پیشوایان معصوم(بهدلیل جایگاهی که ازسوی خداوند) عهدهدار آناند، داناترین و عالمترین افراد به حقایق دینیاند؛ ازاینرو، علم آنان، ویژگی اساسی و منحصربهفردی تلقی میشود. بهدلیل وجود برخی پرسشها درباب بیکرانگیِ علم امام و برخورداری ایشان از علم غیب و شناخت مرزها و همچنین علل استفاده یا عدماستفاده از آن، نویسنده در این نوشتار نکاتی را در پاسخ به این سوالات به نگارش در آورده است.
ضعفهای اخلاقی و آلودگیهای روحی، مانند بیماری در جسم است که اگر مداوا نشود، بیمار را نابود می سازد. سختترین بیماریها هم بالاخره درمانی دارد. مهم آن است که مبتلای درد و بیماری، ناامید نشود و برای بهبود بکوشد و راههای معالجه را بشناسد و به دستور طبیب حاذق گوش بسپارد و عمل کند.
آنچه در بحثهای اخلاقی بهعنوان «رذایل» مطرح است، هر کدام غدهای است که باید با نیشترِ «اصلاح» از پیکرۀ روح درآید و نسخۀ سالکان و مربیان روح و استادان اخلاق، مورد عمل قرار گیرد.
نویسنده در این نوشته، بهبیان برخی راههای درمانِ بعضی از رذایل اخلاقی براساس روایات و منابع اخلاقی پرداخته است.
تربیت دینى فرزندان، دغدغۀ اصلى و مهم خانوادههاى مسلمان و پدران و مادران مکتبى است.
این، تنها معلّمان و مربّیان نیستند که وظیفه دارند نوجوانان و کودکان شما را با شخصیت و دیندار و پاک بار آورند واستعدادهاى فکرى و هنرى و اجتماعى آنان را بارور سازند؛ بلکه خود والدین هم در ایجاد روحیۀ خودباورى و خداباورى و اعتمادبهنفس و تقوا و عفاف و صدق و نوعدوستى و ایثار، مسئولاند.
نویسنده در این نوشتار، نکاتى را پیرامون تربیت دینى فرزندان، براساس رهنمودهاى پیشوایان معصوم مطرح کرده است. باشد که گامى در مسیر پدیدآوردن نسلى مؤمن، بهکار و بهشمار آید.
از
دیدگاه شیعه، آیندة سیاست (دولت)، بسیار روشن و خوشبینانه است و تاریخ
براى رسیدن به آن جامعة مطلوب و آرمانى در حرکت است. این مدینة فاضله در
زمین بهدستحقپرستان و به رهبرى مصلح موعود و با یارى امدادهاى الهى
بهوجود آمده است و او ادارة آن را بهدست خواهد گرفت. این جامعه، پایان
حرکت تاریخ و آغاز حیاتى متکامل و بدون نقص است. سیاست در این جامعه،
«فاضله» و «الهى» است و دولت اخلاقى
بر اساس نظام امامت شکل مىگیرد. نویسنده در این کتابچه دورنمایی از این آرمانشهر را ترسیم کرده است.
آستان،ایِوان،بسَت،خادم،بقُعه،رَوضه،رِواق،صحن و ده هااصطلاح دیگرازجمله واژه هایی است که زائردرحرم رضوی باآن مواجه است که دربسیاری ازمواقع معنای آنرانمی داند.
این نوشتاربرآن است که ضمن تعریف لفظی واصطلاحی این واژگان،نظری به فلسفۀنامگذاری آنهاداشته باشد.
از لابهلای رفتارهای روزانه، چگونه میتوان در صراط مستقیم قدم زد و رشد کرد و سعادتمند شد؟ فراتر از واقعیتهای روزمرة زندگی، چه احساسها و کششهایی بین دو همسر جاری است؟رهنمودهای اصلی برای تقسیم کارِ بهینه بین زن و شوهر چیست؟چه میزان مهریه مناسب و شایستة شخصیت همسر است؟در مشکلات و تنگناهای زندگی زناشویی چه تدبیرهایی بهکار بندیم؟و...
این سوالات از جمله مسائلی است که رهبر فرزانة انقلاب پس از خواندن خطبههای عقد برای زوجهای جوان بیان کردهاند و نویسنده آنها را به رشته تحریر درآورده است.
برای پاسخدهی به پرسشهای مهم فوق، فرازهایی را از کتاب زندگیسازمطلع عشق انتخاب کردیم. این کتاب حاوی پندها و تجربههای ارزشمندی است که رهبر فرزانة انقلاب پس از خواندن خطبههای عقد برای زوجهای جوان بیان کردند.
آیا ما واقعا اختیار داریم؟ مگر نه این است که خداوند، همة امور عالم را پیش از انجام آنها میداند؟ پس اگر خداوند میداند من چهکار خواهم کرد، امکان ندارد غیر از آن کار را انجام دهم. اگر خداوند همهچیز را از قبل میداند و هیچچیز از ارادة خدا خارج نیست و امکان ندارد کاری خلاف علم خداوند انجام شود، چه جایی برای اختیار انسان باقی میماند؟ اگر قضا و قدر الهی بر جهان حکمفرماست و سرنوشت هر موجودی از قبل مقدر شده است چگونه میتوان سخن از اختیار بهمیان آورد؟ و...
نویسنده در این کتابچه ضمن بررسی سه حوزة جهانشناسی، خداشناسی،انسانشناسی به سوالات این پاسخ گفته است.