است و این امر قدرت دانشجویان پزشکی و مهندسی را در زمنیه ارتقاء مهارت های تحصیلی منتقدانه، تخریب می کند.

"روز" می گوید این امر تنها به دانشجویان عرب محدود نمی شود و براساس گزارش های موجود برخی دانشجویان پزشکی انگلیسی نیز جذب گروه های تروریستی شده اند.

رای الیوم در گزارشی می نویسد، ممکن است دعوت ابوبکر بغدادی سرکرده گروهک تروریستی داعش، در سپتامبر 2014 از قضات، پزشکان، مهندسان و صاحبان دانش نظامی و اداری برای پیوستن به این گروهک تروریستی، از همین مشکل نشات گرفته باشد.

"مارتن روز" می گوید: نزدیک به 70 درصد دانشجویان منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، در رشته های علوم اجتماعی تحصیل می کنند و علی رغم کیفیت پایین تدریس این رشته ها در این مناطق، اما شیوه تربیتی و آموزشی مبتنی بر تفسیر و گفت وگوی آنها، مخالف شیوه نگرشی مبتنی بر "سیاه و سفید" گروه های تروریستی و افراطی است و چه بسا همین مساله باعث شده است که تخصص در رشته های علوم اجتماعی، هنر، حقوق، فلسفه، علوم سیاسی و ریاضی و ادبیات در مناطق تحت اشغال گروهک تروریستی داعش، کنار گذاشته شود.

خاطرنشان می شود که گزارش توسعه انسانی سازمان ملل در سال 2003 نیز تاکید کرد که شیوه های آموزشی در جهان عرب، دانش جویان را به جای تفکر و اندیشه مبتنی بر نقد آزاد، به تسلیم، اطاعت، پیروی و فرمانبرداری تشویق می کند.

شبکه العالم © 2013

انتخابات در شادگان

فرماندار شادگان گفت : با پایان مهلت قانونی ثبت نام دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در مجموع 10 نفر در این حوزه انتخابیه نام نویسی کردند.
به گزارش کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات شهرستان شادگان ،بهروز فرج اللهی فرماندار شهرستان شادگان ضمن تبریک هفته وحدت اظهار داشت:با پایان مهلت قانونی ثبت نام از داوطلبان این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شادگان ، در مجموع 10 نفر ثبت نام کرده اند .
وی در ادامه افزود : همچنین برای اولین بار در طول انتخابات مجلس شورای اسلامی در این شهرستان  2 نفر از دوطلبان خانم هستند.
وی خاطر نشان کرد : به استناد ماده 50 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی روند بررسی صلاحیت داوطلبان در هیأت اجرایی بلافاصله بعد از پایان ثبت نام یعنی از 5 دی ماه آغاز و  به مدت 10 روز ادامه خواهد یافت.
فرماندار شادگان در پایان واجدین شرایط  برای رای دادن در شهرستان شادگان را ۱۰۵۹۶۰ نفر و  تعداد رای اولی های را ۴۸۴۲ نفراعلام نمود.

جواد خیابانی در مجلس

آیدین سیارسریع

شنیدیم قراره آقا جواد خیابانی از کرج خودش رو برای دور دهم مجلس کاندید کنه. احتمالا باید با ورود ایشون به مجلس شاهد گزارش‌های ناب و لحظه‌به‌لحظه‌شون از حوادث مجلس باشیم، به این ترتیب:
با نام و یاد خدا. دور دهم مجلس شورای اسلامی با حضور نمایندگان شورای اسلامی در ساختمان شورای اسلامی شروع می‌شه. من هم از حوزه انتخابیه کهگیلویه و بویراحمد در خدمت شما هستم… البته دوستان اشاره می‌کنن از حوزه کرج راه پیدا کردم که خب هیچ فرقی نمی‌کنه. همه ما ایرانی هستیم. زنده باد ایران، زنده باد ایرانی.
آقای مطهری برای نطق پیش از دستور پشت تریبون قرار می‌گیره و نطقش رو تلاوت که البته نمی‌شه گفت تلاوت، قرائت می‌کنه. به جرات می‌شه گفت… نهههه به جرات نمی‌شه گفت ولی به صراحت چرا. به صراحت می‌شه گفت مطهری یکی از پر جرات‌های مجلسه. البته علی مطهری هیچ نسبتی با برادران مطهری نداره، به خصوص با محمدحسین انصاری فرد. حالا نماینده‌ها با فریاد دو دو مطهری رو حمایت می‌کنن و از حرکات اونا می‌شه فهمید که دارن می‌گن متنت رو دوباره بخون. بخون مطهری. دوباره بخون. ما هم می‌گیم دو دوووو… شما هم توی خونه بگین دووو دووو… نه نگین. صبر کنین. دارن مطهری رو می‌کشن پایین. مطهری بدو. بدو خودتو نجات بده. اون گوشه آقای حداد عادل نشسته. خستگی از ساق‌های غلامعلی حدادعادل که ما رو یاد عادل کلاه‌کج می‌ندازه می‌باره و حتی می‌وزه.
حالا وزیر فرهنگ و ارشاد می‌اد تا نماینده‌ها سوالات‌شون رو بپرسن. وزیر ارشاد آقای همتی که دیگه نمی‌شه بهش گفت همتی، باید اسمش رو مثل ایرانکو عوض کنه و بذاره غیرتی چون واقعا روی فرهنگ کشورش غیرت داره به تک تک سوال‌های نماینده‌ها جواب می‌ده. ولی صبر کنین، مثل اینکه اخراج شده. نه… کارت زرد گرفته، پس چرا از مجلس داره می‌ره بیرون؟ شاید مصدوم شده و آقای روحانی ترجیح داده تعویضش کنه. خب مثل اینکه سوالات تموم شده، بعععلههههه اصلا جلسه تموم شده. به صراحت می‌شه گفت جلسه تموم شده و وقت ناهار و نمازه. شاید هم نماز و ناهار. امیداریم طاعات و عبادات هموطنان عزیز مورد قبول درگاه احدیت واقع شده باشه. اینجا در بهارستان واقعا جای همه ایرانی‌های عزیز خالیه، کرد و لر و ترک و بلوچ هیچ فرقی نمی‌کنه. واقعا صحنه‌های نابی رو شاهد هستیم. یه سری جوون با انگیزه و با طراوت با ساپورت دارن تو مجلس قدم می‌زنن و توانایی‌های جوون ایرانی رو به نمایش می‌ذارن… البته عذر می‌خوام این تصاویری بود که نماینده‌ها تو مانیتور مجلس گذاشتن، اینقدر این مانیتور با کیفیته یه لحظه فکر کردم این جوونا اینجا حضور دارن. به هرحال ادامه مجلس رو پیگیری می‌کنیم.
وزیر آموزش و پرورش با سینه‌هاش لایحه رو می‌گیره و به نایب رییس مجلس مهندس باهنر شاید هم مهندس ابوترابی یا بهتره بگیم دکتر ابوترابی‌فرد یا شاید ابوترابی‌زوج تقدیم می‌کنه. لایحه به رای گذاشته می‌شه. جعفرپور (نماینده لارستان) غایب نیست، یه رای یه راااای صد و پنجاه تا رااای… نهههه تصویب نمی‌شه لایحه. آقای مجتبی رحماندوست رو می‌بینیم که داره با علی لاریجانی صحبت می‌کنه. آقای رحماندوست رو با شعر صد دانه یاقوت دسته به دسته می‌شناسیم، البته اشاره می‌کنن شاعر این شعر مصطفی رحماندوسته نه مجتبی، از همین جا از آقای عباس یمینی‌شریف عذرخواهی می‌کنیم. آقای عزت الله سحابی هم از صندلیش بلند شده و برای مردم دست تکون می‌ده، جا داره آرزوی سلامتی کنیم برای منصور خان پورحیدری این اسطوره تمام نشدنی ذوب آهن. بععله مثل اینکه جلسه هم تموم شده، شاید هم شروع شده. بهرحال هر پایانی می‌تونه یک شروع باشه. امیدوارم از این گزارش لذت برده باشید، خدا یار و نگهدارتون. /