«تشیع انگلیسی»؛ از تکفیر اهل سنت تا انحراف در اعتقادات شیعیان +عکس و فیلم

«تشیع انگلیسی»؛ از تکفیر اهل سنت تا انحراف در اعتقادات شیعیان +عکس و فیلم

تشیع انگلیسی

«تشیع انگلیسی» چیست؟ «شیعه لندنی» به چه جریانی گفته می‌شود؟ «مرجعیت ساختگی» که وحدت جهان اسلام را هدف قرار داده از کجا تغذیه می‌شود؟

گروه گزارش ویژه مشرق - "تشیع انگلیسی" یا "شیعه لندنی"؛ اصطلاحی که مدتی است بر سر زبان‌ها افتاده است. پس از "اسلام آمریکایی" که امام خمینی (ره) در برابر اسلام ناب محمدی تبیین کردند، رهبر انقلاب و نخبگان کشور از تهدیدی به نام "تشیع انگلیسی" پرده برداشتند. تشیعی که از لندن و با حمایت سرویس‌ اطلاعاتی این کشور حمایت و ترویج می‌شود تا محصول "تفرقه" را در کشورهای اسلامی برداشت کند. تشیعی که با هزینه‌های سنگین تبلیغاتی تمام توان خود را برای پیوند "شیعه" با خشونت و قرار دادن آن در مقابل سایر فِرَق اسلامی تجمیع کرده است.
به مناسبت ایام عزای سیدالشهدا (ع) و گرم شدن بازار برخی انحرافات در مراسم عزای حسینی، مشرق گزارش پیشین خود را جهت مروری بر دسیسه های استکبار و فتنه های مذهبی، بازنشر میکند.
 
رهبر معظم انقلاب در موارد و مناسبت‌های مختلف نیز بر کلیدواژه‌های "تسنن آمریکایی" و "تشیع آمریکایی" تأکید  داشته‌اند. در آخرین مورد نیز ایشان در سالگرد رحلت امام خمینی (ره) در بیاناتشان در حرم مطهر امام بار دیگر ضمن تبیین اختلاف افکنی آمریکا در میان شیعه و سنی تصریح کردند:

  "به این هم شیعه توجه کند هم سنی. بازی دشمن را نخورند. آن تسننی که آمریکا از آن حمایت کند و آن تشیعی که از مرکز لندن صادر شود به دنیا، اینها مثل هم هستند. هر دو برادران شیطان هستند و هر دو عوامل آمریکا و غرب و استکبار هستند."
 

 


تصاویری از هفته وحدت سال گذشته که «تشیع انگلیسی»‌ را بسیار عصبانی کرده است
 

حسن رحیم‌پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی،‌ از جمله افرادی بودند که روشنگری درباره "شیعه انگلیسی" را آغاز کردند. اوج تبیین این جریان، چند سال قبل در سخنرانی پیش از خطبه‌های نماز جمعه تهران صورت گرفت. در این سخنرانی، رحیم‌پور از بدعت‌های جریان موسوم به "تشیع لندنی" در کشور پرده برداشت و هدف این جریان را "احمق نشان‌دادن شیعه" عنوان کرد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه ما دو نوع عزاداری و محرم داریم گفت: اولین روضه رسمی برای امام حسین(ع) را یزید خواند و اولین روضه حقیقی را زینب(س) خواند؛ امروز در جامعه شیعه هم دو تیپ عزاداری و مداح داریم؛ ما هم روضه زینبی داریم و هم روضه یزیدی. از نگاه امام و رهبری، ماکسانی داریم که به تعبیر امام(ره) اسلام آمریکایی و به تعبیر رهبر معظم انقلاب تشیع انگلیسی دارند.

 

سخنرانی رحیم‌پور ازغدی در نماز جمعه تهران پیرامون مخالفان وحدت اسلامی و تفرقه‌افکنان
 
در هفته وحدت سال 92، آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نیز نسبت به تشیع مرتبط با انگلیس و تسنن مزدور آمریکا هشدار دادند. نیز رهبر انقلاب در تبیین عوامل ایجاد اتحاد دنیای اسلامی، پرهیز از «سوءظن و اهانت فرق مختلف شیعه و سنی نسبت به یکدیگر» را بسیار مهم دانستند و با اشاره به تلاش گسترده مراکز «جاسوسی و اطلاعاتی» غرب برای تفرقه افکنی خاطرنشان کردند: آن تشیعی که با MI6 انگلیس مرتبط است و آن تسننی که مزدور CIA است هر دو ضد اسلام و ضد پیامبرند. [1]
 
سابقه MI6 در فرقه‌سازی و تفرقه‌افکنی
 
پادشاهی بریتانیا سابقه‌ای تاریخی در تفرقه‌افکنی در مستعمرات خود بویژه ممالک اسلامی داشته و دارد؛ سیاست "تفرقه بیانداز و حکومت کن" ( به انگلیسی divide and conquer) نیز برگرفته از رویکرد تاریخی انگلیسی‌ها به سیاست‌خارجی است.

فرقه‌سازی و ایجاد انشعاب در ادیان از جمله دستورکارهای سرویس اطلاعاتی در جهان اسلام بوده است؛ پیدایش فرقه‌های وهابیت و بهاییت از جمله طرح‌های سرویس اطلاعاتی انگلیس برای ممانعت از اتحاد جهان اسلام بود که گرفتارشدن برخی کشورهای اسلامی در این دام، آنچه امروز - نه تنها در دنیای اسلام - بلکه در سراسر جهان با عناوینی چون افراط‌گرایی و ... از آن یاد می‌شود را رقم زده است.  (گزارش ویژه مشرق از سرویس اطلاعاتی انگلیس)
 
نام مستر همفر (Hempher) جاسوس بریتانیا در قرن 18 را کمتر کسی است که نشنیده باشد؛ همفر و 8 عامل اطلاعاتی دیگر از سوی وزارت مستعمرات انگلیس مأموریت یافتند تا با سفر به کشورهای اسلامی از دولت‌های آنان جاسوسی کنند. همفر به ترکیه رفت و با نام محمد به فراگیری علوم اسلامی و قرآن مشغول شد. سپس به عراق رفت و با محمد بن عبدالوهاب ملاقات نمود. همفر از آن پس با عبدالوهاب بسیار صمیمی و برای انجام وظیفه محول شده از سوی دولت بریتانیا برای شوراندن مردم علیه دولت عثمانی و فتنه‌انگیزی بین مسلمانان دست به کار شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
محمد بن عبدالوهاب با هدایت سرویس اطلاعاتی انگلیس در سال 1143 قمری مذهب یا فرقه‌ای تازه تاسیس کرد که امروز "وهابیت" نامیده می‌شود.
 
پس از آن نظریات عبدالوهاب برخلاف دستورات اسلام آغاز شد و با تحریک همفر، عبدالوهاب تا مرز اعلام پیامبری نیز پیش رفت. سرانجام با تلاش‌های همفر، محمد بن عبدالوهاب - که به استناد متون تاریخی و شهادت شخصیت‌های زمانه‌اش جوانی سرکش، تندخو و سطحی‌نگر بود -  به همراه محمد ابن سعود از سال 1143ه.ق مذهب تازه‌ای را تاسیس کرد. در اینجا ضروری است وجه تسمیه، واژه وهابی برای فرقه ساختگی محمد ابن عبدالوهاب روشن شود. کلمه وهابی از نام پدر موسس فرقه وهابی یعنی عبدالوهاب گرفته شده است، اما خود وهابیان این نسبت را صحیح نمی‌دانند.
(گزارش ویژه مشرق از ریشه‌های شکل‌گیری وهابیت)

از دیگر تلاش‌های استعمار بریتانیا برای انشعاب در دین اسلام، حمایت از فرقه‌های بابیه و بهائیه بود که در قرن 18 و 19 با سرمایه‌گذاری بر افراد متشرع اما نادان که از اسلام تنها گوشه‌نشینی و عبادت‌ بدون تفکر را برگزیده‌ بودند، انجام شد. این افراد نیز با تحریک عوامل سرویس‌ اطلاعاتی انگلیس تا ادعای پیامبری پیش رفتند. سید محمد علی شیرازی ملقب به محمد علی باب که از نوجوانی به عبادات طولانی و راز و نیازهای غیرعادی مشهور بود، پس از سالها ریاضت، به ناگاه با رها کردن درس و عبادت برای انجام کارهای اقتصادی به بوشهر رفت. در بوشهر با خانواده‌های تاجران انگلیسی یهودی در این شهر همکاری می‌کرد تا اینکه در سال 1260 قمری ادعای بابی (دروازه ارتباط با امام زمان عج) کرد و با حمایت همان کانون‌های با نفوذ انگلیسی به سرعت شهرت یافت و اینگونه به مردم القاء شد که علم او - که حاصل چندسال عبادت و ریاضت بود - لدنی و الهی است و لذا محمد علی در سن 24 سالگی ادعای بابیت و سپس ادعای مهدویت کرد و پس از آن، همان شد که انگلیسی‌ها بدنبال آن بودند. قائله‌های متعدد در نقاط مختلف کشور بر سر ادعای امامت جوانکی که چند صباحی ادعیه و متون دینی را تورق کرده بود، شکل گرفت و حکومت وقت ایران برای خواباندن این شورش‌ها که عمدتا از سوی هواداران او در مقابله با مخالفان این مدعی دروغین بود، مجبور به تبعید چندباره او و در نهایت به جرم ادعای دروغین، به فرمان شهید میرزا تقی‌خان امیرکبیر اعدام شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
اعدام محمد علی باب در سال 1266، پایان کار انگلیسی‌ها نبود و میرزا یحیی نوری (معروف به صبح ازل) بلافاصله پس از او اعلام جانشینی کرد و این زنجیره انحراف و فرقه‌سازی ادامه پیدا کرد تا به برادرش میرزا حسنعلی نوری (معروف به بهاءالله) از یاران نزدیک محمدعلی باب رسید. پیروان مدعی میرزا یحیی نوری را "ازلی" و پیروان حسنعلی را "بهائی" نامیدند تا از دل بابیه، دو فرقه دیگر متولد شود و پیروان همین دو فرقه نیز به تکفیر و مبارزه با یکدیگر مشغول و سرگرم شوند.

دولت عثمانی این دو را به ترتیب به قبرس و فلسطین تبعید کرد و هردو در همان تبعیدگاههایشان مُردند. فرزند حسنعلی به نام میرزا عباس (عباس افندی) معروف به عبدالبهاء با حمایت دولت انگلیس اعلام جانشینی کرد و از طرف دولت این کشور نیز نشان و لقب عالی "سِر" (Sir) را دریافت کرد. جدا از فراز و فرودهای فرقه‌های ضاله‌ای چون بابیه و بهائیه و حتی وهابیت، این روند تفرقه‌افکنانه با حمایت انگلیس و رژیم اسرائیل تا به امروز ادامه پیدا کرده است و اکنون اوج آن را در سرزمین‌های اسلامی شاهد هستیم. اکنون مرکز اصلی بهائیت نیز در بندر حیفا در فلسطین اشغالی واقع شده است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
مراسم اعطای نشان دولتی انگلیس به عبدالبهاء

مصداق‌های شناسایی "تشیع انگلیسی" چیست؟
 
تشیع انگلیسی، شعبه‌ای از "اسلام آمریکایی" است؛ فرقه‌ای که با شهادت و جهاد نسبتی ندارد. بی‌خطر برای طاغوت و ظالمین و از کنار آمریکا و اسرائیل نیز با سکوت عبور می‌کند. "شیعه انگلیسی" ترجیح می‌دهد بر پیکر خونین امام حسین (ع) گریه و مویه کند تا در رکاب پسر رسول خدا کشته شود. تشیع انگلیسی هدفش حرکت در مسیر اصلاح دین رسول خدا نیست و تنها بر تفرقه و اختلافات تأکید دارد. "تکفیر" می‌کند. ناسزا می‌گوید. به مقدسات سایر مسلمانان توهین می‌کند و به تنها حکومت شیعی جهان می‌تازد.

رهبر انقلاب بر اصلی و فرعی کردن دشمنان تأکید فراوان داشته و دارند. تشیع انگلیسی دشمن فرعی نیست. نقشه همان دشمنان اصلی است؛ توطئه شومی که یک شاخه‌اش در لباس داعش سر برآورده است، شاخه‌ای در هیبت "وهابیت و جاهلیت"، شعبه‌ای هم در لباس "بهائیت" مُتِهَتِک به احکام و اصول اسلامی. "تشیع انگلیسی"، شیعه را خون‌ریز و غیرعقلانی و افراطی نشان می‌دهد؛ حال آنکه امامان معصوم شیعه (علیهم السلام) مظهر عقلانیت و عدالت هستند. تیغ شیعه در برابر جبهه کفار و دشمنان اسلام از نیام بیرون می‌آمد؛ و می‌آید. شیعه انگلیسی تیغ بر روی برادر مسلمان خود می‌کشد و در برابر کفار و مستکبران خضوع می‌کند. شیعه انگلیسی، در یک کلام "بی‌خاصیت" است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
رحیم‌پور ازغدی: من آن‌ها [شیعه لندنی] را قالتاق می‌دانم. یک عده از این‌ها در حوزه ریشه دارند. اما در منشور روحانیت می‌گوید استعمار در فرهنگ حوزه‌های ما نفوذ کرده است و اولین القایشان جدایی دین از سیاست است.
 
سیاست "تفرقه بیانداز و حکومت کن" انگلیس پس از فرقه‌سازی بر بستر اختلافات عقیدتی، با تضعیف تشیع در برابر سایر مذاهب اسلامی ادامه پیدا کرد. اما این تضعیف مستقیم شیعیان نبود؛ بلکه با میزبانی از شیعیانی بود که با جهل خود (یا همراهی با MI6)، تشیع و شیعیان را هدف گرفتند. تربیت مرجعیت در لندن، تبلیغ آزادانه شیعیان افراطی مورد نظر از انگلیس (و آمریکا) و راه‌اندازی شبکه‌های متنوع در انگلیس و آمریکا از جمله این اقدامات است

یکی از ردپاهای اولیه نفوذ انگلیس در تشیع به زمانی بازمی‌گردد که میرزای شیرازی به مقابله قراردادهای استعماری انگلستان پرداخت و علمای شیعه پس از آن در هر فرصتی بر ضد این قدرت استعمارگر فتوای جهاد و مقاومت می‌دادند. دولت انگلیس و سرویس اطلاعاتی این کشور میزبان برخی از مراجع شیعه شد و با بهره‌گیری از از محبوبیت آن‌ها در اروپا، بستر پرورش طلبه‌های جوان با گرایش‌های ضد نظام اسلامی و در مغایرت با روش غالب مراجع عظام شیعه در قم و نجف، فراهم کردند.

این پرورش "روحانی لندنی" ادامه پیدا کرد تا امروز به مرحله معرفی "مرجعیت انگلیسی" رسید و مراجعی از خاندان‌های شناخته‌شده، متأسفانه در مسیر طراحی شده MI6، تا مرحله زیرسؤال بردن اصل و اساس نظام اسلامی، مراجع گرانقدر شیعه و ولایت فقیه و ... پیش رفته‌اند. اسلام و تشیع مورد نظر این افراد، نه کاری به سلطه‌گری آمریکا دارد و نه مشکلی با اشغالگری رژیم اسرائیل. نه دفاع از کودکان مظلوم غزه را وظیفه خود می‌داند و نه نسبت به داعش حساسیتی نشان می‌دهند؛‌ انگلیسی که به تعبیر امام (ره) خبیث‌تر از آمریکا و شوروری است و آمریکا را به آزادی بیان می‌ستایند و علنا اعلام می‌دارند که ما را با کار آمریکا و انگلیس و اسرائیل چه کار است.


روحانیون مورد حمایت انگلیس در این شبکه‌ها - متشکل از مراکز فرهنگی، حوزه‌های علمیه و شبکه‌های ماهواره‌ای - با ترویج افکار و اعتقادات افراطی از یکسو شیعیان را به لعن و برائت از اهل سنت دعوت و تشویق می‌کنند و از سوی دیگر مجاهدان شیعه در مبارزه با تروریست‌های تکفیری را با زشت‌ترین الفاظ خطاب می‌کنند تا از این منظر نیز تشیع انگلیسی گزندی را متوجه تروریست‌های مورد حمایت غرب و در صدر آن انگلیس نسازد.
"تشیع انگلیسی" اصولا و در راستای اجرای دستورات تفرقه‌افکنانه انگلیس، مناسبتی با وحدت اسلامی در برابر استکبار جهانی ندارد؛ چه اینکه خود نیز در دامان استکبار جا خوش کرده است. هواداران فریب‌خورده و ساده‌دل - و بعضا مغرض - این جریان، در اوج تلاش‌های جمهوری اسلامی برای خاموش کردن فتنه جنگ شیعه - سنی، در هفته وحدت، مراسم و راهپیمایی‌هایی تحت عنوان هفته برائت - از اهل تسنن - برگزار می‌کنند تا آتش اختلافات شعله‌ور باقی بماند؛ در حالی‌که بنابر تأکید مؤکد جمیع مراجع عظام در قم و نجف، لعن و توهین به مقدسات اهل تسنن از جمله خلفای و همسر پیامبر اسلام (ص) حرام است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
نمونه‌ای از راهپمایی "برائت" در هفته وحدت توسط معدود هواداران مرجعیت انگلیسی در سال‌های گذشته
 
امروز انگلیس تمام تجربیات تاریخی خود را بکار گرفته است تا با اختلافات تازه، انتقام خود را از جبهه مقاومت در برابر  استعمار بگیرد. انتقامی که با شهادت میرزای شیرازی نتوانست دل این جبهه را آرام کند و داغ فتوای تحریم تنباکو را با ایجاد اختلاف در فتاوای ضد استعماری نظیر تحریم قمه‌زنی و لعن و امثالهم جبران کند.

اما تشیعی که مظهر عقلانیت و آگاهی و ایستادگی در برابر ذلت و ظلم است، با ضدتبلیغ این  گروه کوچک اما با شبکه گسترده رسانه‌ای، به عنوان جریانی کم‌خرد، عصبانی و خشن معرفی می‌شوند. مصداق این تبلیغ را می‌توان با جستجوی ساده عبارت "Shia Muslim" مشاهده کرد که تصاویری که موتورهای جستجو برای عبارت "مسلمان شیعه" پیشنهاد می‌دهند، عمدتا عکس‌های مراسم قمه‌زنی و مشابه آن است.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
تغییر چهره "تشیع" از عقلانیت به کم‌خردی و خشونت از جمله کارکردهای "تشیع لندنی" است
 
تجربه ثابت‌ کرده است در اشراف اطلاعاتی و مطالعاتی انگلیستان و نفوذ در سطوحی از روحانیت شکی نیست. سید حسین نصر در خاطران خود به تفصیل از تلاش‌های سفیر آمریکا ویلیام سولیوان و سفیر انگلیس آنتونی پارسونز برای نزدیک شدن به یکی از مراجع تقلید زمان انقلاب یاد می‌کند که چگونه می‌خواستند برای آن‌ها وساطت کند و تلاش کردند از ارتباط و نفوذ او برای نزدیک شدن به مراجع دیگر نیز بهره‌ بگیرند. (خاطرات سید حسین نصر، ص356) متأسفانه در مورد ذکر شده تلاش‌ها بر روی آن مرجع محترم جواب داد و شد آن چه نباید می‌شد.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن حجت‌الاسلام محمد سعید بهمن‌پور رئیس مرکز تحقیقات کالج اسلامی لندن در تبیین این جریان می‌گوید: یکی از کارکردهای تشیع انگلیسی ممانعت از قدرت گرفتن یک حکومت شیعی مانند ایران است. اساسی‌ترین سؤال از این جریان این است که اگر شما واقعا شیعه هستید، چرا با قدرت‌گرفتن یک حکومت شیعی مقتدر که مروج مذهب تشیع در جهان است مخالفت می‌کنید؟ آیا با این که ایران عهده‌دار ترویج عقاید شیعه در جهان است، صرفا به این دلیل که با قمه‌زنی مخالف است به او فحش می‌دهید و تضعیف می‌کنید؟ این چه نوع تشیعی است؟ این اصلا چه نوع دینی است؟

این استاد دانشگاه کمبریج می‌گوید: اگر تاریخ استعمار 200 ساله انگلیس را در نظر بگیرید، ملاحظه خواهید کرد که در همه جای دنیا این کار - بهره‌گیری از اختلافات مذهبی - را کرده‌اند. حتی امثال بن لادن بعد از حادثه 11 سپتامبر، در لندن دفتر و پایگاه داشتند و انگلستان  تصمیم داشت او را حفظ کند، چون نقطه خوبی برای ایجاد اختلاف در جهان اسلام بود. الان گروه‌هایی هستند که خودشان را شیعه می‌نامند و متاسفانه در انگلستان پایگاه‌های قوی‌ای هم دارند و باعث آبروریزی و شرمندگی تشیع شده‌اند. این‌ها سعی می‌کنند از تشیع چهره‌ای را نشان بدهند که اولا «تشیع حزبی» است، یعنی بدون این‌که بدانیم اختلافمان چیست، با یکدیگر دعوا می‌کنیم و ثانیا از اسلام چهره‌ای را ارائه می‌دهند که چهره یک دین الهی و جهان شمول نیست. اگر از همه مردم دنیا بپرسید که آیا علاقه‌مند هستید به این دین بگروید و اگر روزی آزاد بودید در صورت انتخاب اسلام، تشیع یا تسنن را انتخاب کنید، آیا این تشیع را انتخاب می‌کنید؟ گمان می‌کنم با تصویری که در اینجا - انگلیس - از تشیع نشان داده می‌شود، همه پاسخ منفی خواهند داد و از خود خواهند پرسید چرا باید یک روز در سال دور هم جمع شویم و با زنجیر، خودمان را خونین و مالین کنیم و بچه‌های دو سه ساله‌مان را بیاوریم و سرشان را زخمی و خونین کنیم؟! این چه چهره‌ای است که ما داریم از تشیع نشان می‌دهیم؟! تشیع ما فقط شده‌ است فحش‌دادن و ناسزاگویی به مقدسات دیگران.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن شبکه‌های تفرقه‌افکن
هیچ انسان آزاده‌ای تمایلی به گرویدن به تشیعی که از انگلیس ترویج و تبلیغ می‌شود ندارد و این یکی از ضربات بزرگ "تشیع انگلیسی" به تشیع واقعیست.
 
هزینه دولت انگلیس برای ترویج قمه‌زنی
 

گفته شد روحانیون و مرجعیت انگلیسی بطور مستقیم از سوی دولت انگلیس مورد حمایت قرار دارند و امکانات تبلیغی در اختیار آن‌ها قرار داده می‌شود. تنها در یک مورد طی دو سال گذشته حدود 400 هزار کارت برای تقویت قمه‌زنی در انگلستان برای افراد مختلف پست شده  است که حداقل فقط یک‌ میلیون پوند هزینه ارسال این کارت‌ها بوده است. اصطلاح "شیعه انگلیسی" هم به این دلیل است که بسیاری از این عقاید و افکار از شبکه های انگلیسی پخش می‌شوند.
 


تشیع انگلیسی یک نوع حزب سیاسی است که دارد بسیار با برنامه و قوی کار می‌کند. بنابراین، این چیزی که به عنوان شیعه انگلیسی مطرح می‌شود، مساله‌ اصلی‌اش این است که نوک حمله از روی استکبار برداشته و متوجه مسلمانان شود. اگر ما شیعیان که 15 تا 20 درصد جمعیت مسلمانان هستیم، بگوییم استکبار اولویت اول ما نیست و جنگ اصلی ما با آن 85 درصد مسلمان است، این طرز فکر از کجا آب می‌خورد؟ آبشخور این فکر سخیف کجاست؟ [2]
 
ورود پارلمان انگلیس به جریان «تشیع انگلیسی»
 
چندی پیش پارلمان انگلیس طرح تأسیس یک کمیته چند حزبی را آغاز کرد که یکی از اهداف از تشکیل آن دفاع از تشیع عنوان شده بود. به گفته حجت‌الاسلام بهمن‌پور، این کمیته هم‌اکنون در پارلمان تشکیل شده است. برخی از شیعیان انگلیس هم به دلیل خونریزی‌هایی که در جهان بر ضد شیعیان در جریان است، با شنیدن این خبر بسیار ذوق کردند، اما انگلیس که برای رضای خدا کاری انجام نمی‌دهد! به نظر می‌رسد قرار است اتاق فکری برای «تشیع انگلیسی» در سطح تصمیم‌گیرنده این کشور تشکیل شود تا "کارخانه مرجع‌سازی" در لندن، با برنامه‌تر فعالیت‌ کند.

مراکز علمی - فرهنگی جریان «تشیع انگلیسی»
 

اشاره شد که جریان انحرافی شیعه، با کمک مستقیم و غیرمستقیم دولت انگلیس - و آمریکا - شبکه‌ای در هم تنیده آموزشی، فرهنگی و تبلیغاتی در اختیار گرفته‌اند. این مراکز آموزشی، فرهنگی و شبکه‌ها در ایران و عراق تا انگلیس و آمریکا در حال فعالیت هستند.


این جریان در عراق حوزه‌های علمیه متعددی راه‌اندازی کرده است که هدف اصلی آن تربیت روحانی منبری با محوریت امام حسین (ع) است. تشیع انگلیسی توانسته‌ است با بهره‌گیری از عشق مردم عراق به سیدالشهداء، در کربلا جای خود را در میان مردم باز کند.

حوزه شیخ احمد بن فهد الحلی در کربلا، با امکانات کامل با بیش از 40 حجره در حال فعالیت است و دو مرکز «مؤسسه الرسول الأعظم الثقافیه» و «مرکز الثقافی الإسلامی» در آن وجود دارد. این حوزه همچنین 4 کمیته تخصصی «هیئت‌ها»،‌ «مجالس حسینی»، «برگزاری جشن‌ها و جشنواره‌ها» و کمیته «کنفرانس‌ها و همایش‌ها» نیز دارد. موسسه خیریه 14 معصوم، مرکز پژوهشی الفرات، موسسه التقی، موسسه رسول اعظم (دارای شعبه‌های متعدد در سراسر عراق)، دانشگاه جهانی اهل بیت، خبرگزاری الشیعیه للأنباء از جمله مراکز وابسته به جریان مذکور است.

موسسه الرسول الاکرم، موسسه الامام الجواد، مستشفی سیدالشهداء، مستوصف ولی الله الخیری، موسسه سید الشهداء للقرض، موسسه الزهرا، هیئت بیت العباس،مدرسه الامام رضا، موسسه الإمام الهادی، شبکه الثقافه، هئت المحسنیه، مجمع العسکریین و چند موسسه و مرکز دیگر نیز از جمله پایگاه‌های نزدیک به «تشیع انگلیسی» در ایران و مروّج عقاید مورد نظر این جریان است.

رسانه‌های تفرقه‌افکن «تشیع انگلیسی»
 
طبق بررسی‌ها و پیگیری‌های صورت گرفته، تا پایان سال 2014 میلادی، 14 شبکه ماهواره‌ای وابسته به مکتب لندنی مورد اشاره، فعالیت می‌کردند که قرار است در سال جدید میلادی، 2 شبکه دیگر به آن اضافه شود. هدف از تأسیس این شبکه‌ها، تحقق رؤیای مرجعیت لندن‌نشین برای ترویج تفکر مورد نظر به دورترین مناطق و با زبان‌های مختلف است. این شبکه‌ها مابین سال‌های 2003 تا 2013 راه‌اندازی شده‌اند. این شبکه‌های ماهواره‌ای در حالی آزادانه به تبلیغ مشغول هستند

راهبرد اصلی کسب درآمد و هزینه‌های این شبکه‌ها جمع‌کردن پول از خود مخاطبان و بینندگان این شبکه‌ها قرار داده و اعلام شده است و برای این منظور، دفاتر و حساب‌های بانکی در سراسر جهان راه‌اندازی شده‌اند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
شبکه‌های ماهواره‌ای نزدیک و وابسته به «تشیع انگلیسی»
 

1-شبکه مرجعیت: به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی برنامه‌های مختلفی از جمله پاسخگویی به سؤالات شرعی، تبلیغ سایر مراکز مرتبط با حلقه انحرافی شیعه پخش می‌کند.

2- شبکه جهانی امام حسین(ع) 1: این شبکه به زبان فارسی برنامه‌هایی با محوریت "احیاء امر اهل بیت (علیهم السلام) و مدیریت افکار عمومی راه‌اندازی شد.  دفتر مرکزی آن در کربلای معلا و کنار بارگاه ملکوتی سیدالشهداء قرار دارد و در ساعات زیادی از روز، بصورت زنده تصاویر دوربین‌های حرم حسینی (ع) را پخش می‌کند.

3- شبکه جهانی امام حسین (ع) 2: این شبکه برنامه‌های فوق را به زبان عربی پخش می‌کند.

4- شبکه جهانی امام حسین (ع) 3: شبکه امام حسین 3 نیز نسخه انگلیسی دو شبکه فوق است.
مجموعه شبکه‌های جهانی امام حسین (ع) عموما به نشر عقاید و شعائر امام حسین (ع) اهتمام می‌ورزد. جهت کلی عقاید نشرشده، همان جهتی است که از لندن حمایت و هدایت می‌شود.

5- شبکه سلام: این شبکه که از سال 2005 فعالیت خود را آغاز کرده است، مدعی است به هیچ حزب سیاسی و جریانی وابسته نیست. مدیر این شبکه "محمد هدایتی" ساکن آمریکاست و از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه محسوب می‌شود. در جریان حوادث پس از انتخابات سال 88 ایران، شبکه سلام به حمایت از معترضان و اغتشاش‌گران پرداخت که مورد اعتراض برخی از خطیبان این شبکه و جدایی آن‌ها از این مجموعه شد.


6- شبکه جهانی اازهراء (س) و شبکه المهدی (عج): شبکه الزهرا هم بر روی ماهواره هاتبرد و به زبان‌های فارسی، عربی، انگلیسی و ترکی برنامه تولید می‌کنند
 
7- شبکه ماهواره‌ای فورتین: این شبکه هم بصورت شبانه‌روزی، بدون درخواست هرگونه کمک مالی درحال پخش برنامه برای مردم عرب‌زبان است. از جمله مواردی که در این شبکه بصورت ویژه تبلیغ می‌شود، قمه‌زنی برای امام حسین (ع) است که از سوی کارشناسان این شبکه امری مستحب شمرده شده است.

8- شبکه الأنوار: این شبکه هم از سال 2004 بر روی سه ماهواره فعالیت خود را آغاز کرد. برنامه‌های این شبکه از لندن پخش می‌شود اما دفتر مرکزی آن در کویت است. الأنوار یکی از شبکه‌های مذهبی مهم در عراق محسوب می‌شود و افکار شیعه لندنی را ترویج می‌کند.

9- شبکه بقیع: این شبکه دو سال پیش تبلیغ دین و رساندن صدای شیعه در سراسر دنیا، دفاع از مظلومیت ائمه و ...

10- شبکه العقیله
11- شبکه امام صادق (ع)
12- شبکه جهانی حضرت خدیج (ع) : پخش برنامه‌های مذهبی به زبان اردو و زبان‌های جنوب آسیا...
13- شبکه سلام
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
14- شبکه فدک: «یاسر یحیی عبدالله الحبیب» مدیر این شبکه متولد 1977 میلادی (1355 شمسی) و فارغ‌­التّحصیل رشته علوم سیاسی از دانشگاه کویت، فقط بیست و پنج سال داشت و تنها سه سال از از راه‌­اندازی «هیئت خدّام‌المهدی» در کویت می­‌گذشت که تندروی­‌هایش، دولت کویت را مجبور کرد هیئت را پلمپ و او را روانه زندان کند.

اما این جوان جسور چشم انگلیسی‌ها را گرفته بود؛ پس سریع به سوژه مورد نظر سازمان‌های حقوق بشری انگلیس و آمریکا تبدیل شد. حتما خود مقامات کویتی هم متعجب شده بودند که این سازمان‌ها چرا بین این‌همه زندانی و شکنجه‌شده گیر داده‌اند به این روحانی جوان، اما ترجیح دادند سری را که درد نمی‌کند دستمال نبندند و بیش از سه ماه او را در حبس نگه ندارند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
یاسر الحبیب از جمله روحانیون لندن‌نشین است که با امکانات دولت انگلیس به کاشتن بذر کینه اهل تسنن در دل شیعیان مشغول است
سخنرانی‌های این "عمامه‌دار انگلیسی" متشکل از توهین‌های آشکار و مکرر به غالب مراجع عظام تقلید است. تشیع انگلیسی مراجع تقلید شیعه را خارج از دین می‌داند!

شیخ جوان از زندان کویت آزاد و با انگلیسی‌ها رفیق شد. نشان به آن نشان که پناهندگی بریتانیا گرفت و عازم شمال این کشور شد. تنها دو سال وقت کافی بود تا او ساکن لندن شده و حیطه فعّالیت‌­های خود را به شدّت گسترش دهد. روزنامه‌­ای با نام shianewspaper منتشر کند، حوزه علمیه «امامین عسکریین» را در لندن به راه اندازد، شبکه ماهواره‌­ای «فدک» را نیز با حمایت انگلیسی­‌ها تأسیس کند و در سال ۲۰۱۰ نیز مکان هیئتش در لندن را به حسینیه‌­ای بزرگ به نام «حسینیه سیّدالشّهدا» منتقل و مکان جدید را مجتمعی برای حوزه علمیه، هیئت، دفتر کار، مؤسّسه رسانه‌­ای، شبکه ماهواره‌­ای فدک، روزنامه شیعه و پایگاه اطلاع­‌رسانی اینترنتی قرار دهد.

15- شبکه اهل بیت: این شبکه با مدیریت فردی افغانی به نام «حسن اللهیاری» ابتدا در قم تاسیس شد و عوامل آن با انتخاب این نام مقدس، سعی داشتند در فضای فرهنگی قم، موقعیتی برای خود کسب کنند. اهل بیت، در دوره فعالیت خود در راستای برجسته ساختن اختلافات مذاهب اسلامی تلاش می‌کرد. تاکید بر سوگواری ایام فاطمیه به نام «محسنیه» و برگزاری جشنی موسوم به «عیدالزهرا» و به مناسبت مرگ خلیفه دوم و اهانت مکرر به همسر پیامبر اسلام (ص) از مهم‌ترین اقدامات این شبکه بود.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
شبکه اهل بیت از آمریکا بطور 24 ساعته برنامه‌های تفرقه افکنانه میان مذاهب اسلامی پخش می‌کند
 
روحانی خودخوانده و مجری ثابت این شبکه، آن را منتسب به مراجع معرفی می‌کرد و مدعی بود، بیوت مراجع از آن حمایت می‌کنند. این ادعا از سوی مسئولان بیوت مراجع رد شد. از میان مراجع تقلید، بیت «آیت الله قربانعلی محقق کابلی» از علمای افغانی مقیم قم از شبکه اهل بیت، حمایت می‌کرد. سال گذشته با افشای ماهیت تفرقه‌افکنانه آن، آیت الله محقق کابلی نیز طی اطلاعیه‌ای که در مهر ۱۳۸۹ منتشر کرد، با تاکید بر اهمیت وحدت بین مسلمانان، اعلام کرد: «از پیروان و شیعیان راستین اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جداً تقاضا می‌شود که از هرگونه کمک مادی و معنوی به شبکه یاد شده خودداری کنند. از نظر اینجانب پرداخت وجوهات شرعیه با هر عنوانی به این شبکه و سایر مراکز و شبکه‌ها و برنامه‌هایی که تحت هر عنوانی در راستای ایجاد تفرقه میان امت اسلامی فعالیت می‌کنند نه تنها مجزی نیست بلکه تعاون بر اثم و عدوان است.» [3]

این شبکه لندنی، در یکی از اقدامات خود، با اعلام «ما امشب علیه عایشه اعلام جنگ می‌کنیم(!)‌» به عنوان اسم رمز، جمعیتی کوچک در لندن را گردهم آورد و  علیه همسر پیامبر اسلام (ص) به توهین پرداختند. انتشار گسترده این مراسم در شبکه‌های خبری و اجتماعی در عراق، عربستان، لبنان، پاکستان و ... موجب تشدید فشارها بر شیعیان و درگیری میان اهل سنت و شیعیان در کشورهای مختلف شد. این اختلافات به حدی بالا گرفت که مراجع نیز به آن واکنش نشان دادند.
 
شبکه‌های تفرقه‌افکن
 
نهایتا، با استفتاء علماء عربستان از مقام معظم رهبری درباره توهین به عایشه، و پاسخ ایشان که فرمودند: «اهانت به نمادهای برادران اهل سنت از جمله اتهام‌زنی به همسر پیامبر اسلام حرام است. این موضوع شامل زنان همه پیامبران و به ویژه سیدالأنبیاء پیامبر اعظم - حضرت محمد (ص) می‌شود.» مانند آبی بر آتش فتنه، "لندن‌نشینان" را ناکام گذاشت و بازتاب گسترده‌ای هم در میان رسانه‌ها بویژه اهل سنت داشت.

بطور کلی و خلاصه، سه محور اصلی انحرافات ترویجی این جریان عبارتند از:
 1-ترویج قمه‌زنی و موارد مشابه آن - نظیر راه رفتن بر روی شیشه‌، آتش، تیغ زدن بر پشت و اعمالی که آسیب‌زننده است-.
 2-سب و لعن اهل سنت و مقدسات آنان و تأکید بر برائت.
 3-مخالفت آشکار با انقلاب اسلامی و اهانت به بنیانگذار و رهبری معظم انقلاب.
 
این جریان‌ها همچنین هر حکومت اسلامی پیش از ظهور حضرت مهدی (عج) را حکومت طاغوت می‌شمارند و به این بهانه به تندترین شیوه‌ها به جمهوری اسلامی، تنها حکومت شیعی جهان می‌تازند.
 

اما چندی پیش با هوشیاری و اقدام به موقع وزارت اطلاعات، دفاتر برخی از این شبکه‌های ماهواره‌ای در قم، تهران، خراسان رضوی و چند شهر دیگر پلمب و عوامل آن دستگیر شدند.همچنین چند سایت متعلق به این جریان نیز با دستور مقام قضایی از دسترس خارج شدند.
 


 
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع و مآخذ:

[1] دیدار علمای شرکت کننده در کنفرانس وحدت اسلامی با رهبر انقلاب.
 http://www.mashreghnews.ir/fa/news/378452

- "بی‌خردی مذهبی زاده تشیع اصیل نیست": دکتر یعقوب توکلی، عصر اندیشه، سال اول، شماره چهارم؛ دی ماه 1393

[2] "جهل مقدس، جعل تقدس": گفتگو با محمد سعید بهمن‌پور رئیس مرکز تحقیقات کالج اسلامی لندن، عصر اندیشه، سال اول، شماره چهارم؛ دی ماه 1393

- معادلاتی برای مهار قدرت نرم شیعه - مهدی عرفاتی

 
 http://www.teribon.ir/archives/230632  [3]
http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=28620#234171

http://rasekhoon.net/article/show/866955

http://www.fetan.ir/home


موانع و مشکلات ازدواج و راه های برخورد با آن

موانع و مشکلات ازدواج و راه های برخورد با آن

 
برخی از موانع ازدواج عبارتند از:

1. تحصیلات و ازدواج:

پسری که علاقه مند به ادامه تحصیل است در صورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج را به تأخیر بیندازد ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچار لغزش شده است، احساس می کند کنترل شهوات برایش سخت شده، چه در برخورد با جنس مخالف، چه هم جنس، چه در تنهایی، همین که این احساس را کرد، اینها همه نشانه نیاز به ازدواج است و در این صورت نباید به خاطر تحصیلات، ازدواج را به تأخیر بیاندازد.
البته در مورد خانم ها چه نیاز به ازدواج پیدا شد و چه نشد، اصل اولیه این است که دختر هرچه زودتر، اگر امکان ازدواج فراهم بود، ازدواج کند. چرا؟

الف) بخاطر انواع و اقسام مزاحمت ها:

دختر می خواهد درس بخواند، مرتب برایش مزاحمت ایجاد می شود؛ چه با قصد منفی، چه به نیت خواستگاری.

ب) ذهنیت های اطرافیان:

دختری که دنبال کسب علم است و می خواهد به مرکزی یا نزد استادی برود و بحث کند، چون مجرد است، همیشه یک ذهنیت منفی به دنبالش هست.

ج) از دست دادن موقعیت های مناسب:

در این چند سال که می خواهد به قله علم برسد، خواستگارهای خوبی داشته، رد کرده و حالا فوق لیسانس گرفته و سنش هم بالا رفته و خواستگارهایش هم از کیفیتشان و کمیتشان کاسته شده است و برعکس اینکه خواستگاران آن چنانی را رد کرده، توقعش بالا رفته است. در این حالت است که دختر به یک تعارض می رسد که خودش لیاقت های ویژه ای دارد ولی طالبین او به این لیاقت ها نرسیده اند. و احساس جفا از طرف جامعه می کند و مجبور است به خواستگاری کمتر از آنچه
می خواست، جواب مثبت بدهد که امکان دارد بعداً دچار مشکل بشود.

د) عدم سازگاری:

انسان هر چه سنش بالاتر می رود، قوه سازگاری و انعطاف پذیریش کمتر می شود. لذا چه دختر، چه پسر، بهتر است زودتر ازدواج کنند.
 

ه) عدم تناسب تحصیلی:

سطح تحصیلی دخترها از پسرها بالاتر است و دختران مجبورند با پسری ازدواج کنند که از نظر تحصیلی پایین تر از آنهاست. بنابراین یا ازدواج نمی کنند و یا ازدواج می کنند و زندگی بر آنها سخت می شود. در هر حال سفارش می شود اگر شرایط محیاست، ازدواج کنید، اگر همه شرایط در نظر گرفته شد، تحصیل، مانع ازدواج نیست. اگر چه ازدواج کمّیت وقت را کم می کند، ولی برکتش را زیاد می نماید. ازدواج به کار، تحصیل و... برکت می دهد؛ به شرط آن که متناسب و مناسب باشد. شرایط متناسب با ازدواج ضمن تحصیل یعنی اینکه شما که الآن وضعیت آنچنانی ندارید، از طرف مقابل هم توقّع آن چنانی نداشته باشید.
فرد مناسب، منظور فرد ایده آل نیست. مگر خود شما ایده آل هستید که می خواهید طرف مقابل ایده آل باشد؟ منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن.
پس ازدواج مانع تحصیل نیست؛ اما نوع انتخاب مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی را انتخاب کنیم که همانند ما درس بخواند بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته است ادامه تحصیل دهد، ولی واقعا احساس علاقه به تحصیلات همسرش دارد و این را می توان در زندگی دید. عشق به تحصیل، بعضی اوقات در وجود فردی هست ولی به خاطر شرایط زندگی، نمی تواند برود دنبال تحصیل. این عشق را انتقال می دهد به وجود همسرش. این افراد زوج های موفقی هستند.
یک نکته ی اساسی برای خانم ها این است که یک دختر تا ازدواج نکند، خیلی چیزها برایش دغدغه است. مثلاً پدر و مادرش، دوستان، تحصیلات، کار و ... و نمی تواند از آ نها جدا بشود. ولی طبیعت دختران این طور است که یک دختر به
محض ازدواج دغدغه اصلی و کانون توجّهش همسرش می شود. حال، اگر شوهر او رغبت به ادامه ی تحصیل همسرش داشته باشد، کانون توجّه خانم به ادامه تحصیل منتقل می شود. امّا اگر خدای ناکرده طوری شود که این خانم از شوهرش
سرد شود، ولی فردی باشد که مزاحم او نباشد و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند، باز این دختر می رود سراغ درسش. چون دغدغه اش شوهرش نیست. امّا اگر به شوهرش علاقمند باشد و او به درس علاقمند نباشد، این زن دیگر نمی تواند در تحصیل موفّق باشد.
بنابراین دختر خانم ها به این نکته توجه داشته باشند که اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود، آنچه مقدم می باشد ازدواج است نه تحصیل. البته با در نظر داشتن این نکته که در حال سپری کردن مقاطع حساس تحصیلی (کنکور و ...) نباشند. فکر نکنید با ازدواج کردن برنامه تحصیلی تان به هم می خورد بلکه در پرتو ازدواج، شما و همسرتان می توانید یکدیگر را در این راه یاری کنید و به هم دلگرمی و امید دهید که این مسأله در موفقیتتان در تحصیلات علمی بسیار مؤثر است.
توجّه داشته باشید در ماههای اوّل ازدواج تحصیلات فرد تحت الشعاع قرار می گیرد و گاهی دچار تزلزل می شود که با توجه به روحیه خانم ها، این امر در آ نها بیشتر است؛ پس شروع ازدواج نباید با مقاطع حساس تحصیلی همراه باشد.
به طور کلی راه حل خروج از تشویش ذهنی در این زمینه، بررسی زندگی کسانی است که ازدواج کرده اند و تحصیلاتشان را نیز ادامه داد ه اند.
اگر نهایتاً مسیر ازدواج در حین تحصیل را برگزیدید و نگران مشکلاتی هستید که با آن مواجه می شوید، به راه حلهای زیر توجه کنید:
  • می توانید با مقدمات ساده و بدون تشریفات، عقد شرعی کنید، اما عروسی اصلی را به تأخیر بیاندازید.
  • کار کردن همگام با تحصیل، می تواند در کاهش مشکلات اقتصادی شما تأثیر بگذارد.
  • وقتی زندگی ساده و قانعی داشته باشید، آرامش فکری و روحی بیشتری خواهید داشت؛ در این صورت راحت تر می توانید در مسائل علمی، پژوهشی و صنعتی پیشرفت کنید.
  • حمایت های والدین می تواند در کاهش مشکلات دوران تحصیل مؤثر باشد.
  • وقتی هر دو زوج یا  یکی از زوجین محصل باشد، انجام کارهای منزل به طور مشترک صورت می گیرد که این مسئله علاوه بر محبت و دلگرمی، اجر اخروی را هم به دنبال دارد.
  • با توافق یکدیگر تا پایان سال تحصیلی، از بچه دار شدن جلوگیری کنید و با آسودگی بیشتری به تحصیل بپردازید.
گاهی اوقات والدین ادامه تحصیل فرزندشان را مانع ازدواج آنها می دانند و با ازدواج آنها مخالفت می کنند؛ در این صورت فرزندان برای از بین بردن اشکال تراشی های غیر منطقی و نا معقول بهتر است راهکارهای زیر را به کار بندند:
  • صحبت مستقیم، معقول،‌ مؤدبانه، منطقی و همراه با احترام به والدین و گوشزد کردن اشکالات آنها و توجیه آنها نسبت به غیر منطقی بودن شیوه برخوردشان.
  • در صورت شرم و حیا و یا تأثیر گذار نبودن صحبت مستقیم، واسطه کردن افرادی که حرف آنها در والدینشان مؤثر واقع می گردد.
در پایان تأکید می کنیم  یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج، تحصیلات است که ازدواج های دانشجویی علاوه بر کاهش تنش های روحی جوانان از بالا رفتن سن ازدواج جوانان نیز جلوگیری می کند و همچنین از مزایای جشن های ازدواج دانشجویی، صرفه جویی اقتصادی برای زوجین است.
 

2. سن:

مانع سن، گاهی در پایین بودن خود را نشان می دهد و گاهی در بالا بودن.

الف) سن پایین:

صرف پایین بودن سن برای ازدواج جوانان نمی تواند مانعی محسوب شود. این امر در صورتی است که فرد از رشد عقلی بالایی برخوردار باشد.
از جمله نتایج مثبت ازدواج در سنین پایین تر: انعطاف پذیری، گذشت و نشاط روحی بیشتر به همراه توقعات پایین تر و آسیب پذیری کمتر خواهد بود.

ب) سن بالا:

بالا رفتن سن افراد به خصوص دخترانی که از سن بچه دار شدنشان گذشته است و نیز اکراه اطرافیان، به عنوان مانعی برای ازدواج آنها محسوب می شود؛ در صورتی که باید توجه داشت که «زوجیت» مستقل از فرزند آوری است و چه بسا چنین افرادی بیشترین آرامش را در زندگی مشترک تجربه خواهند کرد.
باید توجه داشت گاهی بالا رفتن سن منجر به کسب تجربه ی بیشتر و رسیدن به پختگی می شود.

3. سربازی:

در مورد رفع مانع سربازی باید به نکات زیر توجه کرد:
  • پسرانی که تحصیلات دانشگاهی دارند، مشکل خاصی جهت سربازی ندارند؛ چرا که می توانند بعد از پایان تحصیلات در قالب تعهدهایی که همراه با انجام شغلشان است، خدمت سربازی را انجام داده بدون اینکه وقفه ای در زندگیشان به وجود آید.
  • خانواده دختر، علت معافیت فرد را جویا شوند و نسبت به صحت آن تحقیق کنند.
  • سربازی نرفتن پسرها در اصل مانعی برای ازدواج محسوب نمی شود چرا که فرد می تواند عقد کرده، سپس به سربازی رود.
  • فرار از سربازی نه تنها مشکل را حل نمی کند، بلکه در آینده بر مشکلات فرد می افزاید؛ چه بسا اگر قصد خروج از کشور داشته باشد، بخواهد در جایی مشغول به کار شود و... ارائه کارت پایان خدمت لازم است.
  • کسی که از سربازی فرار می کند، نشان می دهد که آمادگی برخورد با مشکلات را ندارد.
  • در صورتی که پسر احساس نیاز به ازدواج نمی کند، بهتر است ازدواج را به بعد از گذراندن خدمت سربازی موکول کند.
  • اگر سربازی نرفته اید و قصد ازدواج دارید، این موضوع را با خانواده دختر مطرح کرده و عنوان کنید که ممکن است در شهر دور مشغول خدمت شوید تا آن ها با آگاهی کامل تصمیم گیری نمایند.
  • دختر خانم! اگر فرد مورد نظر شما در شهری دور از شما مشغول به خدمت سربازی است، با دقت و بررسی بیشتری نسبت به خود و ظرفیت سنجی خود تصمیم بگیر.
  • اگر فرد مشغول به خدمت سربازی در محل سکونت خود باشد و درآمد کافی جهت گذراندن حداقل زندگی مشترک را نداشته باشد، خانواده ها می توانند با کمک های مادی و معنوی خود آنها را حمایت کنند و از مشکلات آنها بکاهند.
  • افرادی که مجبورند این دو سال را به دور از محل زندگی بگذرانند، این مسأله مانعی برای ازدواجشان نیست و این افراد می توانند دوران عقد خود را همراه با سربازی بگذرانند.
  • عقد در دوران سربازی شیرین و زیباست و زوج می توانند با نامه نگاری و نوشتن مطالب امید بخش و دلگرم کننده، در زیباتر کردن این دوران، یکدیگر را یاری داده یا در هنگام مرخصی در این دوران با یکدیگر ملاقات داشته باشند.

4. مشکلات اقتصادی:

عمده ترین موضوعی که در جامعه مانع ازدواج جوانان تلقی می شود، مشکل اقتصادی است. این موضوع، فقط مربوط به دوران فعلی نیست، زمان صدر اسلام نیز خیلی ها به این مشکل استناد می دادند، ولی پیامبر (ص) و اهل بیت این مسأله را مانع ازدواج نمی دانستند.
فرد در اثر ازدواج، احساس مسئولیت بیشتری می کند و افق های جدیدی به روی او باز می شود:
  • چه بسا افرادی که بدون کمترین امکانات اقتصادی تصمیم به ازدواج گرفته اند و پس از ازدواج، خداوند از فضل خود آنها را بی نیاز ساخته است.
  • تمام ابتکار و استعداد پنهانی خود را به کار می گیرد.
  • لیاقت هایی که تا آن وقت از آن خبر نداشت آشکار می شود.
  • نیروهایی که تا قبل از ازدواج در درونش نهفته بود، آشکار می شود.
  • شخصیت جدید با توانمندی های جدید پیدا می کند.
  • توکل و اتکای بیشتری به خدا پیدا می کند.
  • احساس حقار تها و کمبودها در او از بین می رود.
  • ذوق و شوق پیشرفت و تکامل در او بیشتر می شود.
  • در پرتو ازدواج، راه های جدیدی برای کسب درآمد بیشتر پیدا می شود.
  • فرد در معاملات اقتصادی و توسعه ی شغل پر دل تر و شجاع تر عمل می کند.
  • برخی افراد برای کسب امکانات اقتصادی بیشتر، ازدواج خود را به تأخیر می اندازند، در این صورت با گذشت دوران جوانی و بهار ازدواج دچار سردرگمی، نابسامانی و زندگی بی روح و سرد خواهند شد.
  • مزایای شغلی و تسهیلات از قبیل اعطای وام، زمین و... برای افراد متأهل بیشتر از مجردین است.
  • در این زمینه خانواده ها و فامیل می توانند با ایجاد قرض الحسنه های خانوادگی و اختصاص بخشی از اعتبارات صندوق به ازدواج جوانان فامیل، در حل مشکلات اقتصادی آنها کمک شایانی را داشته باشند.
  • بیکاری و نداشتن ثبات شغلی مشکلی است در سر راه ازدواج جوانان که حمایت  خانواده ها، احساس مسئولیت اطرافیان، حمایت های دولتی و همت خود افراد، در کاهش مشکلات آنها مؤثر است.
  • یکی از مشکلات بسیار مهم برای خانواده دختر، تأمین جهیزیه است که با ساده تر کردن این سنت پسندیده و تهیه مایحتاج اولیه و ضروری زندگی، می توانند از این مشکلات بکاهند.
  • اقوام و فامیل طرفین با درایت و بزرگواری می توانند به عنوان راهنما به خانواده های طرفین توصیه کنند که مراسم هرچه ساده تر و جهیزیه هرچه مفیدتر و ضروری تر صورت پذیرد.
  • برای کمتر و سبک تر شدن بار مخارج ازدواج، با جلوگیری از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی و برگزاری مراسم و جشن ساده تر، بکوشند و از بدهی های سنگین پس از ازدواج رهایی یابند.
  • برای حل مشکل مسکن هم سکونت موقت در منزل والدین در صورتی که باعث درگیری و توهین و تحقیر نشود، اجاره نشینی و کمک والدین به زوجین در این امر راهگشا است.

5. مشکلات خانوادگی:

در این قسمت نکته هایی ارائه می گردد که برای رفع بعضی از مشکلات خانوادگی می تواند مؤثر باشد. (برای نظم بیشتر، راه ها تحت عنوان موضوع مربوطه دسته بندی شده اند.)

الف) بیماری والدین:

  • اگر پدر و مادر یا هر دوی آ نها بیماریی دارند که نیاز به پرستاری دارند، کار را بین خودتان (خواهرها و برادرها) تقسیم کنید و در صورت امکان پرستار هم بگیرید.
  • بدانید که پدر و مادر راضی نیستند که به خاطر آن ها مجرد بمانید، پس به ازدواج بیندیشید.

ب) تأکید بر ازدواج فرزندان بزر گتر:

  • بحث ترتیب، عمدتاً بین دختران مشکلاتی را ایجاد می کند و در مورد پسران موضوعیتی ندارد.
  • برای رعایت ترتیب ازدواج فرزندان نباید موقعیتهای خوب و ایده آل را فدا کرد، مگر در صورتی که ازدواج خواهر کوچک تر، باعث سرشکستگی و افسردگی خواهر بزر گتر شود. ظرافت برخورد و اینکه تأکید و پیشنهاد اقدام از طرف خواهر بزرگ تر باشد، مشکل را تا حدودی حل می کند.
  • برای خانواده توضیح دهیم که به خصوص در مورد دختران، آ نها نیستند که به خواستگاری می روند، بلکه مورد انتخاب قرار می گیرند، لذا نباید موقعیتهای خوب را از دست داد.
  • اگر شما و طرف مقابلتان می توانید تا ازدواج کردن خواهر بزرگترتان صبر نمایید، بهتر است ازدواج خود را به تأخیر اندازید. یا صیغه ای خوانده شود و جشن عروسی به بعد موکول شود.
  • خانواده ای که عدم ترتیب فرزندان را در امر ازدواج می پسندند، باید با عزّت و احترام گذاشتن به فرزند بزرگتر، زمینه ی عیب گذاری مردم را بر روی فرزندانشان برطرف کنند.
  • اگر می بینید خواهر بزرگتان از روی بهانه یا وسواس تن به ازدواج نمی دهد، یا به خاطر ادامه ی تحصیل، ازدواج را به عقب انداخته است، در صورت وجود موقعیتی مناسب، با مشورت یک فرد آگاه با اطلاع خانواده به ازدواج اقدام کنید.

ج) تکفّل خانواده:

  •  اگر شما سرپرست خانواده خود هستید یا به عبارتی، آن ها تحت پوشش حمایتی مالی و معنوی شما قرار دارند، سعی کنید ضمن احترام گذاشتن و وقت گذاری کافی، آنها را به خود وابسته نکنید.
  •  شما دیر یا زود به ازدواج نیاز پیدا می کنید، لذا لازم است والدینتان را برای این امر آماده کنید.
  •  به والدینتان بفهمانید که ازدواج شما مانع از حمایتهای مالی و معنوی شما نخواهد شد.

د) طلاق:

  • اگر فرزند طلاق هستید، با بالا بردن خصوصیات اخلاقی و مهارت های فردی و اجتماعی و تقویت روحیه عاطفی، جبران این نقیصه را بکنید.
  • بدانید که به هر حال قضیه طلاق والدینتان باعث ایجاد شبهه برای خانواده طرف مقابل می شود، لذا سعی کنید در جلسات خواستگاری ضمن مطرح کردن به موقع این موضوع، در جهت روشن شدن ذهن طرف مقابل بکوشید.

ه) اختلاف والدین:

  • مراقب باشید تجربه طلاق یا اختلاف والدینتان شما را نسبت به ازدواج بدبین نکند.
  • مراحل طلاق یا اختلاف والدینتان می تواند برای شما آینه عبرتی باشد که دچار آن مشکلات نشوید.
  • اگر آوازه ی اختلافات والدینتان همه جا پیچیده است، سعی کنید در جلسات خواستگاری در اشاره ای مناسب، صورت واقعی این اختلافات را توضیح دهید.

و) فوت والدین:

  • اگر یکی از والدین خود را به تازگی از دست داده اید و قبل از این واقعه یا بعد از آن تصمیم به ازدواج داشته اید یا تصمیم آن را گرفته اید، بهتر است تا مدتی این امر را به تأخیر اندازید تا ضمن باز یافتن روحیه خود و خانواده تان حرمت ها نیز حفظ شود.
  •  بدانید فقدان یک یا هر دوی والدین اگر چه برای شما خلأیی ایجاد نموده است، امّا مانعی بر سر راه ازدواجتان محسوب نمی گردد، بلکه با تن دادن به امر ازدواج می توانید خود را از افسردگی، ناراحتی و تنهایی ناشی از فوت والدین رها سازید.

ز) اعتیاد والدین/ سابقه انحرافات اخلاقی/ سابقه بزه کاری و حبس:

  • اگر بلای اعتیاد، دامن گیر یکی از والدین شما شده است، بدانید مادامی که فرد، موفق به ترک نشده و اقدامات شما و دیگر اعضا در ترک دادن، ثمری نداشته است، برای شما بهتر است که هر چه زودتر از آن جمع به وسیله ازدواج جدا شوید.
  • اگر احساس می کنید بدنامی اعتیاد والدینتان، روی زندگی حال و آینده شما سایه انداخته است، بهتر است برای آنکه به طرف مقابلتان اطمینان دهید که شخصیت شما جدا از فضای حاکم بر خانواده تان است، توانایی های فردی خود را افزایش دهید، به دنبال وجهه ی اجتماعی مثبتی برای خود در جامعه باشید و در یک کلام، شخصیتی قوی جدا از خانواده برای خود ترسیم کنید.

6. عدم وجود خواستگار مناسب:

اگر کسی قصد ازدواج داشته باشد و ازدواج برای او  واجب باشد و خواستگاری برای او نیاید، چه باید بکند؟
  • اولین اقدام، عدول از برخی معیارهاست. یعنی از بین معیارهای انتخاب همسر-که برخی سلیقه ای و ذوقی است- چشم پوشی کند. مثلاً اینکه همسرتان حتماً از سادات باشد یا تحصیلات عالیه داشته باشد، جزء ملاک های اساسی نیست. باید تا آنجا که می شود، از برخی از این معیارها دست کشید تا دایره انتخاب زیاد شود. بنابراین بلند پروازی، رؤیا پردازی و بالا بودن سطح توقعتان می تواند به بهای این تمام شود که برای همیشه مجرد باقی بمانید.
  • دوم، باید کاری کنید تا آنجایی که می توانید شایستگی خود را زیاد نمایید. مثلاً پسری که کار ندارد، برود دنبال کار، دختر تحصیلاتش را مقداری بالا ببرد و از همه مهم تر، روی اخلاق فردی خود کار کند. بنابراین در اجتماعات سالم ظاهر شوید؛ مثل مساجد، برنامه های مذهبی، دانشگاه و... زیرا این حضور می تواند باعث بروز استعدادها و خلاقیت های درونی شما شود و بستر را جهت مورد انتخاب قرار گرفتن شما، مهیا نماید.
  • سوم، توجه به وقار و آراستگی ظاهری در معاشرت های اجتماعی و حضور مثبت در فعالیت های خوب و مناسب اجتماعی کمک می کند جوانان شایسته شناخته شوند.
  • چهارم، رفع رفتارها و اخلاقیات نامناسب و نقاط ضعفی که در مورد ازدواج مورد توجه دیگران است. بدخلقی ها، عصبیت ها، بد زبانی ها، و... آفت هایی است که به وجهه ی شخص بسیار لطمه می زند.
  • پنجم، همه باید احساس مسئولیت کنند. اگر در میان فامیل و دوستان، دختر و پسری سراغ دارند که مناسب یکدیگرند، بانی خیر شوند و البته با رعایت اصول اخلاقی و پس از مشورت با یک فرد پخته، در این مورد پیش قدم شوند.
  • ششم، دعا و توکل به خداوند و توسل به اهل بیت (ع) است.
بزرگی از اهل دل این سفارش را می کرد که چهل روز دعای «یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِه» را بخوانید. نگارنده شاهد این بود که جوانی که ازدواجش خیلی سخت شده بود، با این دعا در کمال ناباوری چه ازدواج شیرینی نمود.

7. توهمات:

گاه آنچه به عنوان مانع در مورد ازدواج می پنداریم، جز توهم نیست. لذا در این قسمت با اشاره به برخی از این امور به اختصار بعضی راه حل ها ارائه می گردد.

این توهم بر اثر سابقه شکست خود یا ترس از تجربیات ناموفق دیگران به وجود می آید و برای درمان آن باید:

  • با توکل به خدای قادر، امر ازدواج را پی بگیرید و از شکست نهراسید.
  • اگر در گذشته تان شکستی پیرامون ازدواج داشته اید، منفی بافی را کنار بگذارید و بدانید تمام افراد جنس مخالف بد نیستند. لذا ضمن عبرت گرفتن از تجربه ی ناموفق گذشته به آینده نگاهی روشن داشته باشید.
  • قرار نیست اگر یک نفر در ازدواجش شکست خورد، همه در این امر دچار شکست شوند.
  • در میان هر گروه و صنفی هم افراد بد وجود دارند و هم خوب. لذا عاقلانه آن است که از پیشداوریهای کودکانه نسبت به جنس مخالف بپرهیزیم. مردان خوب زیادند همان طور که زنان خوب زیادند. مشاهده کردن زندگی افراد موفّق و مشورت با آ نها می تواند به ما در این زمینه کمک نماید.
  • قرار نیست با ازدواج دست و پای ما بسته شود و زندانی شویم، پس سیاه نمایی نکنیم.
  • هنگام انتخاب همسر، خوب است نظر وی را در مورد آزادی هایی که در دوره ی مجردی داشتید و حفظ آنها برایتان مهم است بپرسید و با پرداختن به این موضوع، از اضطراب رهایی یابید.
  • آنچه می تواند ترس و استرس ما را به هنگام مواجهه با تغییرات کاهش دهد، این است که پیش از رسیدن به مرحله تغییر، خودمان را آماده کنیم.
  • به خودمان بقبولانیم ما از عهده ی مشکلات و سختی ها بر خواهیم آمد.
  • یک همراه خوب و همدل نه تنها باری به دوش شما نیست بلکه یار لحظه های غم و شادیتان است. لذا آگاه باشید که اختیار نمودن همسری که واقف به مسیرهای پیشرفت و ترقی خود و شما باشد، می تواند به رشد شما کمک کند.

8. مشکلات عاطفی:

یعضی آنچنان به خانواده وابسته اند که تصور جدایی از پدر و مادر برایشان خیلی سخت است. برای حل این مشکل باید موارد زیر را بکار برد:
  • احساس محبت و وابستگی نسبت به خانواده حس زیبا و لازمی است، اما از یک سنی به بعد لازم است فرد با شرکت در اجتماعات خارج از منزل، تمرینی جهت کم کردن این وابستگی ها انجام دهد تا به هنگام ازدواج، فرد و خانواده اش دچار بحران روحی نشوند.
  •  بدانید ازدواج شما را از پدر و مادرتان یا آنها را از شما نمی گیرد، بلکه با اضافه شدن یک نفر به جمع شما، شکل تازه ای به روابط و شیوه ی محبتتان می دهد.
  • آسیب پذیری های روحیتان را به کمک تفکر، تأمل و مشورت با مشاوری امین شناسایی کنید.
منبع: کتاب مطلع مهر، دکتر بانکی

 

همه چیز درباره خواستگاری

همه چیز درباره خواستگاری

  1. مهارت های گفتگو در خواستگاری
  2. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه اول
  3. محورهای هشتگانه مشترک
  4. محورهای اختصاصی از سوی دختر
  5. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه دوم
  6. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه سوم
  7. گفتگوی خانواده ها
  8. ده نکته طلایی در گفتگو
  9. سؤالات متداول در زمینه گفتگو

دانلود جزوه کامل همه چیز درباره خواستگاری

مهارت های گفتگو در خواستگاری

شناخت به وسیله گفتگو کمکی برای افراد است تا زمینه و پایه های ازدواج موفق را پی ریزی کنند. برای رسیدن به این شناخت، لازم است هر دو طرف مهارتهای گفتگو را بیاموزند. تا دچار شناخت سطحی و احساسات زودگذر نشوند این مهارت ها عبارتند از:

1) برای شروع صحبت دختر و پسر در جلسه گفتگو، بهتر است آغازکننده پسر باشد و سؤالات خود را مطرح نماید.

  • نکته: دختر نیز پاسخ دقیق و درستی داده و نظر فرد مقابل را در همان مورد بپرسد.

2) با توجه به اهمیت گفتگو می توان از قبل سؤالات را بر روی کاغذ نوشت تا هنگام صحبت کردن، مطالب فراموش نگردد.

  • نکته: برخی به ضبط جلسات گفتگو به شکل صوتی و تصویری اقدام می کنند که این امر هم خالی از اشکال نیست، زیرا ممکن است در این گفتگوها برخی مسائل خصوصی خانوادگی و در مواردی اسراری ذکر شود که ضبط آنها در هر دو خانواده نگرانی هایی را ایجاد کند.

3) اولین سؤالات، دل مشغولیها و حساسیتهای افراد را در جلسات گفتگو نشان می دهد. زمانی که فرد از شما پرسش می کند و به پرسشهای شما پاسخ می دهد باید شما به پرسشهای او توجه و دقت کنید، زیرا می توانید اهداف و معیارهای او را در زندگی بفهمید. برای نمونه اگر فرد اولین سؤالاتش مسائل مادی مانند: مسکن، ماشین، پس انداز و غیره باشد، مطمئناً دنیای درون برایش در درجه دوم اهمیت قرار دارد و بالعکس.

4) بهتر است از پرسیدن سؤالات بی ارزش و بی اهمیت مثل: رنگ و غذای مورد علاقه و ... در جلسات اولیۀ گفتگو خودداری کرد، چون در اکثر این موارد افراد سعی می کنند سلیقه های خود را شبیه به فرد مقابل بیان کنند.

  • نکته: البته سلیقه های افراد اهمیت دارند اما مهم این است که نگاه ها، تفکرات، باورها و ... بررسی شوند که آیا هم سو، هم جهت و هم سنخ می باشند یا نه.
5) نباید انتظار داشت که سؤالات استاندارد، از پیش تعیین شده دارای جوابهای مشخص باشد، زیرا هر کس مطابق با ذهنیت و تصورات خود به سؤالات جواب میدهد.
ممکن است برداشت فرد مقابل از یک مفهوم، با برداشت شما از همان مفهوم مغایرت داشته باشد و عدم توجه به این نکته، در آینده مشکلاتی را ایجاد نماید. پس بهتر است در چنین مواردی قبل از طرح سؤال از فرد مقابل، در مورد این گونه مفاهیم، توضیح خواسته و سپس سؤال اصلی را مطرح کنید.
6) سؤالات کلی، حتماً جواب کلی دارد مثلاً:
  • نظر شما در مورد حجاب چیست؟
  • شما چه توقعی از همسر آینده تان دارید؟
  • نظر شما در مورد اخلاق و ایمان چیست؟
  • معیارهای شما برای ازدواج چیست؟
  • شما چه نقشی برای زن و یا چه نقشی برای مرد در خانواده قائل هستید؟
نکته: جواب های کلی مبهم هستند، طرفین سؤالات را بر اساس ذهنیات خود تفسیر می کنند و این امر ممکن است شناخت افراد از یکدیگر را با مشکل مواجه کند.
مثلاً به جای این که این سؤال کلی را بپرسید که نظرتان در مورد حجاب چیست؟ سؤالات جزئی زیر را بپرسید؟
  • آیا آقایان هم باید حجاب داشته باشند؟
  • شما حجاب همسر خود را چه می دانید؟
  • شما روابط با نامحرم را برای همسرتان تا چه حد باز و یا محدود می دانید؟ در مورد خودتان چطور؟
  • و صدها سؤال از این دست که تمرکزشان بر جزئیات است؟ یعنی مثالهایی که در زندگی های مختلف کم و بیش ممکن است پیش بیاید.
نکته: این به شما بستگی دارد که سؤال ها را جزئی و با مثال و متناسب با احوال خود طرح کنید.
 

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد شیوه گفتگو در خواستگاری

دانلود پاورپوینت دکتر بانکی پور در مورد فنون گفتگو

7) مهارت خوب گوش دادن بسیار مهم است چرا که در جلسه خواستگاری عمده دغدغۀ افراد، خوب حرف زدن است درحالی که خوب گوش دادن مهم تر و لازم تر است.
8) توجه کنید که هنگام جواب دادن به سؤالات حتماً باید خودتان را در موقعیت سؤال قرار دهید و هیچ گاه پدر، مادر، برادر و خواهرتان را به جای همسرتان در موقعیت قرار ندهید.
  • نکته: شاید دیر آمدن پدرتان به منزل برای شما خیلی مهم نباشد و شما در مقابل آن هیچ عکس العملی نشان ندهید. ولی یقیناً در مورد همسرتان چنین نخواهد بود. بنابراین هنگامی که از شما پرسیده می شود اگر همسرتان دیر به منزل بیاید چه عکس العملی نشان می دهید؟ نباید همسر را جای پدر قرار داده و همان عکس العملی را که در مقابل دیر آمدن پدرتان دارید، مطرح کنید.
9) اگر فرد مقابلتان اتاق جداگانه ای داشت، از او بخواهید در همان اتاق گفتگو کنید.
  • نکته: نظم و چینش وسایل اتاق، تابلوها و کتابها همه پیام هایی دارند که می تواند طرف را در شناخت فرد مقابل یاری دهد.
10) به جواب ها بسیار دقت کنید.
  • نکته: کسی که در جواب سؤال (آیا گذشتۀ خوبی داشته اید؟) می گوید: (از لحظه لحظه عمرم به خوبی استفاده کرده ام) دقیقاً معنای این پاسخ را از او بپرسید. زیرا امکان دارد خوبی از دید او رفاه مالی و ثروت باشد و از دید شما، معنای دیگری داشته باشد.
11) در گفتگو باید خیلی زیرکانه سؤالات را به صورت معکوس مطرح نمایید.
  • نکته: اگر به او بگویید من خیلی اهل تفریحم نظر شما درباره تفریح و گردش چیست؟ امکان دارد او در پاسخ به شما بگوید: من هم همین طور. این سؤال، سؤال معکوس نیست. نظرتان راجع به کسانی که می گویند هیچ جا خانه خود آدم نمی شود چیست؟
  • یا مثلاً در مورد صداقت، مستقیماً نپرسید. نظر شما راجع به صداقت چیست؟ در این صورت او پاسخ می دهد من فردی صادق هستم، صداقت در زندگی خیلی مهم است و ... اما اگر بپرسید نظرتان راجع به دروغ مصلحتی چیست؟ او نمیتواند بفهمد واقعاً نظر شما چیست، این در حالی است که شما دروغ مصلحتی را هم جایز نمی دانید، ولی پاسخی که می دهد نظر واقعی اوست.
  • به عنوان مثال: دختری از این که همسرش با فرد نامحرمی گرم بگیرد و خواهرانه بر خورد کند متنفر است این را می تواند به دو گونه مطرح کند. الف) من از این که همسرم با نامحرم (خواه غریبه یا آشنا) گرم برخورد کند، متنفرم. ب) به نظر شما با توجه به این که آداب معاشرت حکم می کند که انسان به گونه ای با دیگران برخورد کند که او را متحجر و بی ادب نخوانند، یک مرد در روابطش با نامحرم چگونه باید باشد؟ اگر این نامحرم آشنا بود چه؟ فرقی بین نامحرم آشنا و غریبه هست؟ نظر شما چیست؟
  • اگر چند سؤال این چنینی در گفتگو باشد فرد مقابل مجبور است چیزی را که اعتقاد دارد بیان کند زیرا که نمی داند موضع شما چیست؟
  • سؤالاتی که فرد مقابلتان خیلی رک و مستقیم باید به آنها پاسخ دهد، مناسب نیست، چرا که باعث ایجاد تنش و تحریک می شود. برای نمونه برای آگاهی از این که او هنگام عصبانیت چه کار می کند یا میزان خشونت او در چه حدی است، بهتر است بپرسید زمانی که از دست خواهر و برادرتان ناراحت و عصبانی می شوید چه می کنید؟ تا این که مستقیماً از او سؤال کنید که آیا شما هنگام عصبانیت اهل زد و خورد هستید یا نه؟ از بیان کردن سؤالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر است خودداری کنید.
12) سؤالاتی که پاسخ آنها بله یا خیر است زیاد جالب نیست.
  • نکته: شاید او جوابی دهد که نیاز به تحلیل و توضیح داشته باشد. مثلاَ در مورد تعصب به همسر و ساده زیستی و ... حتماً از او توضیح کامل بخواهید که منظورش از این که می گوید ساده زیستی در زندگی من از اهمیت ویژهای برخوردار است، یعنی چی؟
13) سؤالاتی که مربوط به بررسی حالات روحی و روانی و صفات طرف مقابل می باشد، لازم است معادل مثبت صفات پرسیده شود.
  • نکته: ممکن است فرد موضع بگیرد، مثلاً بپرسید بیشتر حسابگر هستید یا دست و دل باز؟ در این صورت مقابل هر کدام را انتخاب کرد، احساس بدی ندارد.

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد موضاعات گفتگو در خواستگاری

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد نگرش های اخلاقی در گفتگوی خواستگاری

2. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه اول

  • پرسشهای جلسه اول

حال که با مهارتهای سؤال کردن و جواب دادن در جلسه خواستگاری آشنا شدید، نوبت به این می رسد که بدانید این سؤالات و عملیات را حول چه محورهایی تهیه کنید.
در این بخش فهرستی از سؤالاتی که لازم است در جلسات بیان شود، ارائه می گردد. البته سؤالات تنها به عنوان نمونه و جهت آشنا شدن ذهن خواننده می باشد، نه به عنوان سؤالات استاندارد و ملاک اصلی. هر فردی با توجه به ویژگیها، نیازها و شرایط و معیارهایی که برای ازدواج دارد و هم چنین با توجه به اهمیت و حساسیت بر روی موضوع ها، قادر خواهد بود که سؤالات خود را تهیه کند.
برای این که جلسات گفتگو نتیجه بخش و مفیدتر باشد بهتر است که در جلسه اول گفتگو 8 محور مشترک از سوی دختر و پسر و 6 سؤال اختصاصی از سوی دختر مطرح شود که به شرح آنها پرداخته می شود.

3. محورهای هشتگانه مشترک

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد فنون سوالات گفتگو در خواستگاری

1) معرفی:

به عنوان اولین سؤال، هر دو نفر از هم بخواهند که خودشان را به طور کامل معرفی کنند و خلاصه ای از گذشته زندگی شان را بگویند. سرگذشت و بیوگرافی شامل این موارد می شود: معرفی کامل نام و نام خانوادگی، شغل، سن، شغل پدر و مادر، میزان تحصیلات هر یک از آنها، وضعیت شغلی و تحصیلی و سنی دیگر افراد خانواده و این که در چه خانواده ای و با چه شرایطی بزرگ شده و مسائل خاص زندگی آنها در گذشته چگونه بوده است.
  • نکته: توجه شود مسائلی که روی زندگی مشترک تأثیرگذار است باید بیان شود نه هر موضوع و مسئله ای. روشن است که این سؤال در ازدواجهای فامیلی و آشنا جایگاهی ندارد.

 2) اعتقادی:

بعد از معرفی، لازم است دو نفر سؤالاتی در مورد مسائل دینی و اعتقادی از یکدیگر بپرسند.
  • نکته: این گونه پرسشها علاوه بر این که شباهت عقیدتی دو فرد را نشان می دهد فاصله مذهبی فرد با خانواده اش را نیز ارزیابی می کند.
نمونه سؤالات این بحث شامل:
  • به نظر شما میزان پایبندی و اعتقاد به مسائل دینی تا چه حد مهم است؟
  • آیا آشنایی با مسائل و دستورات مذهبی لازم است؟
  • آیا مایل هستید همسر شما تمایلات مذهبی داشته باشد یا خیر؟
  • آیا در جلسات مذهبی شرکت می کنید؟ تا چه حد؟
  • حد نگاه به نامحرم چقدر است؟ شما در این رابطه چگونه برخورد می کنید؟
  • به نظر شما ارتباط با جنس مخالف تا چه اندازه پذیرفتنی است؟
  • میزان هماهنگی اعتقادی مذهبی شما با خانواده چقدر است؟
  • نظر شما در مورد شنیدن موسیقی چیست؟
  • اگر کسی در بین نزدیکان من یا شما اهل مصرف مشروبات الکلی باشد، درباره او چه احساسی خواهید داشت؟
نکته: در اعتقادات دینی از مصادیقی که خود به آنها اعتقاد دارید، سؤال کنید از جمله واجبات (نماز، روزه و ...) و مستحبات (زیارت، محافل و ...)، مسأله تقلید و ... چرا که هر یک به شکلی در زندگی مشترک تاثیرگذار خواهد بود.

3) صفات روحی و اخلاقی:

نکته مهم، شناخت صفات روحی و اخلاقی فرد مقابل می باشد. دختر و پسر باید بدانند از نظر روحی و اخلاقی با هم شباهت دارند یا نه؟ مشابه بودن یا نبودن این صفات در زندگی اثرات مثبت یا منفی دارد.

4) خط مشی کلی زندگی:

دو طرف باید درباره اهداف، برنامه ها و رویه هایی که در زندگی پیش می گیرند سؤالاتی را مطرح کنند.
  • نکته: در مورد خط فکر سیاسی افراد باید از هم پرسش نمایند.
  • چشم انداز شما برای زندگی آینده چیست؟ این برنامه ها در چه زمینه هایی است؟
  • به نظر شما مهمترین عامل موفقیت در زندگی چیست؟

5) استقلال و ثبات فکری و احساسی:

یکی از موضوعات مهم دیگر، استقلال فردی دو طرف می باشد. از طریق پرسیدن برخی پرسش ها درمورد استقلال فردی طرف مقابل، اطلاعاتی را کسب کنید تا بدانید در زمینه های شخصی، تصمیم گیری و ... تا چه حد به نظر دیگران به ویژه پدر و مادر و دوستان در امور زندگی مشترک اهمیت می دهد؟ استقلال دارد یا به خانواده خود وابسته است؟ اجازه دخالت در زندگی مشترکش را می دهد؟ آیا او دهن بین است یا خیر؟
در این مورد می توان از این سؤالات استفاده نمود:
  • تا به حال چند بار شغل عوض کرده اید؟
  • آیا رشته تحصیلی خود را تغییر داده اید؟
  • آیا تا به حال با دوستی قطع رابطه کرده اید؟ چرا؟
  • از طرف مقابل بپرسید که به تناسب سنش چه چیزی اندوخته است؟ مثلا یک آقای 27 ساله چه میزان تحصیلات دارد، چه میزان سرمایه و یا چه میزان تخصص دارد؟ این فرد حداقل 7 سال از بهترین زمان جوانی را در اختیار داشته است.

6) مسئولیت پذیری و انجام وظایف:

بخش دیگری از پرسش ها باید به موضوع مسئولیت پذیری دو نفر اختصاص یابد. 
سؤالات باید به صورت دقیق درباره زندگی قبلی فرد، شغل، تحصیلات، وظایف دوستی و خانوادگی و ... مطرح شود.

نکته: بر اساس این پرسش می توانید میزان مسئولیت پذیری فرد را مورد ارزیابی قرار دهید:

  • شما در چه تاریخی سرباز شدید، کی به سربازی رفتید؟ آیا غیبت هم داشته اید؟
  • آیا در قبال انجام ندادن کارها در خانواده دچار عذاب وجدان می شوید؟

 7) انعطاف پذیری:

انعطاف پذیری محور دیگر پرسش های شما است. از طریق برخی پرسش ها می توانید میزان انعطاف پذیری فرد را بسنجید.
  • نکته: فردی که منفعل باشد مشکلات عدیده ای را در زندگی برای شما ایجاد می کند.
  • برای نمونه می توان از طرف مقابل چنین پرسش کرد که فرض کنید برای رفتن به یک مسافرت آماده شده ایم و قرار است ساعت 18 از منزل خارج شویم، ناگهان تلفن زنگ میزند. و یکی از اقوام که از شهرستان آمده اند، خواهان آدرس دقیق منزل ما هستند که به میهمانی ما بیایند، در این هنگام شما چه کار می کنید؟ نحوه پاسخگویی به این سؤال مهم است نه خود جواب. اگر فرد بگوید به آنها می گوییم برنامه مسافرت داریم و نمی توانیم در خدمت شما باشیم. (این نشانه عدم انعطاف است) هم چنین اگر بگوید به آنها می گوییم قدمتان روی چشم بفرمائید (این هم نشانه عدم انعطاف است) در حالی که فرد منعطف به راه های دیگری به غیر از بلی یا خیر نیز توجه دارد. مثلا میگوید: باید ببینم سفر ما چقدر اهمیت دارد؟ آن فامیل کیست؟ ضرورت میهمانی او چیست؟ تاثیر رفتن به این سفر روی ما چقدر هست؟ و ...
(فراموش نکنید اینها مثال هستند، شما می توانید مسائل دیگری را طرح کنید، حتی گذشته فرد و رویارویی با مشکلاتی که در حوزه شغلی، تحصیلی و خانوادگی داشته، میزان انعطاف پذیری و سازگاری فرد را مشخص می کند) بنابراین انعطاف پذیری و این که فرد تا چه میزان خاصیت کششی دارد و حاضر به انعطاف و تغییر در نظراتش است بسیار مهم می باشد.

8) ارتباطات اجتماعی:

پرسش هایی می تواند به شما کمک کند تا میزان تعاملات اجتماعی فرد مقابل را بسنجید. 
  • در واقع بررسی کنید این فرد آیا در روابط اجتماعی خود افراط دارد یا تفریط؟ 
  • تا چه حد با فامیل ارتباط دارد؟ 
  • آیا در روابط اجتماعی گزینشی رفتار می کند؟ 
  • ارتباط فرد مقابل با دوستانش از اهمیت زیادی برخوردار است. میزان وابستگی فرد مقابل را بسنجید.
  • اگر همسر آینده شما در محیط کار یا بین نزدیکان با نامحرمان با حفظ ضوابط شرعی و عرفی ارتباط داشته باشد، چه می کنید؟
  • نکته: با این سؤال می خواهید به میزان سختگیری وی در این زمینه پی ببرید. تا چه اندازه به رفت و آمد با دوستان و نزدیکان خود و نزدیکان همسرتان تمایل دارید؟
  • نکته: از این طریق قادر خواهید بود که تیپ شخصیتی فرد را دریابید. یعنی فرد مقابل درون گرا است یا برون گرا و این که آیا در ارتباطات فامیلی و با دوستان مجرد خود زیاده روی می کند یا نه.
  • تا چه علاقه مند هستید با دوستان دوران مجردی در محافل و مجالس رابطه داشته باشید تا چه حد دوستان تان در تصمیم گیری به شما کمک می کنند. به دوستانتان بیشتر توجه دارید یا خانواده و یا فامیل؟ چرا؟

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد بحث اقتصادی سوالات گفتگو در خواستگاری

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد خانواده ها سوالات گفتگو در خواستگاری

4. محورهای اختصاصی از سوی دختر

1) شهر محل سکونت:

تصمیم دارید که با همسر آینده تان در کدام شهر زندگی کنید؟

2) نوع سکونت:

آیا می خواهید مستقل زندگی کنید یا بنا دارید با والدین خود، محل سکونت مشترک داشته باشید؟
  • نکته: در صورت تمایل به زندگی با والدین، باید مشخص شود که چگونه (در یک محله، یک مجتمع، یک آپارتمان، یک طبقه یا یک دستگاه) می خواهد با آنان زندگی کند.

3) اشتغال مرد:

شما به چه کاری اشتغال دارید؟
  • نکته: وضعیت شغلی طرف باید شفاف و روشن بیان شود و کلی گویی در این مورد (بازار، واسطه گری، وزارت خارجه و ...) کافی نیست؛ زیرا در بازار، انواع شغل ها؛ در کار واسطه گری، انواع واسطه ها، و در وزارت امور خارجه، انواع سمت ها وجود دارد. در صورتی که در حال حاضر اشتغال ندارد، بپرسید: در آینده چه شغلی را می خواهید انتخاب کنید؟ توجه داشته باشید که هر خانمی نمی تواند با هر شغلی که همسرش داشته باشد، کنار بیاید.
  • نکته: شغل هایی چون هنرپیشگی، سیاست مداری، مشاوره، نظامی گری، نیروی انتظامی، روحانیت و ... روحیه خاص می خواهد.

 4) فعالیتهای سیاسی اجتماعی زن:

نظر طرف مقابل را در مورد فعالیت خود در امور سیاسی و اجتماعی بپرسید. برای نمونه آیا موافق هستید که همسر آینده شما فعالیت سیاسی اجتماعی داشته باشد؟ تا چه اندازه؟

5) اشتغال و تحصیل زن:

لازم است در مورد اشتغال، و نوع آن (مراکز تجاری، اداری، آموزشی و ...) و در مورد تحصیل به سطح آن (کاردانی، کارشناسی، ارشد و دکتری) اشاره کند. برای نمونه، آیا موافق هستید که همسر آینده تان اشتغال داشته باشد یا به تحصیل خود ادامه دهد؟

 6) مسائل اقتصادی:

در رابطه با امور اقتصادی و شیوه خرج کردن پول باید پرسش هایی صورت پذیرد. مثلاً در مورد خساست یا دست و دل باز بودن مرد و یا این که در زندگی مشترک تا چه حد به مسافرت و مهمانی دادن توجه می کند.
  • نکته: با این گونه پرسش ها می توان به روحیه طرف مقابل در میزان هزینه کردن برای زندگی و خساست احتمالی او پی برید.
در پایان گفتگوی جلسه اول، در صورت احساس توافق کلی، مطالبی را که جنبه خصوصی و سرّی دارد (بیماری حاد یا خاص، اختلال روحی روانی، طلاق والدین، اعتیاد والدین، مجرم بودن یکی از افراد خانواده و ...) و حدود مهریه (زیاد، کم و متعادل) را مطرح کنید.

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد بیان نگرش ها

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد گفتگوی خانواده ها

5. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه دوم

در صورتی که طرفین از گفتگوی جلسه اول به طور نسبی راضی بودند، بهتر است زمانی را برای جلسه دوم تعیین کنند، چرا که ممکن است در جلسه اول برخی از پاسخ ها کلی و مبهم بوده یا برای فرد سؤال برانگیز باشد و یا حتی رفتارهایی بوده که باید در جلسات بعدی رفع شود. لازمه این امر طرح سؤالات جدید برای رفع ابهام در جلسه دوم می باشد.

  • نکته: این جلسه برای تکمیل اطلاعات، رسیدن به نتیجه، تجزیه و تحلیل مطالب جلسه اول و تبادل فکر با اعضای خانواده ضرورت دارد.
پرسش های جلسه دوم را می توان با عناوین زیر مطرح نمود:

1) صفات روحی و اخلاقی:

در جلسه اول گفتگو به صورت کلی درباره صفات روحی و اخلاقی پرسش می شود اما در جلسه دوم می توان با سؤالات جزئی تر به شناخت دقیق تر ویژگی های روحی و اخلاقی طرف مقابل دست یافت. شناخت این ویژگی ها سبب می شود که طرفین در تصمیم گیری خود بهتر عمل کنند.
نمونه سؤالات عبارت است از:
  • منطقی بودن را در چه می دانید؟ چقدر در زندگی، خود را منطقی می دانید؟
  • وقتی تصمیم آخر را می گیرید، چه عواملی در منصرف شدن شما می توانند دخیل باشند؟
  • دوست دارید در مقابل سختی کار شما، همسرتان چگونه شما را درک کند؟
  • در تصمیم گیری ها چقدر از نظرات دیگران استفاده می کنید؟ چقدر برای کارهای تان احتمال اشتباه کردن می گذارید؟
  • چقدر حرف مردم برایتان مهم است؟ آیا همیشه قضاوت مردم در مورد شما درست بوده؟
  • اوقات فراغت خود را به چه چیزهایی اختصاص می دهید؟
  • بذله گویی تا چه حد خوب است آیا دیگران شما را به عنوان یک آدم شوخ طبع می شناسند؟
  • احسان به پدر و مادر را در چه چیزهایی می بینید؟ اگر در مسئله ای با پدر و مادرتان اختلاف داشتید، چه می کنید؟ تا حالا شده است مخالف نظر آنها کاری کرده باشید؟ چرا؟
  • از چه رفتاری نمی توانید بگذرید؟
  • افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، وسواس، سوءظن، زود رنجی، کج خلقی، تنهایی، ترس ها، سابقه های بستری و درمان و ... جزء مهم ترین مسائلی هست که باید بررسی شود، (شاید بررسی این بند یکی از ضرورت هایی است که دختر و پسر باید به روانشناس مراجعه کنند.) اما اگر خودشان قصد بررسی داشتند باید نشانه های این اختلالات را بشناسند و با سؤال و دقت در نشانه ها و علائم این اختلالات پی به مشکل ببرند.
  • هم چنین صفاتی مثل خسیس بودن، حسابگری، ولخرجی (دست و دلباز)، بی خیال، منزوی و بی علاقه به تفریح، پیگیر بودن (سمج)، سهل انگار، سخت گیری و .... جزء مسائلیست که می توان با مثال های فوق پرسیده شود.

2) جلب رضایت همسر:

در روابط دو طرف، دختر و پسر باید در مورد رضایت همدیگر پرسش هایی داشته باشند. برای نمونه؛
  • فرد مقابل تا چه حد باید رضایت همسرش را جلب کند و تا چه میزان باید به خواسته های او توجه داشته باشد؟
  • چه شیوه هایی سبب جلب رضایت فرد مقابل می شود؟ و ...

3) قناعت و تجملات:

در مورد میزان ساده زیستی و قناعت یا تجملات در زندگی باید از فرد مقابل پرسش شود. برای نمونه؛
  • تعریف قناعت از نظر شما چیست و تا چه حد قناعت دارید؟
  • درباره تجملات و تشریفات در زندگی و حدود آن چه نظری دارید؟     

4) سازگاری:

گاه در زندگی مشترک اتفاقاتی می افتد که نیاز است طرفین با هم سازگاری و همکاری داشته باشند. مثلاً: 
  • اگر اتفاقی برای شما بیافتد که مجبور باشید با نصف درآمد قبلی همسرتان زندگی کنید، چه می کنید؟
  • چه امکاناتی را برای داشتن رفاه نسبی لازم می دانید؟
  • شما مایلید همسرتان در خرید لوازم زندگی چه مسائلی را رعایت نماید؟

5) مدیریت:

مدیریت زندگی نیز از موضوعات مهم و اساسی است که دو طرف باید دیدگاه خود را در مورد آن بگویند. پرسش در مورد این که چه کسی مدیریت کند؟ مهم است. شاید هر دو به زن سالاری یا مردسالاری معتقد باشند یا بالعکس. 
پرسشهایی در این زمینه می تواند دیدگاه فرد مقابل را در مورد مدیریت زندگی نشان دهد. برای نمونه؛
  • دیدگاه شما درباره جایگاه مرد در زندگی چیست؟
با پرسیدن این نوع سؤالات خواهید فهمید که خانم روحیه زن سالاری دارد یا نه؟ و برای خود جایگاه مشاوری مهربان قائل است یا خیر.
  • دیدگاه شما درباره جایگاه زن در زندگی چیست و به او چقدر میدان می دهید؟
  • با پرسش سؤالاتی در این زمینه می توانید بفهمید آیا آقا، خانم ها را موجوداتی ضعیف و کم اهمیت می داند یا نه؟

 6) دخانیات:

پرسش در مورد دخانیات و مواد مخدر می تواند دیدگاه افراد را در مورد این نوع مواد نشان دهد.
  • نظرتان درباره سیگار و مصرف آن و مواد مخدر چیست؟
  • آیا به مواد خاصی اعتیاد دارید؟ (قهوه، چای، غذای خاص، سیگار، قرص و ...) آیا از دخانیات یا قرص یا آمپول ویژه ای برای آرامش استفاده می کنید؟

7) میزان درآمد:

میزان درآمد آقا مسأله مهمی است که خانم باید در مورد آن اطلاعاتی کسب کند تا بداند آیا می تواند با چنین درآمدی زندگی کند. آیا میزان درآمد شما در حدی هست که بتوانید با آن، زندگی متوسطی را اداره کنید؟
  • این سؤال در جلسه دوم پرسیده می شود تا شائبه پول دوستی و مادی گرایی زن پیش نیاید.
  • هم چنین پرسش از میزان درآمد خانم چندان لزومی ندارد. زیرا درآمد برای او می باشد مگر آن که او بخواهد در امور مالی زندگی مشارکت کند.     

8) اعتقاد به مشاوره:

از آن جایی که در زندگی مشترک ممکن است مشکلاتی به وجود آید که نیازمند کمک از افراد می باشد لذا در جلسه گفتگو طرفین می توانند نظر خود را در مورد این که از چه کسی در زندگی مشترک مشورت بگیرند.
  • برای رفع مشکلات زندگی تا چه حد به مشاوره اعتقاد دارید و آن را مؤثر می دانید؟
  • در صورت بروز مشکل در زندگی مشترک ترجیح می دهید با چه کسانی مشورت کنید؟
  • برخی مردها به مشاوره تن نمی دهند؛ زیرا گمان می کنند رفتن نزد مشاور به معنای اعتراف به اشتباه است.

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد مسائل اقتصادی در گفتگو

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد شناخت خانواده

6. پرسش های گفتگو در خواستگاری جلسه سوم

آیا لازم است جلسات گفتگو به جلسه سوم هم کشیده شود؟ در این صورت چه سؤلاتی را باید مطرح کرد؟

برخی از مسائل را به سبب حیا نمی توان در جلسات اول و دوم مطرح کرد یا هنوز زمان طرح آنها نرسیده است. این سؤالها عبارتند از:

1) گرم مزاجی یا سرد مزاجی:

رفع غرایز جنسی تا چه حد در زندگی زناشویی برایتان اهمیت دارد؟
  • نکته: با توجه به این که اختلاف شدید خانم و آقا در این مسئله، عامل اختلاف جدی در زندگی مشترک و در مواردی عامل انحراف اخلاقی و جنسی یک طرف و لطمه به اعصاب و روان می شود، طرح آن ضرورت دارد.
  • این سؤال در جلسه سوم مطرح می شود تا به فرد تهمت شهوترانی، هواپرستی و ... داده نشود. اگر طرح این سؤال برایتان مشکل است و حیا اجازه نمی دهد می توانید آن را به صورت نوشتاری بپرسید.

2) فرزنددار شدن و زمان آن:

  • چه زمانی را برای فرزنددار شدن مناسب می دانید؟
  • چند تا فرزند خوب است؟

3) چگونگی مراسم عقد و عروسی:

  • نظر شما در مورد مهریه چیست؟
  • نظرتان درباره چگونگی و مراسم عقد و عروسی چیست؟
  • آیا مراسم آلوده به گناه یا بدون گناه برایتان فرقی دارد؟
  • نکته: در صورت عدم توافق در این مسائل ممکن است در ابتدای ازدواج، کدورت هایی پیش آید و به سبب خاطرات تلخ پدید آمده، بهانه جویی هایی در زندگی مشترک بروز کند.     

4) چگونگی ملاقات های دوران عقد:

  • نظر خانواده شما درباره ملاقات های دوران عقد چیست؟
  • در این زمینه آداب و رسوم خاصی در خانواده شماست؟

5) انتظار خاص از همسر آینده:

  • آیا انتظار خاصی از همسر آینده خود دارید؟
  • نکته: برخی از افراد نیازهای خاصی دارند که حتماً باید پیش از ازدواج با نامزد خود مطرح کنند تا ببینند آیا توان برآوردن آن را دارد یا خیر، برای مثال ممکن است دختری یا پسری بیش از دختران و پسران دیگر به اظهار محبت همسر نیاز داشته باشد که حتماً باید مطرح نماید.

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد موضوعات مطرح شده در گفتگو

7. گفتگوی خانواده ها

نکته: مسئله دیگری که در گفتگو قابل توجه می باشد، این است که قسمتی از شناخت در گفتگو بین خانواده ها به دست می آید، مشروط بر این که صحبت های آنها مربوط به ازدواج فرزندان شان باشد.
بنابراین در این مرحله از خواستگاری که دختر و پسر برای گفتگو به اتاق دیگری می روند فرصت مناسبی است تا خانواده ها نیز با همدیگر آشنا شوند و در مورد ساختار خانواده، آداب و رسوم، میزان پایبندی به اعتقادات مذهبی و ... صحبت کرده تا بتوانند با تفاوت های فرهنگی، اجتماعی، خانوادگی و ... یکدیگر آشنا شوند.
از سوی دیگر، خانواده دختر و پسر در مورد خصوصیات اخلاقی و رفتاری دختر و پسرشان اطلاعات لازم را بدهند. هم چنین خانواده پسر، دلیل و نحوه انتخاب شان را بازگو نمایند و نحوه عملی کردن وعده هایی که داده می شود چه ازطرف دختر و خانواده اش و چه از طرف پسر و خانواده اش سؤال و مورد بررسی قرار گیرد.

8. ده نکته طلایی در گفتگو ها

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد گفتگو های خانواده در خواستگاری

9. سؤالات متداول در زمینه گفتگو

الف) سکوت در جلسات گفتگو:

سکوت در جلسات گفتگو می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد مثلاً
  • کمرو باشد
  • یا این که احتمال دارد خواستگاری بر او تحمیل شده باشد، به خصوص اگر در جمع به او اجازه صحبت نمی دهند در این صورت حتماً با پرسش های روشن و پیاپی باید اطمینان یافت که از این امر رضایت کامل دارد.
  • احتمال دیگر این است که طرف مقابل را از نظر ظاهر نپسندیده و انگیزه ای برای گفتگو ندارد و نمی تواند با این مسئله کنار بیاید.
  • گاهی هم شخص در جلسه اول گفتگو، مطالب و سؤالاتی را مطرح و در جلسات بعدی سکوت می کند. این نشان می دهد که همان سؤالات اصلی و کلیدی جلسه اول برایش مهم بوده و سؤالات بعدی اهمیتی ندارد زیرا در خود قدرت انطباق می بیند و می داند که با وجود وجوه مشترک در مسائل اصلی، با بقیه اختلافات می تواند کنار بیاید و خود را وفق دهد.
  • در صورتی که فرد مقابل خواسته های شما را بدون چون و چرا می پذیرد احتمال احساسی برخورد کردن، وجود دارد. زیرا امکان ندارد دو نفر با دو وراثت متفاوت، دو محیط و دو تربیت گوناگون، در همه مسائل تفاهم داشته باشند، حتی دو خواهر یا دو برادر نیز با وجود اشتراک در محیط و تربیت با هم تفاهم کامل ندارند. 

ب) تشخیص صداقت:

یکی از سؤالات مهمی که معمولاً پیرامون جلسات خواستگاری بیان می شود این است که ما از کجا بفهمیم طرف مقابل سؤالات را با صداقت پاسخ داده است؟
  • برای اطمینان از جواب های او باید مقدمه ای را درباره ی صداقت بیان کنید. به مخاطب خود بگویید: صداقت در خواستگاری یک امر حیاتی است. من خود آدمی نیستم که همیشه در زندگی راستگو باشم و انتظار ندارم همسرم نیز همیشه در زندگی راست گفته باشد. اما این که انسان در جلسه خواستگاری به راستگویی دقت داشته باشد بحث بسیار مهمی است زیرا عدم صداقت در جلسه خواستگاری را خیانت به طرف مقابل می دانم و من هر نقطه ضعفی را از خواستگارم می پذیرم مگر این نقطه ضعف را. باید بکوشید به گونه ای با بیانی جدی این مطلب را یادآور شوید،
  • مثلاً این که بگویید: (من اگر متوجه شوم که در جلسه خواستگاری مطلبی خلاف واقع بیان شده است، اگر نقاط مثبت فراوان هم داشته باشد نمی توانم او را بپذیرم زیرا ازدواجی موفق است که انسان هم خوب انتخاب کند و هم خوب انتخاب شود.
  • البته جمله آخر هم پیام مهمی است برای خود شما، اگر شما بخواهید با کسی مسافرت بروید و او تمایلی به مسافرت با شما نداشته باشد و شما اصرار کنید و طرف را متقاعد کنید و راهی سفر شوید، مسافرت به هر دوی شما سخت خواهد گذشت. ازدواج بالاتر از این است اگر یکی خوب انتخاب کند ولی خوب انتخاب نشود خود این فرد هم از زندگی لذت نمی برد، بنابراین باید صداقت داشته باشیم.
  • راه دیگر این تشخیص این است که از مطالبی سؤال نمایید که در تحقیقات در مورد فرد مقابل نسبت به درستی آنها مطمئن هستید. پاسخ فرد مقابل صداقت یا عدم صداقت او را نشان می دهد.
اما چند نکته:
  • برای این که راحت باشید و صداقت خود را نشان دهید از همان کلمات معمول و همیشگی تان استفاده کنید نه از کلمات سخت و غیر معمول.
  • صداقت شما و خانواده تان در رفتار و گفتار، آنها را نیز تشویق می کند که صادق باشند.
  • در گفتگو دو طرف باید بنا را بر معرفی واقعی و صریح خود بگذارند. 

ج) بیان اسرار زندگی در خواستگاری:

در پاسخ باید گفت اسرار زندگی طبقه بندی دارد. در مباحث امنیتی اطلاعات را به چهار طبقه (به کلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه) تقسیم می کنند. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید. 
  • در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است، مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبه رو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
  • گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است. در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید.
  • برخی از اسرار را نیز می توانید در جلسات بعد مطرح کنید اسراری را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کرد. 
  • شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد پیدا کرده اید، او را مطلع سازید.
  • اما نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید، بعد از ازدواج هم، همسرتان متوجه آن نمی شود، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان و خطاها، امری ما بین ما و خدای ماست و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد و از طرف مقابل هم نخواهید به این مسائل اشاره کند. ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم و خطایی شده اید و امکان برملا شدن آن را پس از ازدواج می دهید، باید حتماً به نحوی مطرح سازید و آن را برای فرد مقابل بیان کنید.
  • گفتن تمام جزئیات (عصبانیت های موردی، بین ظمی های موردی، و ...) لازم نیست زیرا باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است طرف مقابل این گونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست. پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره این که چه گناهی مرتکب شده ای، آیا دوست پسر یا دختر داشته ای، چند تا خواستگار برایت آمده، به خواستگاری چند نفر رفته ای، چگونه مسلمان شده ای و ... لازم نیست و گاهی توهین و بی حرمتی به شمار می رود و پیامدهای منفی دارد.
اما چند نکته:
  • اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است با معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هر گونه سؤالی که دارند از پزشک معالج تان بپرسند.
  • اگر طرف مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم گرفت. بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا طرف مقابل، به دور از ترحم تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
  • از گفتن عیبی که خواستگاری تان را به هم می زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را در زمین سستی بنا کرده اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند، نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد.

دانلود سخنان دکتر بانکی پور در مورد بیان اسرار در خواستگاری

دانلود پاورپوینت از دکتر بانکی پور در مورد حد صداقت گفتگو

منبع: سایت اسک دین
 
دانلود: 

پاورپوینت

دریافت پاورپوینت های زیبا

اضطراب در کودکان وپرورش اعتمادبنفس به آنها

شیوه های برقراری ارتباط با نوجوانان

سبب شناسی اعتیاد

کلیدهای شادزیستن

از بی مهری تا بی وفایی

رابطه دختر و پسر

هوش کودکان

زندگی چیست؟

نکته ها

خلاق

سجده


دانلود پاورپوینت زندگی زناشویی فوق العاده
با موضوعات:

همسرتان راهل بدهید.
به همسرتان اهمیت بدهید.
قوانینی برای یک زندگی موفق
راه های انتقاد مناسب از همسر
چگونه با همسرتان صحبت می کنید؟
مشکلات ارتباطی بین زوجین
قوانین طلایی برای زندگی

دانلود پاورپوینت زندگی زناشویی فوق العاده
برای دانلود روی عکس کلیک کنید.

دانلود پاورپوینت آسیب های اجتماعی مخصوص دانش آموزان

بدبختی وبینوایی این نیست که شخص کور باشدبلکه این است که نتواندکوری را تحمل کند.

 

بزرگی گفت:نتایج نگرانی را دیده ام اگر تمام ثروتم از دست برود هرگز نگران نمی شوم,آن چه رابتوانم انجام می دهم وبقیه را به خدا می سپارم.

 

حضرت مسیح(ع):دشمن خود را دوست بدار.ممکن است مانتوانیم دشمن خود را دوست بداریم ولی برای سلامت خود باید آن ها راببخشیم.

دانلود پاورپوینت در خصوص حجاب وعفاف

 

دانلود پاورپوینت  مهارت مطالعه و یادگیری

دانلود کتاب منازل الاخره نوشته شیخ عباس قمی

1-دانلود کتاب هنر عشق ورزیدنEh

نویسنده:زهرا خوش نظر

عشق

 

2-برای دانلود کتاب بر روی لینک مقابل کلیک کنید:     هنر عشق ورزیدن

نویسنده اریک فروم


آزمایش امید بر روی موش خواندنی است.

امید در زندگی چقدر تاثیر گذاراست؟

پاورپوینت نقش امید در زندگی

دانلود


 

 

راه های تربیت فرزند

چگونه فرزند خود را تربیت کنیم؟

روش های تربیت فرزند

دانلود پاورپوینت راه ها وروش های تربیت فرزند

ماهواره؛ ترانه تازه حامد زمانی منتشر شد/دانلود

سلام دوستان

به نظر شما راه اندازی شبکه های به زبان فارسی توسط دولت های غربی از سر دلسوزی برای پرکردن اوقات فراغت ماست یا هدفی دیگر در پی دارد؟

پاورپوینت مضرات ماهواره

پاورپوینت فواید ماهواره

برای دانلود اینجا کلیک کنید

مخصوص آموزش خانواده

هدف اصلی راه اندازی شبکه فارسی وان چیست؟

ماهواره ومضرات آن وتاثیر بر نوجوانان وجوانان


  دانلود پاورپوینت فلسفه ازدواج  فایده ازدواج ومشکلات ازدواج زود رس ودیر رس
ضرب المثل در مورد ازدواج!
زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. ( ضرب المثل آلمانی )

دانلودپاورپوینت  مخصوص آموزش خانواده

(با موضوع :اخلاق در خانواده)

+به همراه داستان

پاورپوینت های مخصوص آموزش خانواده به ازای هر دانلود یک صلوات


با دانستن این تفاوت ها می توانیم راحت تر در کنار هم زندگی کنیم.

 دانلودپاورپوینت تفاوت های زن ومرد 


دانلود پاورپوینت اخلاق در خانواده

دانلود پاورپوینت راه ها وروش های تربیت فرزند

دانلود پاورپوینت دوست شدن با فرزندچگونه با فرزند خود دوست شویم؟

پاورپوینت مضرات وفایده های ماهواره


دانلود پاورپوینت فلسفه ازدواج  فایده ازدواج ومشکلات ازدواج زود رس ودیر رس

دانلود پاورپوینت رابطه دختران با پسران  وراهکارآن

پاورپوینت ویژگی های نوجوانان وجوانانبرای دانلود روی این جا کلیک نمایید.


پاورپوینت نقش امید در زندگی دانلود

.......

علت اضطراب چیست ؟

راه های رسیدن به آرامش چیست؟

دانلود پاورپوینت صلوات یادت باشه برای دانلود کلیک کن

منبع: وبلاگ عاشق یک لحظه نگاهت



 


کتب الکترونیکی

پاورپوینت آسیب شناسی شبکه های اجتماعی


  1. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | پاورپوینت درس 15؛ هر چیز که در جستن آنی، آنی

    ... رسانه ای ویژه معلمین؛ پاورپوینت درس 15 تفکر و سواد رسانه ای هر چیز ... پیوست اندازه پاورپوینت درس 15؛ هر چیز که در جستن آنی، آنی ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:51 - 3 نظر

  2. پاورپوینت/ مناسک حج تمتع

    ... بازدید: 827 پاورپوینت مناسک حج تمتع عناوین پاورپوینت ها :  احرام در مکه - اعمال مکه ... پیوست اندازه پاورپوینت مناسک حج تمتع - احرام در مکه ...

    مدیر سایت - 05/20/1396 - 13:59 - 0 نظر

  3. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | درس ۱۴: مخاطب بی مخاطب (حقوق مخاطب)

    ... رسانه ای ویژه معلمین؛ در پاورپوینت پیش رو تلاش شده است تا با مثالهای ... حقوق مخاطب آورده شود. تغییرات پاورپوینت متناسب با کتاب جدید: ۱- افزودن ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 18:48 - ۱ نظر

  4. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | درس ۱۲: مخاطب خاص

    ... در ادامه می توانید از پاورپوینت آماده شده برای درس ۱۲ کتاب تفکر و ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:48 - 6 نظر

  5. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | درس ۱۳: مخاطب فعال یا منفعل!

    ... این درس می توانید مباحث فوق را در پاورپوینت قرار داده شده در ادامه مشاهده ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:49 - 5 نظر

  6. پاورپوینت/ اماکن  مکه مکرمه

    ... بازدید: 533 پاورپوینت اماکن  مکه مکرمه عناوین پاورپوینت ها : مسجد الحرام - کعبه - ...

    مدیر سایت - 05/20/1396 - 05:41 - 0 نظر

  7. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | درس ۹: مهندسان پیام

    ... رسانه ای در پاورپوینت آماده شده برای این درس، به کمک ... انجام شده در به روزرسانی این پاورپوینت از قرار زیر است: ۱- اصلاح برخی ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:44 - 0 نظر

  8. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای| درس ۶:[کلیشه بدن] + فنون اقناع ۱

    ... توجه به اشتراک دو درس 6 و 7 کتاب، پاورپوینت این دو درس در ادامه یکدیگر آورده ... انجام شده در به روزرسانی این پاورپوینت از قرار زیر است: ۱- اصلاح شماره ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:40 - 0 نظر

  9. پاورپوینت کتاب تفکر و سواد رسانه ای | درس ۱۰: بازی گردانان بزرگ

    ... انجام شده در به روزرسانی این پاورپوینت از قرار زیر است: ۱- به روز رسانی ... پیوست اندازه پاورپوینت درس ۱۰: بازی گردانان بزرگ 6.43 ...

    مدیر سایت - 12/10/1396 - 19:46 - 0 نظر

  10. مجموعه پاورپوینت/ مخصوص اعمال شبهای قدر

    ... 4643 مجموعه پاورپوینت های ویژه شب های قدر این مجموعه ... تهیه شده است و حاوی فایل های اصلی پاورپوینت های شب قدر شامل سوره های عنکبوت ...

    مدیر سایت - 03/24/1396 - 20:33 - ۱ نظر

صفحه‌ها

چرا باید نماز بخوانیم(فلسفه نماز چیست)؟

چرا باید نماز بخوانیم(فلسفه نماز چیست)؟

 

فلسفه خواندن نماز

پرسش:
چرا نماز می خوانیم؟

پاسخ:

ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا«س» در روایات زیادی فسلفه نماز را بیان کرده اند. حضرت زهرا«س» فرمود: «خداوند نماز را واجب کرده است تا از تکبر پاکیزه شوید.»[1]

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز می فرماید: «نماز اقرار به ربوبیت خداوند و مردود شمردن هر گونه شریک برای او و ایستادن با حالت خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار متعال است و طلب عفو از گناهان است. و روزی پنج بار سر به سجده گذاشتن برای با عظمت نگه داشتن دستورات پروردگار است و به خاطر این است که بندگان فراموش نکنند و طغیان نکنند و دائماً خاضع و خاشع و علاقمند و خواهان زیادی در دین و دنیا از او باشند.»[2]

بنابراین، نماز ما که مرکب از اعمالی نظیر نیت، تکبیره الاحرام، رکوع و سجود و... است، دارای اهداف کلی و هر یک از این اجزا و شرایط نیز خود اهدافی را به دنبال دارند و علت این که واجب است انسان روزی پنج بار (نمازهای واجب پنچ گانه را) به جا آورد، این است که در طول شبانه روز، همواره متذکر عبودیت و بندگی خود باشد و در هیچ کاری و در هیچ وقتی از اوقات پروردگار و صاحب نعمت خود را فراموش نکند و بر دیگر بندگان خدا تکبر و فخر فروشی نداشته باشد. ممکن است کسی بگوید اصل شکر گذاری و بیاد خدا بودن و دوری از تکبر و خود خواهی را قبول داریم، ولی آیا ممکن نیست که این اهداف را به شکل دیگری و در قالب اعمال دیگری غیر از نماز ایجاد نمائیم؟ پاسخ این سؤال این است که اسلام هم به اهداف عبادات اهمیت داده و هم به شکل آنها، و اینکه در اسلام شکل انجام عبادات با تمام جزئیات و شرایط آن بیان شده، نشانه غنای اسلام است که این دین الهی برای تمامی ابعاد زندگی بشر و در تمام تکالیف او، جزئیات آنها را بیان کرده است. و وقتی همه مسلمانان به یک صورت و یک شکل وظایف و تکالیف خود را انجام می دهند،  حکایت کننده از یک روح واحد در کالبد تمامی مسلمانان است که علاوه بر شکل زیبای آن، موجب تقویت قوای مسلمانان و ایجاد ترس در دل دشمنان می شود.

 

فلسفه خواندن نماز

پرسش:
چرا نماز می خوانیم؟
پایگاه حوزه7364-299، 7364-299
پاسخ:

ائمه معصومین علیهم السلام و حضرت زهرا«س» در روایات زیادی فسلفه نماز را بیان کرده اند. حضرت زهرا«س» فرمود: «خداوند نماز را واجب کرده است تا از تکبر پاکیزه شوید.»[1]

امام رضا علیه السلام درباره فلسفه نماز می فرماید: «نماز اقرار به ربوبیت خداوند و مردود شمردن هر گونه شریک برای او و ایستادن با حالت خضوع و خشوع در پیشگاه پروردگار متعال است و طلب عفو از گناهان است. و روزی پنج بار سر به سجده گذاشتن برای با عظمت نگه داشتن دستورات پروردگار است و به خاطر این است که بندگان فراموش نکنند و طغیان نکنند و دائماً خاضع و خاشع و علاقمند و خواهان زیادی در دین و دنیا از او باشند.»[2]

بنابراین، نماز ما که مرکب از اعمالی نظیر نیت، تکبیره الاحرام، رکوع و سجود و... است، دارای اهداف کلی و هر یک از این اجزا و شرایط نیز خود اهدافی را به دنبال دارند و علت این که واجب است انسان روزی پنج بار (نمازهای واجب پنچ گانه را) به جا آورد، این است که در طول شبانه روز، همواره متذکر عبودیت و بندگی خود باشد و در هیچ کاری و در هیچ وقتی از اوقات پروردگار و صاحب نعمت خود را فراموش نکند و بر دیگر بندگان خدا تکبر و فخر فروشی نداشته باشد. ممکن است کسی بگوید اصل شکر گذاری و بیاد خدا بودن و دوری از تکبر و خود خواهی را قبول داریم، ولی آیا ممکن نیست که این اهداف را به شکل دیگری و در قالب اعمال دیگری غیر از نماز ایجاد نمائیم؟ پاسخ این سؤال این است که اسلام هم به اهداف عبادات اهمیت داده و هم به شکل آنها، و اینکه در اسلام شکل انجام عبادات با تمام جزئیات و شرایط آن بیان شده، نشانه غنای اسلام است که این دین الهی برای تمامی ابعاد زندگی بشر و در تمام تکالیف او، جزئیات آنها را بیان کرده است. و وقتی همه مسلمانان به یک صورت و یک شکل وظایف و تکالیف خود را انجام می دهند،  حکایت کننده از یک روح واحد در کالبد تمامی مسلمانان است که علاوه بر شکل زیبای آن، موجب تقویت قوای مسلمانان و ایجاد ترس در دل دشمنان می شود.

با هدف بررسی جوانب مختلف نماز،به چند سوال زیر دقت فرمایید:
پرسش: فلسفه نمازخواندن چیست؟پاسخ: بسم الله الرحمن الرحیم، در مورد پرسشی که مطرح نمودید مایلم سوال شما را با یک سوال دیگر جواب بدهند و آن اینکه آیا انسان بنده خداوند متعال هست یا نه؟! آیا مقام عبودیت دارد در مقابل خدای متعال یا نه؟! اگر ما قائل باشیم به اینکه انسان بنده ی خداست، مملوک خداست، مال خداست و خودش و هرچه دارد مال و متعلق به خداوند متعال است، این بندگی و مملوکیت باید در زندگی او ظهور و بروز کند. برای مثال، شما فرض کنید وسیله ای دارید که سوار آن می شوید، خانه ای دارید که در آن استراحت می کنید، لباسی دارید که آن را می پوشید و معلوم است که این وسایل متعلق به شماست. این بشر چطور باید تعلق خودش را به خدای متعال بداند و ظهور و بروز بدهد؟! تعلق و مالکیت و مملوکیت و بندگی خودش را چطور نشان دهد؟!
یکی از راه هایی که خداوند متعال برای نشان دادن این بندگی قرار داده، عبادت و نماز است. یکی از برکات نماز و عبادت این است که خداوند متعال در قرآن کریم به حضرت موسی (علیه السلام) می فرمایند: «أقم الصلاة لذکری..» «اگر می خواهید به یاد من باشید نماز بخوانید». نماز انسان را به یاد خداوند می اندازد. مثلا از صبح تا حالا همه ما مشغول کارهای مختلف بوده ایم، در یک ساعات و لحظاتی باید به خودمان بیاییم که برای چه کار می کنیم؟! اصلا چه کار می کنیم؟! ما مال چه کسی هستیم؟! در ملک چه کسی داریم زندگی می کنیم؟! غذا و نعمت و سلامت و عافیت را چه کسی به ما داده است؟! چطوری باید متوجه شویم و شکر منعم را باید از کجا بیاوریم؟!
یکی از بهترین مظاهر شکر منعم را خدای متعال نماز قرار داده و فرموده در هر روز پنج نوبت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء نماز بجای آورید که این پنج نوبت آن واجب و بقیه اش نافله است.
پرسش: چرا باید نماز به این شکل خاص باشد؟ مثلا آیا نمی شود که انسان ساکن رو به قبله بنشیند و به یاد خداوند باشد و تفکر کند؟پاسخ: خود نحوه قیام و ایستادن در مقابل خدای متعال یک نوع خضوع در آن وجود دارد، یعنی آدم در مقابل بزرگی بلند می شود و با احترام می ایستد و با طمأنیه و سکوت می ایستد. خود همین ایستادن در مقابل خداوند یک نوع خضوع بندگی است. و سپس تلاوت قرآن یعنی سوره مبارکه حمد و سوره مبارکه دیگر، خودش نوعی صحبت کردن با خداوند است زیرا در روایت داریم که «بنده من اگر می خواهی من با تو حرف بزنم قرآن بخوان و اگر می خواهی تو با من حرف بزنی نماز بخوان». وقتی ما مشغول نماز می شویم در نماز داریم با خداوند حرف می زنیم، وسط نماز که حمد و سوره های دیگر می خوانیم، خدا دارد با ما صحبت می کند. در واقع یک گفت و گوی متقابل بین بنده و مولا و عاشق و معشوق است، سپس بعد از این مرحله مذاکره و گفت و گو به رکوع می رویم. می دانیم خم شدن علامت کمال احترام و خاکساری است که انسان در مقابل کسی سرش را خم کند آن هم به اندازه ای که سر انسان در مقابل زانوانش باشد، و حالت تقریبا 90 درجه ای که در رکوع است یکی از بهترین حالات خاکساری و تواضع و عبودیت است.
از این بالاتر و مهم تر که از آن بالاتر نداریم، حالت سجده است. در روایت قدسی داریم که «أقرب ما یکون العبد إلی مولاه، فهو ساجد» نزدیک ترین حالت بنده به خدا آن حالتی است که رفیع ترین عضو انسان، شریف ترین و محترم ترین عضو صورت انسان که پیشانی و جبهه انسان است، در مقابل خدای متعال به خاک می افتد و اظهار عبودیت و خاکساری می کند. بالاترین حالت خضوع و خشوع حالت سجده است و مخصوصا در روایات داریم که اگر بتوانید در سجده در حالت تضرع و زاری حاجت خودش را از خدا بخواهد که این حالت گریه و تضرع و زاری و ابتهال در سجده برای خدای متعال بهترین حالت عبودیت است.
البته تفصیل این حرکات نماز یعنی قیام و رکوع و سجده در کتاب "الأسرار الصلاة" حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، "اسرار الصلاة" مرحوم قاضی و امام (ره) و بزرگان دیگر آمده است.
منبع:سایت صلات 

اقامه نماز از اصلی ترین دستورات دین اسلام به پیروان خود است و پیشوایان و بزرگان این دین، این شکل از عبادت را به شرط رعایت تمامی لوازم تحقق تمام و کمال آن از جمله مهمترین راههای تحقق رفتار دین‌مدارانه در وجود انسانها می‌دانند.  

عصر شیعه ـ مرکز ملی پاسخگویی به مسایل دینی پیرامون چرایی وجوب اقامه نماز از سوی دین اسلام پرسش و پاسخی را در اختیار ایسنا قرار داده است که متن آن در ادامه می‌آید:

پرسش: چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟

پاسخ: علت اصلی نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ یعنی ما نماز را به جهت این که دستور خداوند و تکلیفی شرعی بر عهده ما است، به جا می آوریم؛ هرچند به روشنی می دانیم که نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه این ها می توان پرسید: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده است؟

در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.

 

اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو کرد. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشته‌اند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ اما سخن در نحوه پرستش است. در فرهنگ اسلامی تعیین و مشخص کردن شکل عبادت، با شارع مقدس (خداوند متعال) است. کسی نمی‌تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذکر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع کرده است. اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.

به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی در زندگی تکرار می شود.

از شاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است که هدف آفرینش خود را فراموش کنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حکم اینکه در فواصل مختلف و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام می شود، مرتبا به انسان هشدار می دهد و هدف آفرینش او را خاطر نشان می سازد، موقعیت او را در جهان به او گوشزد می کند و این نعمت بزرگی است که انسان وسیله‌ای در اختیار داشته باشد که در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.

 

همچنین نماز خود بینی و کبر را در هم می شکند، چرا که انسان در هر شبانه روز هفده رکعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاک در برابر خدا می گذارد، خود را ذره کوچکی در برابر عظمت او می بیند و توجه به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.

با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.

قرآن کریم به صراحت اعلام می کند که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد. حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهکاری بودند که شرح حال آنها برای پیشوایان اسلام بیان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخورید، نمازشان آنها را اصلاح می کند و همین گونه می شد.

 

اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟ نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل کند و آن را به جا بیاورد، آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی او نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید : مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می‌نهد.(1)

شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.

هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت کردند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ اما با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام (ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است».(2)

 

یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.

اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز دارای برکات و ثمرات بسیاری نظیر به یاد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصی چنین نتیجه و ثمره ای حاصل نشد یا بدون نماز هم برخی از این ثمرات برای ما حاصل بود، نمی توان نماز را به کنار گذاشت و آن را بی فایده دانست زیرا چنین کاری عین مخالفت با دستور خداوند و ضد تسلیم و عبودیت که حقیقت بندگی است می باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. علامه مجلسی، بحار الانوار، نشر اسلامیه، تهران، بی تا، ج 65، ص 309.

2. شیخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.

3. عنکبوت (29) آیه 45. 

 

 

 

۶۵ کلید از روح و فلسفه نماز و عبادت به بیان استاد شهید مرتضی مطهری…

۱- انسان نمی تواند بدون نماز و عبادت زیست ؛ همه مردم به شکلی و به نوعی عبادت و پرستش دارند و این پرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتاً گرایش دارد که یک چیزی را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک نماید .
« استاد شهید مطهری/ آشنایی با قرآن/ صفحه ۱۳۲»
۲- آسمان که گردش می کند، آن گردش ، نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمین که تکان می خورد همین جور، باران که ریزش می کند ، آن ریزش ، پرستش اوست ، آب که جریان پیدا می کند ، آن جریان ، پرستش ، عبادت اوست .
« فارابی»
۳- چهار تا خم و راست شدن به صورت نماز که انسان خودش هم نمی فهمد چه می کند، و اصلاً نفهمد که حال یعنی چه، مناجات یعنی چه ، راز و نیاز یعنی چه، منقطع شدن به حق یعنی چه ، و اینکه لحظاتی بر انسان بگذرد که در آن لحظات اصلاً انسان چیزی از غیر خدا به یادش نیاید یعنی چه ، این عبادت نیست .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت در اسلام/ ص ۳۴۵ »
۴- در اسلام شکل خاص یافته است که حتی فردی که می خواهد در گوشه خلوت به تنهایی نماز بخواند خود به خود به انجام پاره ای از وظایف اخلاقی و اجتماعی از قبیل نظافت ، احترام به حقوق دیگران ، وقت شناسی ، جهت شناسی، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شایسته خدا و غیره مقید می گردد .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۲۹۲»
۵- نماز قطع نظر از هر چیزی طبیب سرخانه است . یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب تصفیه شده برای هر خانه ای لازم است ، اگر هوای پاک برای هرکس لازم است، اگر غذای سالم برای انسان لازم است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۲۹۲ »
۶- شما نمی دانید اگر انسان در شبانه روز ساعتی از وقت خودش را اختصاص به راز و نیاز با پروردگار بدهد ، چقدر روحش را پاک می کند ! عنصرهای روحی موذی به وسیله یک نماز از روح انسان بیرون می رود .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیان زمان/ ص ۲۹۲ »
۷- بپا داشتن نماز غیر از خواندن نماز است. بپا داشتن نماز یعنی نماز را جوری بخوانید که حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفکر که این را می گویند اقامه نماز .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر هفت سوره از قرآن/ ص ۹۲»
۸- باور نکنید که یک کسی در دنیا پیدا بشود که در مسائل اخلاقی و اجتماعی مسلمانان خوبی باشد ولی در مسایل عبادی مسلمان خوبی نباشد. ما برای آدم نماز نخوان چیزی از مسلمانی قائل نیستیم. امیر المؤمنین (ع) فرمود : بعد از ایمان به خدا چیزی در حد نماز نیست .
«استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص۲۹۴ »
۹- سه نوع عبادت خواهیم داشت: عبادت بدنی مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، عبادت مالی مثل زکات دادن، خمس دادن، و به طور کلی اتفاقات و عبادت فکری ( عبادت صرفاً روحی) که نامش تفکر است .
« استاد شهید مطهری/ والاها و ولایتها/ ص ۱۰۴ »
۱۰- آن وقت نماز عمل صالح است که شما اول دین خود را بدهید بعد نمازتان را بخوانید، اگر شما با طلبکار خود بحث کنید و به او بگویید : اول باید نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و باید اول طلب خدا را بپردازم و … اشتباه می کنی این نماز برای تو عمل صالحی نیست .
« استاد شهید مطهری/ درسهایی از قرآن/ ص ۷۸ »
۱۱- عبادت طفل ممیز غیر بالغ در عین اینکه تکلیف ندارد و مکلف نیست صحیح است. می دانید در نماز جماعت این مسأله را طرح می کنند که نمازی که کودک می خواند ، آیا نماز صوری و ظاهری و برای تأدیب و تربیت است که برای آینده آماده بشود یا نماز واقعی و صحیح است ؟ تقریباً شبهه ای نیست که عمل کودک صحیح است .
« استاد شهید مطهری/ ربا و بانک- بیمه/ ص ۲۹۴ »
۱۲- در اسلام، به عبادت و اقامه نماز، به آنچه که واقعاً روح نیایش و پرستش است، یعنی رابطه انسان و خدا، محبت ورزی به خدا، انقطاع به ذات پروردگار- که کاملترین عبادتهاست- توجه زیادی شده است .
« استاد شهید مطهری/ بحارالانوار/ ج ۴۱/ باب ۱۰۱/ ص۱۴/ با اندکی اختلاف»
۱۳- هدف عارف و انگیزه عارف بر نماز و عبادت یکی از دو چیز است. یکی شایستگی ذاتی معبود برای عبادت یعنی از آن جهت او را عبادت می کند که او شایسته عبادت است. هدف دیگر عارف از عبادت و نماز شایستگی خود عبادت یعنی شرافت و حسن ذاتی عبادت است، عبادت از آن جهت که نسبت و ارتباطی است میان بنده و خدا کاری است در خور انجام دادن .
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص ۸۳ »
۱۴- روح نماز و عبادت وابستگی کامل دارد به مفهومی که عابد از عبادت دارد و به نوع تلقی او از عبادت و به انگیزه ای که او را به اقامه و عبادت برانگیخته است و به بهره و حظی که از عبادت عملاً می برد .
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص ۸۳ »
۱۵- بعضی می گویند : نماز خواندن یعنی چه ؟ عبادت یعنی چه ؟ اینها مال پیر زنهاست؛ انسان باید اجتماعی باشد. این حرف ها، یک نوع روشنفکری است .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۶- نماز چیست ؟ تازه کردن ایمان . این روحیه را از « الله اکبرش» گرفته است . وقتی که در نماز چندین بار می گوید : «الله اکبر» جواب همه را می دهد؛ همه اینها هیچ است. وقتی چندصد هزار سرباز را در مقابل خود می بیند، می گوید : « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم » ، « الله اکبر» خدا بزرگتر است، همه قدرت ها به دست خداست .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۷- انسان باید به خدا اتکاء داشته باشد، از خدا نیرو بگیرد؛ از خدا قدرت بخواهد. همین نماز است که به او نیرو داده است ؛ اگر این نماز نبود، آن سرباز مجاهد، مجاهد نبود .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۴ »
۱۸- اگر پیغمبر فرمود : « الصلوه عمود الدین » یا فرمود : مثل این دین و نماز در این دین، مثل خیمه ای است که سرپاست؛ خیمه چادر دارد، طناب دارد، عمود هم دارد، عمود این خیمه نماز است؛ برای این بود که به آثار نماز آگاه بود، می دانست نماز بزرگترین عامل مؤثر در روحیه افراد است .
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زان/ ص ۷۲ »
۱۹- نماز و جهاد لازم و ملزوم یکدیگرند ، هیچکدام جای دیگری را نمی گیرد ، نه با نماز جهاد ساقط می شود و نه با جهاد نماز ساقط می گردد، باید نماز خواند تا نیرو بیشتر شود و بهتر جهاد صورت گیرد « استعینوا بالصبر و الصلوه » چرا برای اهمیت جهاد، نماز را تحقیر می کنی و پایین می آوری به حدی که می گویی فقط از خواب بهتر است ؟
« استاد شهید مطهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص۷۲ »
۲۰- آن نمازی که آدم از جهاد فرار کند و مسجد را انتخاب کند، نماز اسلام نیست ؛ نماز اسلام، خیرالعمل ست. نه اینکه بیایی « حی علی خیرالعمل » را از اذان برداری و خیال کنی این بدآموزی دارد، چون مسلمانان به جای جهاد، سراغ نماز می روند ! نه ، فکرش را اصلاح کن .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۱۰۷ »
۲۱- باید به مردم فهماند که تعلیمات اسلامی تجزیه ناپذیر است، به منزله اعضاء یک پیکره اند. نماز به جای خود، حج به جای خود، خمس به جای خود، امر به معروف و نهی از منکر به جای خود، هر کدام باید موقعشان شناخته بشود .
« استاد شهید طهری/ اسلام و مقتضیات زمان/ ص ۷۳ »
۲۲- یکی از روش های انسانی که اسلام آن را صد در صد تأئید می کند، عبادت است . عبادت به همان معنی خاصش مورد نظر است؛ یعنی همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد، نماز شب و مانند آن که جزء متون اسلام و از اسلام، حذف شدنی نیست .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۴۴ »
۲۳- پیغمبر اکرم (ص) خطاب به جابرین عبداله انصاری فرمود :
دین اسلام دینی است متین و حکیم و منطقی و مبتنی بر ملاحظات دقیق روانی و اجتماعی، علیهذا با مدارا و نماز و عبادت خود را مبغوض و منفور نفس خودت قرار مده ، یعنی طوری عمل نکن که نفست عبادت را دشمن بدارد .
« استاد شهید مطهری/ امدادهای غیبی/ ص ۱۰۵
۲۴- بدون عبادت، بدون ذکر خدا ، بدون یاد خدا ، بدون مناجات با حق ، بدون حضور قلب ، بدون نماز، بدون روزه نمی شود یک جامعه اسلامی ساخت و حتی خود انسان سالم نمی ماند. و همچنین بدون یک اجتماع صالح و بدون یک محیط سالم، بدون امر به معروف و نهی از منکر ، بدون رسیدگی و تعاطف و ترحم میان افراد مسلمان نمی شود عابد خوبی بود .
«استاد شهید مطهری/گفتارهای معنوی/ص۵۷-۴۹»
۲۵- در نماز، بعد از آنکه خدا را حمد و ستایش می کنیم : « الحمد الله رب العالمین » خدا را مخاطب قرار می دهیم. من تها دارم نماز می خوانم و نماز من فرادی است. می خواهم بگویم خدایا تو را پرستش می کنم و از تو کمک می خواهم ولی اینطور می گویم :‌« ایاک نعبد و ایاک نستعین» خدایا « ما » فقط تو را پرستش می کنیم و « ما » فقط از تو یاری می جوییم. نمی گوییم « من » فقط تو را پرستش می کنم .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص ۳۲۱ »
۲۶- قرآن به ما گفته است که نماز ، آن وقت نماز است که اثرش هویدا باشد ، اثر خود را نشان دهد . چطور نشان می دهد ؟ « ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر» خصلت نماز درست، این است که انسان را از کارهای زشت باز میدارد. اگر دیدی نماز می خوانی و در عین حال معصیت می کنی ، بدان که نمازت نماز نیست . پس نمازت را درست کن .
« استاد شهید مطهری/ انسان کامل/ ص۱۰۷»
۲۷- ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در نماز و عبادت است در یک چیز است : یاد حق و غیر او را از یاد بردن .
«استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص۳۰۳»
۲۸- به هر اندازه که انسان به یاد خدا باشد کمتر معصیت می کند، معصیت کردن و نکردن دائر مدار علم نیست، دائر مدار غفلت و تذکر است، بهر اندازه که انسان غافل باشد یعنی خدا را فراموش کرده باشد، بیشتر معصیت می کند، بهر اندازه که خدا بیشتر بیادش بیاید کمتر معصیت می کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۷۹ »
۲۹- بپا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود، یعنی نماز به صورت یک پیکر بی روح انجام نگردد ؛ بلکه نمازی باشد که واقعاً بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد و این است معنی ذکر الله که در آیه شریفه ۱۴ س.ره « طه» بدان اشاره شده : « اقم الصلوه لذکری»
« استاد شهید مطهری/آشنایی با قرآن/صفحه ۶۸ »
۳۰- کسی از حضرت علی (ع) سؤال کرد :
چرا ما دوباره سجده می کنیم ؟
امیر المؤمنین این آیه را خواند :
« منها خلقناکم و فیها نعید کم نخرجکم تاره اخری »
اول که سر بر سجده می گذاری و بر می داری یعنی منها خلقناکم همه ما از خاک آفریده شده ایم، تمام این پیکر ما ریشه اش خاک است، هرچه هستیم از خاک بوجود آمده ایم ، دو مرتبه سرت را بخاک بگذار ، یادت بیاید کـه می میری و باز به خاک بر می گردی، دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یکبار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۳- ۹۲»
۳۱- نماز نمونه ای است از رابطه خلق و خالق، زکات نمونه ای است از حسن روابط مسلمانان با یکدیگر که در اثر تعاطف و تراحم اسلامی از یکدیگر حمایت می کنند و به هم تعاون و کمک می کنند
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/ج۳/ اولاها و ولایتها/ ص۲۶۴ »
۳۲- تو که خدا را عبادت می کنی سر بر روی هر خاکی بگذاری نمازت درست است ولی اگر سر بر روی آن خاکی بگذاری که تماس کوچکی، قرابت کوچکی، همسایگی کوچکی با شهید دارد و بوی شهید می دهد اجر و ثواب تو صد برابر می شود .
امام فرمود : سجده کنید بر تربت جدم حسین بن علی (ع)، که آن وقت نمازی که بر آن تربت مقدس سجده کرده اید حجاب های هفتگانه را پاره می کند .
« استاد شهید مطهری/ ولاها و ولایت ها/ ص ۱۲۸- ۱۲۶ »
۳۳- قرآن می فرماید : « الا المصلین- الذینهم علی صلواتهم دائمون» آنهایی که در نماز خود مداوم هستند، مقصود چیست ؟ در اینجا روایات، خوب معنی می کنند . از حضرت امام صادق (ع) و حضرت امام محمد باقر (ع) روایت کرده اند در اینجا منظور نوافل است .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر سوره معارج/ ص ۳۱-۳۰ »
۳۴- از دیدگاه نهج البلاغه ، دنیای عبادت دنیای دیگری است، دنیای عبادت آکنده از لذت است. لذتی که با لذت دنیای سه بعدی مادی قابل مقایسه نیست. دنیای عبادت پر از جوشش و جنبش ئ سیر و سفر است اما سیر و سفری که « به مصر و عراق و شام » و یا هر شهر دیگر زمینی منتهی نمی شود، به شهری منتهی می شود « که او را نام نیست» دنیای عبادت شب و روز ندارد، زیرا همه روشنایی است، تیرگی و اندوه و کدورت ندارد ، یکسره صفا و خلوص است .
« استاد شهید مطهری/ نهج البلاغه/ نامه ۴۵ »
۳۵- رسول خدا بسیار روزه می گرفت . علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان، یک روز در میان روزه می گرفت . دهه آخر ماه رمضان بسترش بکلی جمع می شد و در مسجد معتکف می گشت و یکسره به عبادت می پرداخت. ولی به دیگران می گفت : کافی است در هر ماه سه روز روزه بگیرید. می گفت : به اندازه طاقت عبادت کنید .
« استاد شهید مطهری/ سیری در سیره نبوی/ ص۲۷۵»
۳۶- از نظر قرآن، عبادت، یک عبادت درست و واقعی و جامع الشرایط، عبادتی که روح آن توجه به خدا و استغفار و استمداد و استعانت از خداوند است و همچنین، توجه به خود و عیب های خود و نفس خود است .
« استاد شهید مطهری/ تفسیر سوره معارج/ آیات ۲۴- ۲۰»
۳۷- با اینکه روح عبادت ارتباط و پیوند بنده با خدا و شکستن دیوار غفلت و توجه به خداست اما نکته جال این است که اسلام به عبادت شکل داده و به شکل هم نهایت اهمیت را داده و در آن شکل نیز یک سلسله برنامه های تربیتی را در لباس اقامه نماز و عبادت وارده کرده است .
« استاد شهید مطهری/ الجامع الصغیر/ ج۱/ ص۷۴ »
۳۸- (مسأله دیگری که در باب نماز مورد توجه واقع شده ) دقت زیاد نسبت به مسأله وقت است به طوری که دقیقاً روی دقیقه و ثانیه آن حساب می شود. بدون شک این امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نیست که مثلاً اگر ما یک دقیقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع کنیم آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پیدا نمی شود ولی همین قدر که زوال ظهر انجام شد تقرب ایجاد می شود. ولی اسلام این را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجی از نظر وقت و زمان باشد. نوعی وقت شناسی و تمرین احترام گذاردن به نظم زمانی و وقتی است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۶-۸۵»
۳۹- عبادت آن چنان مهم است که اولین نقطه ای که در جهان برای عبادت وضع شده، اولین مسجد، اولین معبد، امروز هم باید رو به آن نقطه ایستاد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷ »
۴۰- روح عبادت یک امر مجردی است که اگر انسان در گوشه خلوتی هم باشد و به قول سعدی سر به جیب مراقبت فرو برد و خدا را یاد کند، آن روح برای او حاصل شده است، ولی اسلام چنین عبادتی را قبول ندارد. گذشته از اینکه خود شکل های مختلف رکوع و سجود از نظر آن تذکر تأثیراتی دارد یعنی هر حالتی نماینده یک خضوع و خشوع در حضور پروردگار است، اسلام خواسته این روح را در لباس یک سلسله تربیت های دیگر که آنها را برای زندگی لازم می داند پیاده کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷»
۴۱- یکی از مهمترین خصوصیات شکی که اسلام به عبادت داده مسأله تمرین ضبط نفس در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامع و عجیبی است. البته این خصوصیت در حج هم هست ولی به صورت دیگری، یعنی همانجا که انسان محرم می شود خود را ضبط می کند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۷ »
۴۲- نماز بسیاری از اصول تربیت اسلامی را در خود گنجانده است . خوردن و آشامیدن در آن ممنوع است؛ خندیدن، آن را خراب می کند؛ گریستن برای غیر خدا، برای هر موضوعی از موضوعات دیگر خرابش می کند، زیرا در حال نماز انسان باید بر تمایلات خود از قبیل خوردن و خوابیدن غلبه کند و بر احساسات خود از قبیل خندیدن و گریستن مسلط باشد و خود را نگهدارد .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۸۷ »
۴۳- الله اکبر یعنی چه ؟! یعنی من خدا را به عظمت می شناسم. دیگر وقتی من خدا را به عظمت می شناسم، همه چیز در مقابل من حقیر است . این کلمه « الله اکبر» به انسان شخصیت می دهد ، روح انسان را بزرگ می کند .
« استاد شهید مطهری/ نهج البلاغه/ خطبه متقون»
۴۴- مسأله دیگر مسالمت طلبی و صلح جویی با مردم است که در متن تعلیمات نماز آمده است. در سوره حمد که خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا ، خدا را مخاطب قرار می دهیم ؛ ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا الصراط المستقیم .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت/ ص ۱۹۳- ۱۹۲»
۴۵- با اینکه از نظر روح عبادت هر چه غیر خدا در ذهن انسان نباید بهتر است، ولی اسلام به خاطر یک مصلحت اجتماعی بسیار مهم، برای اینکه روح یک مسلمان را روح اجتماعی کرده باشد آن را با چاشنی عبادت به خورد مردم داده و می گوید بگویید : ایاک نعبد و ایاک نستعین اهدنا صراط المستقیم منحصراً تو را پرستش می کنیم و منحصراً از تو کمک می خواهیم، خدایا همه ما را به راه راست هدایت کن . در اینجا همکاری و همدلی و همگامی کاملاً مشهود است .
« استاد شهید مطهری/ تعلیم و تربیت/ ص ۱۹۳-۱۹۲»
۴۶- السلام علینا و علی عبادالله الصالحین سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جمع بندگان شایسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا می کنی . به قول امروزی ها اعلام همزیستی مسالمت آمیز با همه افراد شایسته می کنی . در حال نماز می گویی من با هیچ بنده شایسته ای سر جنگ ندارم ، چون اگر با بنده شایسته ای سر جنگ داشته باشم خود ناشایسته ام .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۸۸- ۸۷»
۴۷- نماز گناهان را مانند برگ و گردن ها را از ریسمان گناه آزاد می سازد، پیامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزی پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبیه فرمود، آیا با چنین شستشوها چیزی از آلودگی بر بدن باقی می ماند ؟
« استاد شهید مطهری/ سیری در نهج البلاغه/ ص۹۶ »
۴۸- هیچ می دانید که ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان ، یعنی زن و فرزند خودمان هستیم ؟ هر فردی از ما هم مسؤول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش، یعنی زن و بچه اش .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵- ۹۴-۹۳ »
۴۹- بچه ها را چه باید کرد ؟ بچه ها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد ، دستور به ما رسیده است که به بچه از هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید. البته بچه هفت ساله نمی تواند نماز صحیح بخواند ولی صورت نماز را می تواند بخواند، از هفت سالگی می تواند به نماز عادت بکند، چه پسر و چه دختر .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۰- همان اولی که بچه به دبستان می رود، باید نماز را در دبستان به او یاد بدهند. در خانواده هم باید به او یاد بدهند ولی انی را توجع داشته باشید که یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجه ای ندارد ، کوشش کنید که بچه تان از اول به نماز خواند رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود .
« استاد شهید مطهری/گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۱- بهر شکلی که می توانید موجبات تشویق بچه تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند ، زیاد به لو بارک الله بگویید، جایزه بدهید ، اظهار محبت کنید که بفهمد وقتی نماز می خواند ، بر محبت شما نسبت به او افزوده می شود .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۲- بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد . این به تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبیند ، به اینکار تشویق نمی شود ؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۳- اسلام که می گوید، بچه ات را وادار به نماز خواندن کن، نمی گوید آقا مآبانه فرمان بده، تشر بزن ، دعوایش کم. نه ، از هر وسیله ای که می دانید بهتر می شود برای تشویق او به عبادت و نماز خواندن استفاده کرد، شما باید استفاده بکنید. باید ما با بچه های خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشیم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا بشوند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۹۵-۹۴-۹۳ »
۵۴- فوائد و خاصیت نماز خواندن را برای بچه ها بگوییم ، در حدودی که می توانیم فلسفه نماز خواندن را برای بچه ها بگوییم .
اولاً برای خودتان در خانه یک مصلایی انتخاب کنید ( مستحب هم هست) یعنی در خانه یک نقطه ای را انتخاب بکنید که جای نمازتان باشد. مثل یک محراب برای خودتان درست کنید. اگر می توانید یک اتاق را بعنوان مصلی، همانطوریکه پیغمبر (ص) یک مصلی داشت، جای نماز داشت .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۶ »
۵۵- یکی از گناهان ، استخفاف نماز است یعنی سبک شمردن نماز ، نماز خواندن یک گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نمازرا خفیف شمردن، استخفاف ردن، بی اهمیت تلقی کردن، نیز خود ، گناه است .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۵-۶۴ »
۵۶- امام نفرمود که شفاعت ما به مردمی که نماز نمی خوانند نمی رسد ، آنکه تکلیفش خیلی روشن است ، به کسانی که نماز را سبک می شمارند . یعنی چه نماز را سبک می شمارند ؟ وقت و فرصت دارد ، می تواند نماز خوبی با آرامش بخواند ولی نمی خواند .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص ۶۵-۶۴ »
۵۷- اینکه عده ای عربی بخوانند ، عده ای فارسی، عده ای ترکی، و خلاصه هرکس به زبان ملی خود بخواند (اعمال سلیقه است. ) یا بگوییم در مسافرت ها، قدیم نماز دو رکعتی بده ولی اکنون چون با هواپیما مسافرت می کنند باید چهار رکعتی بخوانند زیرا این سفر مشقت ندارد . اگر در عبادت ها سلیقه را دخالت بدهیم به تدریج چیزی از آب در می آید که مصداق این شعر می شود .
بـس کــه ببستنـــد بـر او بــرگ و ســاز گــر تـو ببینــی نشناسیش بــــاز
« استاد شهید مطهری/ آشنایی با قرآن/ ص۴۲-۴۳-۴۴ »
۵۸- مسجد مدینه، در صدر اسلام، تنها برای اداء فریضه نماز نبود ؛ بلکه مرکز جنب و جوش فعالیت های دینی و اجتماعی مسلمانان، همان مسجد بود . هر وقت لازم می شد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور و در مسجد دعوت می کردند.
«استاد شهید مطهری/داستان راستان/پاورقی اولین داستان»
۵۹- اولین کاری که رسول اکرم بعد از مهاجرت به این شهر (مدینه) کرد ، این بود که زمینی را در نظر گرفت، و با کمک یاران و اصحاب این مسجد را در آنجا ساخت .
« استاد شهید مطهری/ داستان راستان/ پاورقی اولین داستان »
۶۰- در متن فقه اسلامی آمده است که مستحب است مؤذن « صیت » یعنی خوش صدا باشد . زیرا : طبع آدمی اینطور است که وقتی اذان را از یک خوش صدا می شنود، جملات آن جور دیگری بر قلبش اثر می گذارد . همینطور است قرآن خواندن، تبلیغ کردن، که اگر با لحن خش باشد ، زودتر بر شنونده اثر می گذارد .
« استاد شهید مطهری/ حکایت ها و هدایت ها/ ص۱۷۸ »
۶۱- اسلام هیچ عبادتی را بدون نیت نمی پذیرد و نیت از نظر اسلام دارای دو رکن است. یکی اینکه عمل باید از روی ت.جه باشد نه از روی عادت . رکن دوم نیت ، اخلاص است و اینکه انگیزه انسان از عمل چیست ؟
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۲۳۷-۲۳۶ »
۶۲- از نظر اسلام ، معنویت جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد . همان طور که اگر روح از بدن جدا شود، دیگر متعلق به این جهان نیست و سرنوشتش را جهان دیگر باید معین کند ، معنویت جدا از زندگی نیز متعلق به این جهان نیست و سخن از معنویت منهای زندگی در این جهان بیهوده است .
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/۳/ (ولاها و ولایتها)/ ص۲۹۳ »
۶۳- نماز و عبادت برای یک عبادتگر واقعی «پیمان» است و صحنه زندگی وفای پیمان است. این پیمان مشتمل بر دو شرط اصلی است :
یکی رهایی و آزادی ازحکومت و اطاعت غیر خدا- اعم از هوای نفس و مطامع نفسانی و از موجودات و اشیاء و اشخاص و دیگر تسلیم محض در مقابل آنچه خدا به آن امر می کند و به آن راضی است و آن را دوست می دارد .
« استاد شهید مطهری/ مجموعه آثار/۲/ (مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی)/ص۱۳۵-۱۳۴»
۶۴- این از اوجب واجبات است که مسلمان ها با زبان عربی آشنا بشوند. بفهمند که در نماز چه می گویند. قرآن خودشان را بفهمند، ولی چه باید کرد، حرص دنیا آن چنان ما را گرفته است که چون زبان انگلیسی کلید درآمد و مادیات است، بچه هفت ساله مان را هم می فرستیم تا زبان انگلیسی یاد بگیرد . کمتر خانواده ای است که لااقل یک نفر در آن زبان انگلیسی را نداند ولی حاضر نیستیم یک کلاس عربی تشکیل بدهیم و زبان عربی را به خاطر خدا یاد گیریم . بخاطر نمازمان یاد بگیریم . بخاطر قرآنمان یاد بگیریم .
« استاد شهید مطهری/ گفتارهای معنوی/ ص۶۶ »
۶۵- بعید نیست که در معنی حمد ، مفهوم دیگری نیز دخالت داشته باشد و آن مفهوم، پرستش است . پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخیل است : ستایش ؛ سپاس ؛ پرستش ؛ به عبارت دیگر حمد ؛ ستایش سپاسگزارانه پرستشانه است .

استاد شهید مطهری/ طهارت روح/ ص ۳۳۰


فواید و آثار دعا و نماز

تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نکرده، لیکن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز کرده است. در سفر تثنیه فصل 11 آیه 13 چنین ذکر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت کنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر کرده ‏اند که این کدام پرستش است که به قلب مربوط می‏ باشد؟ جواب داده‏ اند که همان نماز است.

تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا که در این رابطه انسان خود را بی‏نهایت کوچک دانسته در مقابل نیرویی بی‏نهایت بزرگ، به مدح و ستایش می‏پردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواست‏ه ی خود را با خدا مطرح می‏کند. دعا کردن تکلیف کردن بر خدا نیست بلکه برعکس تکلیف کردن بر خود ماست یعنی می‏توان این طور بیان کرد که انسان هنگام دعا کردن با در نظر گرفتن عنصر مشترک با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار که او را از سایر موجودات جدا می‏کند خواستار آن است که با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بی‏نهایت کوچک به مقامی بی‏نهایت بزرگ برساند و با کسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواست‏ها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شکرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزش‏های خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمت‏ها و موهبت‏هایی که دارد.

Tefila-تفیلاحخامیم(دانشمندان یهود) شکرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی می‏دانند. چنان چه وقتی غذایی را می‏خوریم این کار را انجام می‏دهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شکوفه ی شکر می‏گوییم که چنین بصیرتی در حواس و فکر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شکرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچی‏گری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت می‏سازد.

نزدیکی انسان به خدا (که توسط تفیلا(نماز) انجام می‏گیرد) نتیجه پیشرفت ‏های عقلانی و تزکیه نفس خود اوست، که او را مسئول آن قرار می‏دهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نماید. اگر به انسان این افتخار داده شده است که پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است که زندگی خود را به نحوی بگذراند که مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.

ایمان به عالی‏ترین وجه، هنگام دعا کردن و نماز خواندن جلوه‏ گر می‏شود. زیرا آن کس که به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا می‏کند و حاجات خود را از او می‏خواهد. دعا کردن و نماز خواندن تنه برای رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه ا‏ی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، که انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن می‏گوید. از این رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش‏ایند است و هم به انسان کمک می‎کند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبک‏تر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیکوکاران است برای چه دعا و نماز نیکوکاران به پارو (کلمه «عِتِر» به معنی پارو می‏باشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا کردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همان‏طور که پارو محصول را زیرو رو کرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل می‏‎سازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیکوکاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل می‏کند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حرکت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمی‏شود مگر این که وی قلب و جان خود را کف دست بگذارد چنان که در مراثی ارمیا فصل 3 آیه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست ‏هایمان به سوی خدایی که در آسمان‏ها است برافرازیم». یعنی آن که ما نباید تنها دست ‏هایمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند کنیم بلکه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.

 

Tefilaکسی که دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پائین افکنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم کند که خداوند مقابل او است چنان که در کتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 آیه 8 می‏فرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود می‏دانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی که شما دعا و نماز می‏خوانید بدانید که در حضور چه کسی ایستاده‏ید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگ‏تر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی می‏دانند. در عین حال که تقاضاهای زندگی جسمانی را از یاد نبرده‏ اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه ا‏ی برای ارتباط با خدا و گسترش پا‏ک‏‎ترین و عالی‏ترین احساسات و انگیزه‏ های طبیعی به کار می‏برند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی برای افزودن قدرت روان، بدین نیت که روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.

«نیچه» می‏نویسد انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.

«الکسیس کارل» می‏گوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا کردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن می‏گذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم می‏کند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را برای رشد میکرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده می‏کند او می‎‏گوید روم باشکوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروک ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.

محققین روانشناسی از روی آمارهای ممالک مختلف به این نتیجه مسلم رسیده‏ اند که تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی که در هیجان ‏های یاس و غضب انجام می‏شود در اقوام معتقد و مومن خیلی کمتر از محیط‏ های بی‏‏ دین و لاقید است.

لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته می‏شود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان که در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا کرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر کرده ‏اند: پینحاس مثل این که با خدا مجادله کرد و درباره وبائی که قوم را کشتار می‏کرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را می‏بینیم که درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یک وکیل مدافع با قاضی کل عالم بحث می‏کند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است که مانند وکیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع می‏کند و در سفر خروج فصل 32 یه‏هی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی که با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آوردنت این که آنها را در بیابان بکشد ... .

در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلکه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش می‏نمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده می‏شود. در بیشتر قربانی‏هایی که (در دوران معبد مقدس) تقدیم می‏شد صاحب قربانی دست‏ های خود را روی سر حیوان می‏گذاشت و مطالبی اداء می‏کرد و سپس مبادرت به قربانی می‏نمود و حال که اجری مراسم قربانی امکان‏پذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهای روزانه گردیده است.

دانشمندان یهود عقیده دارند که اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیان‏گذاران زمان نمازهای روزانه بوده ‏اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدایش فصل 22 آیه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی کرد .....» و حض اسحق نماز نیم‏ روز را «پیدیش فصل 24 آیه 63: قبل از غروب اسحق برای راز و نیاز کردن (با خدا) به صحرا رفت..... ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدایش فصل 28 آیه 11: در آن محل (محل کوه موریا که حضرت اسحق برای قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به این که آفتاب غروب کرد آنجا منزل نمود...».

بنی ‏اسرائیل در مصر نیز نماز می‏گذاشتند و دعا می‏خواندند چنان که در سفر خروج فصل 2 یه 23 این طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (که فرزندان ییسرائل از گل‏کاری و خشت‏ زنی رنج می‏بردند) واقع شد که پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد ‏زدند. فریاد شکایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».

در کتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت‏ المقدس (اورشلیم) باز می‏کرد و به زانو می‏افتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز می‏گذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع می‏شد و با شکرگذاری خاتمه می‏یافت.

از نماز و دعاهای حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در کتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع کردی که بزرگواری و قدرت زیادت را به بنده‏ات نشان دهی چون که کدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد که کارها و دلاوری ‏های تو را انجام دهد. تمنی این که (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمایم و آن سرزمین خوبی را که در آن طرف رود اردن است یعنی آن کوه زیبا و لِوانُون را ببینم».

سیر تکامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع می‏شود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهای خاصی به آنها اضافه می‏گردد و پس از دوران انبیاء به طور کلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف می‏گردد و به مجموعه دعاهای قبلی اضافه می‏گردد و در دوران بازگشت پراکندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شکل کامل به خود می‏گیرد و به صورت مدون در می‏ید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شکل ثابت می‏ماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم می‏گردد.

به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هرکدام در عصر خود بر نماز و ادعیه‏هی موجود دعاهایی افزودند. نمونه‏ هایی از این دعاها بدین مضمون می‏باشند:

در پیان لحش (دعی نوزده برکتی) این درخواست را می‏خوانیم:

«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تکلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی که مرا نفرین می‏کنند، زبانم ساکت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاک باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمان ‏های تو را پیروی و تبعیت و اگر کسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد کنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فکرشان را باطل کن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفکر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدایی که آفریدگار و نجات ‏دهنده من هستی». (براخوت 17 الف)

یکی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:

«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، که در دل هیچ انسانی کینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و کینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچ‏کس رسوخ نکند، و نسبت به هیچ‏کس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهای عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب می‏گردد، قلب‏ های ما را متحد کن تا از نام تو بترسیم. از آن چه که منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیک ساز، و به خاطر نام مبارک خودت با ما احسان کن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)

 

چند گفتار از دانشمندان درباره نماز و اهمیت آن:

1- دعا و نماز از قربانی‏ بزرگ‏تر و مهم‏تر است.

2- دعا و نماز از اعمال نیک با اهمیت ‏تر است.

3- کسی که دعا و نماز می‏خواند، باید قلب خود را متوجه (خدی) آسمان سازد.

4- کسی که دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پایین انداخته و قلبش را متوجه بالا سازد.

5- کسی که فکرش آسوده نیست (تمرکز حواس ندارد) نماز نخواند. (تلمود؛ عرووین 65 الف)

6- هر کس که برای همنوع خود دعا می‏کند و جهت او طلب رحمت می‏نماید، در حالی که خود نیز به آن مورد نیاز دارد نخست به خود او جواب داده می‏شود و خود او اول نجات می‏یابد.

7- هر کس فرامین الهی را با ایمان کامل بر خود قبول نماید و آن را انجام دهد شیسته آن خواهد بود که الهام الهی بر او قرار گیرد. (مخیلتا صفحه 33 ب )

8- بهترین راه تزکیه روح، نماز است، چون وسیله مطمئنی جهت تزکیه است.

9- نماز مایه آرامش است.

10- نماز مایه نزدیک شدن انسان به سعادت است.

11- نماز انسان را از فحشا و منکرات باز می‏دارد.

12- نماز سپاسگزاری از معبود است چون تشکر از نعمت ‏دهنده واجب است، چنانچه اگر کسی کاری را برای ما انجام داد و از او تشکر نکنیم در حق او جفا کرده‏یم.

13- از ویژگی ‏های نماز جلوگیری از غفلت است.

14- نماز انسان را به پاکی‏ها و پاکسازی هم ظاهر و هم باطن هدیت می‏کند.

15- نماز ضد اضطراب و پریشانی است.

16- نماز سدی است در مقابل گناهکاری‏ها و ایجاد روح تقوا و پرهیزگاری.

17- نماز وسیله پاک شدن و ثابت کننده خلوص و پیراستگی از تکبر و غرور است.

18- نماز وسیله زدودن پرده ‏های غفلت و سستی، پرورش فضائل اخلاقی گسترش‏ دهنده زمینه عدالت و رعایت حقوق اجتماعی، یجاد روح، نظم و پاکیزگی در ظاهر و باطن انسان است.

19- نماز درست است که به وسیله فرد انجام می‏پذیرد، اما با نماز، ساخته شدن عضوی از جامعه شکل می‏‎گیرد و این رابطه بین نماز و اجتماع است.

20- وقتی انسان متذکر خدا بود خدا را مراقب خویش دید قهراً از انجام گناه و منکرات شرم و حیا می‎‏کند.

21- شادابی روح انسان: نماز در ساخت روح انسان، همان نقشی را ایفا می‏کند که نرمش و ورزش در ساخت جسم انسان ایفا می‏ نماید.

22- نماز روح انسان‏ها را به مبداء هستی‏ بخش مرتبط و متصل می‏کند و به این ارتباط، روح و جان آدمی را زنده، بانشاط و آرام می‏سازد و او ر برای انجام سیر تکالیف و وظائف فردی و اجتماعی آماده می‏کند.

23- خواندن نماز علاوه بر آن که انجام یک دستور و یک واجب الهی است، خود مانع از انجام زشتی‏ها، خلاف‏ها و گناهان دیگر است.

24- یکی از فلسفه‎‏ های عبادت، اظهار خضوع و تسلیم در مقابل امر پروردگار و ایجاد روح عبودیت و بندگی در انسان است.

25- و بالاخره نماز داری آثار و فلسفه‏ های متعددی است از جمله این خواص: نماز، تقدیر و سپاس‏گزاری از خدا است، موجب آرامش انسان است، موجب یاد خداست، زمینه پرهیز از گناه را در انسان فراهم می‏کند، تأکیدی بر نظافت و سلامتی است، دارای آثار وحدت ‏بخش اجتماعی است و موجب انضباط و وقت ‏شناسی است.