«تکفیر» گذشته، حال، آینده
حسن اسکندری
مقدمه
پیشینة
تکفیر در جهان اسلام ، به صدر اسلام بازمیگردد. برخی حوادث مهم تاریخ
اسلام به سبب تکفیر روی داده، همچنانکه برخی رخدادهای سیاسی و اجتماعی
زمینة تکفیر را فراهم آورده است . از جمله رویدادهای مهم دوران پس از رحلت
پیامبر اکرم ، جنگهای «رِدّه» در زمان ابوبکر بود که در این جنگها دستگاه
خلافت معارضانِ خود را کافر و خارج از دین خواند.[1]
در بارة اینکه واقعاً تمامی یا بعضی از کسانی که در آن دوره تکفیر
شدهاند، از دیدگاه فقه اسلامی کافرند یا خیر، تردید جدّی وجود دارد و برخی
گزارشهای تاریخی تردیدهای بسیار در این باره ، حتی تردید افراد نزدیک به
خلیفه، را نشان می دهد.[2]
بنا بر برخی منابع تاریخی ، عواملی مانند ندادن زکات و نپذیرفتن اصل خلافت
یا در نظر گرفتن کسانی دیگر برای این مقام ، در انتساب کفر به «اهل رِدّه »
یا دست کم دستههایی از آنان نقش مهمی داشته است.[3] البته ادعای پیامبری نیز در میان آنان بسیار گزارش شده است که می تواند تکفیر را از دیدگاه فقهی توجیه کند.[4]
واقعة مهم تاریخی دیگر در بارة تکفیر، غائلة خوارج است . بسیاری از فرقه
های خوارج کسی را که مرتکب یکی از گناهان کبیره میشد، و حتی امت پیامبر
را، تکفیر میکردند.[5] در مقابل ، بعضی از مسلمانان، از جمله برخی مذاهب اهل سنّت، خوارج را تکفیر میکردند.[6]
همچنین در احادیث، غالیان یا غُلات (آنان که در بارة شخصیت امامان علیهم
السلام غلوّ و زیاده روی می کردند) و قائلان به تفویض (مفوّضه) خارج از
ایمان خوانده شدهاند.[7] بعضی از معتزله و اشاعره نیز مشبّهه را تکفیر میکردند.[8]
در طول تاریخ اسلام شاهدیم که یکی از زمینههای تکفیر، پیدایش و تطور
مکاتب ظاهرگرا است که برخی مسلمانان را دچار تعصب ناروا و عشق و علاقه
کورکورانه گرداند.[9]
سلفیه که پدیدهای سخت و خشونتگرا است، از دل جنبشهای ظاهرگرا برخاسته و
مدعی انحصارطلبانه مسلمانی بوده و همه را جز خود مشرک میخواند.[10]
امروزه مهمترین و موثرترین مبنای کلامی سلفیان جدید، الهام گرفتن از
سلفیان گذشته و توسعه معنایی و مصداقی کفر است. آنها، به قدری دایره کفر را
گستردهاند که هر کسی غیر از خودشان را در بر میگیرد. علت و منشأ این
اختلاف نظر میتواند بعنوان مرحله نخستین در سیر تحول تاریخی بحث توحید و
شرک و بدعت مطرح شود. که ما آن را تحلیلی کوتاه از گذشته تا حال ارائه
میدهیم.
احمد بن حنبل «مرحله اول ـ دوران بنیادین»
در سنت نبوی (ص) بخصوص در کتب صحاح عامّة روایاتی موجود میباشند که حاکی از نادرست بودن برخی افعال در ارتباط با اموات است، این روایات مورد توّجه برخی از پیشوایان مذاهب عامّه قرار گرفت.[11] قشری نگری در مورد اعمال مسلمین و عدم توجه به کنه و واقعیّت آنها و نیز اتکاء شدید به الفاظ و ظواهر لغوی احادیث بدون توجه به تحلیلهای عقلی و سایر قرائن موجود سبب تحریم مطلق افعال مشارالیه از سوی آن عدّه شد. تعصّب شدید مذهبی و وجود نزاعهای زیاد بین مذاهب اسلامی بخصوص بین شیعه و سنی از سوئی و نیز رواج اعمال مورد اشاره در بین مسلمین و شباهت ظاهری آن اعمال با اعمال شرک آلود مشرکین عصر جاهلی از سوی دیگر دو عامل مؤیّد در تحریم آن اعمال از سوی بعضی از پیشوایان مذاهب اربعه شد.
احمد بن حنبل باایجاد یک طرز فکر قشری گرائی و ظاهر گرائی و خلاصه نوعی اخباریگری افراطی، سبب شد که برخی متفکران حنبلی تفاوت میان اعمال مسلمین و اعمال مشرکین جاهلی را درک نکرده، و فقط با توجه به ظاهر، اعمال مسلمین را از مصادیق شرک خوانده، و در نتیجه سبب پدیدار شدن یک تعریف از شرک شوند، که دائره شمول آن بسیاری از اعمال مسلمین را در بر گرفت. این نهضت فکری به همین جا منتهی نگشت بلکه موجب بروز یک شورش نظامی و خونریزیهای اسفناک از سوی عدّهای کوتاه فکر گشت.[12]
ابومحمد بر بهاری «233ـ329»
نغمههای شوم تفکرات نو ظهور و خشونت بار در باب توحید و شرک در کشتزاری که احمد بن حنبل دانههای آن را پاشیده بود، از قرن چهارم روبه جوانه زدن مینهند. با ظهور ابو محمد بربهاری ما با نخستین تحرّکات در مورد تخطئه اعمال مسلمین در ارتباط با اولیاء خدا پس از مرگ مواجه میشویم. این شخص در قرن چهارم میزیسته و از علمای حنبلی بغداد و میتوان او را تنها محرک و پیشوای فعّال حنبلیان بغداد دانست. چرا که وی هدایت کامل افکار و اعمال اهل سنت بغداد را در خصوص مذهب حنبلی در دست داشت. وی عزاداریها و روضه خوانیها و مرثیه سرائیها را بشدّت مورد انکار و تخطئه قرار میداد، و حتی در این راه از قتل و کشتار مرتکبین آن اعمال خودداری نمینمود. ابن اثیر درباره وی میگوید:
«خلیفه الرازی یاران بربهاری را سخت توبیخ کرد بدین علت که برای خداوند مانند و شبیهی قائل بودند، و ذات احدیت را داری کف و دست و انگشتان و دو پا با کفشی از طلا و نیز دارای موهای بلند تصوّر میکردند.
و میگفتند که خداوند به آسمان بالا میرود و بدنیا فرود میآید، هم چنین بر برگزیدگان از امامان طعن میزدند و شیعه آل محمد(ص) را به کفر و گمراهی نسبت میدادند.»[13]
ابن تیمیة «661ـ728» «مرحله دوم ـ دوران تکامل»
در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم فردی را مییابیم که تأثیرات شگرفی در تحقق دیدگاه جدیدی در مورد توحید و شرک گذارد. ابن تیمیه یکی از بزرگترین و معروفترین علمای حنبلی در قرن هفتم و هشتم هجری قمری میباشد. ابن تیمیه را که از اخلاف تندرو سلفیون میباشد، میتوان نظریه پرداز و تحلیلگر و کامل کننده یک نهضت فکری در باب توحید و شرک دانست که در نهایت به تکفیر دیگر مسلمانان منتهی گشت. او صراحتاً در مورد توحید و شرک تحلیلی ارائه داد که در آن تحلیل تفکیک بین توحید ربویی و توحید عبادی بطور کامل صورت گرفت، و ابراز شد که هیچ گونه تلازمی بین اعتقاد به ربوبیت یا خالقیت با تحقق عبادت نیست. او تحلیل کاملی از تعریف خود از شرک عبادی ارائه نداد و ادّله او بر تحلیل جدیدش وافی نبود، و این امر خود نشان دهنده ضعف مبنائی وی میباشد. ابن تیمیه با ذکر مصادیق شرک عصر جاهلی و نیز آیاتی که به آن مصادیق اشاره دارد مرتباً سعی در تبیین مبنای خود میکند.[14]
ابن قیم جوزیة 691ـ751 (مرحله سوم ـ انتقال)
ابن قیم از مروّجان سر سخت عقاید ابن تیمیه بوده و نظرات ابن تیمیه را ضابطهمند و شاکلهای جدید بخشید. وی پس از مرگ ابن تیمیه از زندان آزاد شد و به مصر رفت و در همانجا به تدریس مشغول شد و سرانجام در گذشت. ابن قیم جوزیه به پیروی از استاد خویش سرسختانه با مذهب وحدت وجود مخالفت کرده و ابن عربی را تکفیر مینمود. اما بر خلاف استاد خویش علاقه شدیدی به تصوف و عرفان نشان میداد و از آن طرفداری میکرد.[15]
از قرن هشتم تا قرن12 را ما مرحله انتقال مینامیم چرا که در این سالها گروهی وجود داشتند که سعی در احیاء و تبیین آثار و افکار و نوظهور ابن تیمیه نمودند، که در میان آنها محمدبن حیاه السندی[16] و عبدالله بن ابراهیم نجدی از استادان محمدبن عبدالوهاب را میتوان نام برد.
«محمد بن عبدالوهاب» (مرحله چهارم ـ تبلور)
قرن دوازدهم قرن تظاهر عملی و افراطی یک نهضت فکری طغیانگر بود که 11 قرن در زمینه فکری حنبلیان مخفیانه ریشه دوانیده بود. بحثها و تبیینهای تعقلی و تحلیلی عمقی که در این باب از سوی علمای مذاهب اسلامی بالاخص شیعه مطرح گشت سبب عدم رواج آن در میان آن مذاهب گشت ولیکن مذهب حنبلی تا حدودی آسیبپذیر مینمود. محمد بن عبدالوهاب را میبایست مجری طرحهای پیشینیان نامید. از نظر محمد بن عبدالوهاب شرک مسلمین که مرتکب اعمال ـ به اصطلاح وی ـ شرک آمیز میشوند بسیار أشدّ و مهمتر از شرک مشرکین جاهلی است.[17]
ابنعبدالوهاب از طریق پیوستن به حاکم محلی درعیه محمدبن سعود و تحریک او برای قتل و نهب مسلمانان، موجبات دل آزردگی بسیاری از مسلمانان را در شهرهای مختلف حجاز و عراق و ایران و شامات و هندوستان فراهم و تفرق و تشتت را حاکم کرد. در چند حمله ویرانگر پیروان محمد بن عبدالوهاب به شهرهای مکه، مدینه، کربلا، نجف و طائف، چه بسیار عالمان که کشته شدند و چه مزارات و مقابر امامان و اولیا و صحابیان ویران شد و قلوب مردمی مؤمن را جریحهدار کرد. تفکرات او که شکوفائی تام یک سیر فکری طولانی و مرموز بود در میان برخی از متفکرّان معاصر و جنبشهای اسلامی رخ نمود.[18]
سلفیان معاصر (مرحله پنجم ـ اغراق در تکفیر)
به دنبال فتح ریاض توسط عبدالعزیز معروف به ابن سعود در1319ق و تداوم مبارزه کسب قدرت که تا 1351ق برای فتح کامل سرزمین عربستان ادامه یافت، یک رژیم سیاسی مبتنی بر نظام پادشاهی در قالب قبیله ای وبا تکیه بر اصول وهابیت در سرزمین حجاز استقرار یافت.
ابن سعود برای توسعه و تثبیت نیروی خود به ایجاد آبادیهای وهابی دست زد و ساکنان آنها را «اخوان التوحید» یا «برادران یکتاپرستی» که در حقیقت سازمانِ دینی ـ نظامیِ وهابیان بود نامید. علمای وهابی و پیران قبایل نجد نیز در همایشی که ابن سعود بر پا کرد، قطعنامهای دربارۀ حمله به حجاز گذراندند و او در صفر 1343ق بر شریف حسین تاخت. وهابیان در آغاز طایف را اشغال کردند و چند روز بعد به دروازههای مکه رسیدند. حجاج یمنی نیز از حملههای وهابیان در امان نماندند و برخی از قبایل شرق اردن هم مورد تاراج قرار گرفتند.[19]
شاخصه این جنبش درآن است که درمعنای بدعت توسعه زیادی داده واین حرکت را انتفاضهای برای ازبین بردن مظاهر ثنویت وشرک وآنچه بدعت دردین نامیده می شد بنامند. حساسیت جدی سیاستگذاران سعودی در اجرای فرامین وهابیت باعث شد که بصورت یک جنبش سلفی اصلاحی همراه با مدافعان عربی این تفکر مانند محب الدین خطیب، شکری آلوسی، رشیدرضا درجهان اسلام مطرح گردد.[20]
از آن سوی هجوم گسترده استعمار غربی به جهان اسلام و انحطاط و عقب ماندگی داخلی مسلمانان برخی از اقشار گوناگون جوامع مسلمان را به واکنش واداشت. ظهور گروههای سلفی در مصر مربوط به اواخر دهه بیست تا دهه هشتاد میلادی است. اهداف عمده این گروهها را میتوان در این موارد خلاصه کرد: اصلاح جوامع مسلمان، احیای عظمت مسلمین، اتحاد سرزمینهای عربی و بازگشت به خلافت عثمانی از طریق تمسک به قدرت و در مواردی به خشونت.[21] پیدایش حرکتهای اسلامی معاصر با شعار «لا حاکمیة الا لله» در مصر آغاز شد. نتیجه عملی این شعار آن بود که جماعتهای دینی، زبان به تکفیر اعضای جامعه گشودند و معتقد شدند با دست یافتن به قدرت در جامعه میتوانند حاکمیت خداوند را مستقر کنند. گروه صالح سریه از نخستین جماعتهایی بود که این اندیشه را پی گرفت. پس از آن، شکری مصطفی در کنار اندیشه حاکمیت، به طرح ایده جدید «هجرت» پرداخت. هجرت از «دار الحرب» «دار الکفر» به «دار الاسلام»، با هدف کسب آمادگی برای جهاد و دستیابی به قدرت مطرح شد. جماعت اسلامی نیز از گروههایی بود که در امتداد اندیشههای صالح به سریه حرکت میکرد و جهاد علیه حکومت کافر را هدف اصلی این سازمان میدانست.[22] آنان رهبران کنونی جهان اسلام را به دلیل تمکین در برابر صلیبیان،کمونیستها یا صهونیستها مرتد دانسته و جاهلیت دنیوی و نوین آنان را خطرناکتر از جاهلیت قبل از اسلام میخوانند. تکفیر آنان برای غیر مشروع کردن تبعیت از حاکمان و تعیین «کافران داخلی» به عنوان اولین هدف جهادی که طاغوت را از میان بر میدارد، است.
تکفیر در عقاید گروههای تندرو از قبیل جهاد، جند الله، طلائع الجهاد و حزب التحریر الاسلامی در مصر که عقاید ابن تیمیّه، ابن کثیر، مودودی و قطب را منعکس میکنند، مفهومی بسیار مهم است. سختی کشیدن در زندانها بر دیدگاه آنان درباره تکفیر تأثیر داشته است.
شرک و کفر نزد ابنتیمیه و پیروان او، بیشتر گونهای از عبادات و عقاید فردی بود، مثل توسل به اولیا، نذر، شفاعت، زیارت قبور، ولی شرک و کفری که سلفیان جدید به آن معتقدند و از آن به «کفر جدید» تعبیر میکنند، تقریباً همه شؤون زندگی اجتماعی و مدنی شخص را در بر میگیرد. در نظر سلفیان جدید پیروی از اندیشههای نو یا گرویدن به مکاتب فکری و فلسفی،[23] عضویت در احزاب سیاسی،[24] اشتغال در ادارات و سازمانهای دولتی چنان چه در جهت اهداف و منافع گروهههای سلفی نباشد،[25] و انجام برخی از مراسم و آیینهای مذهبی و دیپلماتیک،[26] از اعمال مشرکان و کافران به حساب میآید. سلفیه، همه دولتهای اسلامی از جمله دولت مصر را کافر میداند[27] و هرگونه حمایت از دولت یا همکاری با آن[28] و حتی اجرای قوانین دولتی[29] را ممنوع کرده است. در واقع اندیشهها و آرای سلفیان، این نکته را تصدیق میکند که حربه تکفیر، جوازی است برای انجام هرگونه عملیات جهادی.
پیامدهای دینی و اجتماعی تکفیر
نخست: خطر محور قرار گرفتن «تکفیر» در تعاملات و گسترش عرصه آن
عنصر اصلی و شالوده اساسی تکفیر این ویژگی است. در حقیقت محور قرار گرفتن «تکفیر» مبتنی بر هیچگونه اندیشهای نیست و کمترین خردورزی در آن به کار نرفته و اگر بر فرض بپذیریم که مبتنی بر ایده و اندیشهای است، نوعی از اندیشه است که از متون دینی، قالبهای خشکی میسازد که هیچ چشم اندازی را نمیبیند.
پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
هرکس برادرش را «ای کافر!» خطاب کند اگر درست گفته بود یکی از آن دو، گرفتار پیامدهای آن میشوند و در غیر این صورت، به خودش باز میگردد.[30] همچنین در روایتی دیگر نقل شده که فرمود: هر مسلمانی که مسلمان دیگری را تکفیر کند و او را کافر بخواند اگر کافر نبود، خود کافر میگردد.[31]
دوم: عدم اعطای فرصت اندیشه و حق اظهارنظر به دیگران
وقتی «تکفیریها» مخالفان خود را با عناوین ویژهای که خود برمیگزینند به قتل میرسانند، روشن است که فرصت طرح دیدگاهها و مناقشه و بحث و گزینش به دیگران نمیدهند و این اصل، با قرآن و سنت نبوی نیز کاملاً مغایرت دارد. مخالفت این امر با قرآن، به دلیل مغایرت کامل آن با دو اصلی است که قرآن مطرح کرده است:
اصل اول: عدم اجبار در دین. خداوند متعال میفرماید: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ؛ در کار دین هیچ اکراه نیست.»[32]
اصل دوم: لزوم گوش دادن به سخنان «دیگران» برای پیروی از بهترین آنها.
خداوند متعال میفرماید: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الأَْلْبابِ؛ کسانی که گفتار را میشنوند آنگاه از بهترین آن، پیروی میکنند، آنانند که خداوند راهنماییشان کرده است و آنانند که خردمنداند». کاملاً روشن است که حکم به لزوم شنیدن سخنان، هیچ سنخیتی با اینگونه رفتارهای تکفیریون ندارد.
در مخالفت اعمال تکفیریها با سنت شریف نبوی (صلیاللهعلیهوآله) ، باید گفت که پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) اقدام به اجبار کسی برای پذیرش اسلام نکرده، و گواهی تاریخ شاهد آن بوده است. در ذیل به دو نمونه تاریخی در تأیید این ادّعا اشاره میشود:
نمونه اول: پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) پس از پیروزی بر مشرکان در فتح مکه، میتوانست با یاری گرفتن از شمشیر خود، افراد را وادار به پذیرش اسلام کند ولی جز هدایت آنان به راه حق، کار دیگری نکرد. شاهد این امر نیز این بود که نفرمود: «هرکس اسلام آورد، در امان خواهد بود» بلکه فرمود: «هرکس درب خانه خود را بست، در امان است و هرکس سلاح بر زمین گذاشت، در امان است و هرکس وارد خانه ابوسفیان شد، در امان است.»[33]
نمونه دوم: روایت شده که وقتی یکی از شعرا، خدمت ایشان رسید و گفت: «من از قرآن بهتر میآورم» فرمان قتل او را نداد بلکه در جوابش فرمود: بگو! چه داری؟ او نیز گفت: «دنت الساعة وانشق القمر لغزال فرّ منی ونفر؛ روز رستاخیز نزدیک شد و ماه دوپاره گردید به خاطر آهویی که از دستم گریخت و گریزان شد». رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله در پاسخ وی فرمود: سخنت زیباست ولی کلام خدا زیباتر است.[34]
سوم: ایجاد تفرقه و پراکندگی میان مسلمانان
درگیری میان فرقههای اسلامی مخالف قرآن و مغایر با کوششها و پافشاریهای پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) در تشکیل امت و برقراری برادری اسلامی میان افراد آن است.کافی است تنها به برخی روایات نبوی برای اثبات لزوم وحدت واجتناب از تفرقه، اشاره نمود:
«بندگان خدا! برادر یکدیگر باشید»[35] «به همدیگر خشم نگیرید، رشک مبرید، پشت به یکدیگر نکنید و بندگان خدا! برادر همدیگر باشید و روا نیست که مسلمانی بیش از سه شب از برادر خود بیخبر بماند.»[36]
چهارم: زشت نشاندادن چهره اسلام
از جمله پیامدهای فاجعه بار گسترش این پدیده شوم، مشوه ساختن چهره اسلام است. حقیقت آن است که اعمال خشونتآمیز تکفیریها، سهم بسزایی در خدشهدار ساختن چهره این دین پاک، داشته است. تکفیریها در زمانی که دشمنان اسلام سعی در جنگ تبلیغاتی علیه اسلام دارند با این گونه اعمال خشونت آمیز، بهترین خوراک تبلیغی را برای رسانههای غرب فراهم آوردهاند و به طور ملموس و در راستای ادعای خصمانه غربیها ثابت کردند که اسلام به دور از صلح و به مثابه خطری علیه بشریت به شمار میرود. این خیانت بزرگی علیه اسلامی است که پیامبر گرامی (صلیاللهعلیهوآله) کوشش کرد آنرا دینی همسو با فطرت آدمی و کامل کننده اخلاق، معرفی نماید.
پنجم: هدف قرار گرفتن زنان، کودکان و سالمندان و قتل آنها
الف: ریختن خون کودکان و زنان و سالخوردگان که گروههای افراطی همه روزه آن را دنبال میکنند چیزی است که اسلام به شدت مسلمانان را از آن بر حذر داشته است. پیش از تکفیریها نیز «خوارج» یا گروهی از ایشان دست به چنین کارهایی میزدند؛ «فضل بن شاذان» میگوید: «و از ایشان، یعنی خوارج، کسانی هستند که قتل زنان و فرزندان را روا میدارند و میگویند: جایگاه آنان نیز همچون نطفهها در پشت مشرکان است. و میگوید: «لا حکم الا الله» و خود در تمامی این گفتهها وکردهها، به نظرخویش عمل میکنند وبنابراین طبق رأی خود، میکشند و حلال و حرام میکنند و با این حال، خوارج نیز یکسان نیستند و همدیگر را میکشند و از یکدیگر تبرّی میجویند»[37]
ب: عدم تفکیک میان گناهکار و بیگناه
کشتار جمعی متضمن درهم آمیختن گناهکار و بیگناه است. این درهمآمیزی با اصل قرآنی که میگوید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری؛ هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد»[38] کاملاً مخالف است.
توصیه و راهکار
تکفیر را با تکفیر نباید پاسخ داد.
نخستین نکتهای که باید به آن توجه کنیم، آن است که تکفیر را نباید با تکفیر متقابل پاسخ داد، زیرا این کار نه مشکلی را حل میکند و نه باوری را تغییر میدهد، بلکه مشکل را پیچیدهتر و باور را راسختر میگرداند. بر ما لازم است که به امیرالمومنین(علیه السلام) اقتدا کنیم، که خوارج او را تکفیر کرده و دشنام دادند، لیک آن حضرت با آنان مقابله به مثل نکرد.[39] از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «علی (علیه السلام) احدی از کسانی که با او میجنگیدند، به شرک یا نفاق نسبت نمیداد، لیکن میفرمود: برادران ما بر ما تعدی کردند.»[40]
مدیریت عوامل تکفیر و زدودن آنها
دومین گام لازم در این راه، واکاوی عوامل تکفیر و شناخت خاستگاههای آن است. گاهی شرایط اجتماعی سیاسی در رشد اندیشههای تکفیری اثرگذار است. گاهی عوامل تکفیر فرهنگی است که درمان در این موارد دشوارتر است. در این وضعیت، بر ما لازم است که با بررسی مورد آن را با دلیل و برهان و بدون خشونت ریشهکن گردانیم، زیرا تاریخ به ما آموخته است که شمشیر سرکوب میکند ولی قانع نمیسازد.
مردی یهودی پس از رحلت رسول خدا به امیرالمومنین علی گفت: هنوز پیامبرتان را به خاک نسپرده دربارهاش اختلاف ورزیدید؟ آن حضرت فرمود: «ما درباره آنچه از او رسیده اختلاف ورزیدیم، نه درباره او، اما شما پایتان از تری دریا به خشک نگردیده، پیامبر خود را گفتید: برای ما خدایانی بساز چنان که ایشان را خدایان است و او گفت: شما مردمی نادانید.»[41]
[1] . تاریخ طبری، ج3، ص250ـ252؛ الفتوح، ج1، ص15ـ16، 23؛ تاریخ خلفاء، سیوطی، ص69ـ71
[2] . تاریخ خلفاء، جعفریان، ص 35
[3] . الامامة و السیاسة، ج1، ص34؛ فرق الشیعة ، ص4؛ الفتوح ، ج1، ص16، 20؛ تاریخ خلفاء، جعفریان، ج 2، ص 29
[4] . تاریخ طبری، ج3، ص256؛ تاریخ خلفاء، جعفریان، ص29ـ32
[5] . الملل و النحل ، ج1، ص 122، 128، 135؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 8، ص 113؛ بحارالانوار، ج 33، ص 373
[6] . الصّوارم المهرقة، ص 221
[7] . وسائل الشیعه، ج 28، ص 348؛ بحارالانوار، ج 25، ص 265
[8] . الطرائف، ج 2، ص355؛ بنگرید: دانشنامه جهان اسلام، ج8، ص37
[9] . ریشه یابی رویکرد ظاهرگرایانه در فهم قرآن، معرفت، ش73؛ ریشه های ظاهر گرایی در فهم قرآن، پژوهش های قرآنی، ش33.
[10] . نقد مبانی سلفیه در توحید، مقالات و بررسیها، ش74.
[11] . برای نمونه رجوع کنید به زیاره القبور و استنجاد بالمقبور، ابن تیمیه، سراسر کتاب، تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، البانی سراسر کتاب
[12] . رجوع کنید به السلفیه بین اهل السنه و الامامیه، ص97-202
[13]. بربهاری از کهنترین تئوریسینهای وهابیت، سراج منیر، ش4؛ سلفی گری و وهابیت، ج1، ص
[14] . بحوث فی الملل و النحل، ص83-95؛ نقدالخطاب السلفی، ابن تیمیه نموذجا، ص51-91
[15] . دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص498
[16]. رجوع کنید به محمدبن عبدالوهاب، محمدبن حیات السندی و روش شناسی اصحاب حدیث، پیام بهارستان، ش6؛سرچشمه اندیشه وهابیت، میقات حج، ش65
[17] . مولفات محمد بن عبدالوهاب، ج1، ص334؛ الجامع الفرید فی شرح کتاب التوحید، ج1، ص550.
[18] . خاندان آل سعود و عربستان سعودی، مشکات؛ شماره 25
[19] . نظری بر تاریخ وهابیت، ص88-98
[20]- السعودیه سیره دوله ومجتمع،50
[21] . ضوابط التکفیر بین الأمس و الیوم، ص135
[22] . همان، ص177- 179؛ بنگرید: سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها، تاریخ و تمدن اسلامی ،ش13
[23]. النبی المسلح(1): الرافضون، ص42.
[24]. همانجا.
[25]. نک: همان، 42، 43، 44.
[26]. همان، 46.
[27]. همان، 39.
[28]. همان، 43.
[29]. همان، 44.
[30] . صحیح مسلم، ج1، ص 79، ح 111
[31] . سنن ابی داود، ج4، ص221
[32] . بقره/256
[33] . تاریخ طبری، ج14، ص312
[34] . همان، ج5، ص31
[35] . بخاری، ج6، ص137ـ136؛ مسند احمد، ج1، ص5
[36] . سنن ابی داود ، ج2، ص459ـ458
[37] . الایضاح، ص50ـ48
[38] . فاطر/18
[39] . بنگرید: نهج البلاغه، حکمت 420
[40] . وسائل الشیعه، ج15، ص83
[41] . نهج البلاغه، حکمت 317
منابع:
الامامة و السیاسة، المعروف بتاریخ الخلفاء، ابن قتیبه، قاهره، 1388، چاپ افست قم 1363ش؛
الایضاح، فضل بن شاذان نیشابوری، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، 1363.
بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، بیروت، 1403، 110ج؛
بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی، موسسه الامام الصادق، قم، 1427ق
بربهاری از کهنترین تئوریسینهای وهابیت، محسن نبی نژاد، سراج منیر، ش4
تاریخ الطبری، طبری، محمد بن جریر، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، 1382-1387ق؛
تاریخ سیاسی اسلام، تاریخ خلفاء، رسول جعفریان ،قم، 1377ش؛
تحذیر الساجد من اتخاذ القبور مساجد، محمد ناصرالدین البانی، المکتب الاسلامی، بیروت، چاپ چهارم، 1403ق
الجامع الفرید فی شرح کتاب التوحید ، گروهی از نویسندگان، دارابن حزم ، قاهره ،1429ق/2008م
خاندان آل سعود و عربستان سعودی، محمدحسین مشایخ فریدنی، مجله مشکات، شماره 25، 1386ش
دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل ابنقیم، نجیب مایل هروی، زیرنظر کاظم بجنوردی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، 1383ش
دانشنامه جهان اسلام، زیرنظر غلامعلی حدادعادل، بنیاد دائره المعارف اسلامی، تهران، 1375ش؛
ریشههای ظاهرگرایی در فهم قرآن، علیرضا عقیلی، پژوهشهای قرآنی، ش11و12
ریشهیابی رویکرد ظاهرگرایانه در فهم قرآن، علی اسعدی، معرفت، ش73
زیاره القبور و استنجاد بالمقبور، ابن تیمیه، دارابن الاثیر، ریاض، 1421ق
سرچشمه اندیشه وهابیت، مایکل کوک، ترجمه محمدحسین رفیعی، میقات حج، شماره 65، 1387
سلفی گری و وهابیت، جلدیکم، تبارشناسی، سیدمهدی علیزاده موسوی، الهادی، قم، دوم، 1389ش
سلفیان تکفیری یا الجهادیون: خاستگاه و اندیشهها، سعید عدالت نژاد ، سیدحسین نظام الدینی ، تاریخ و تمدن اسلامی ،ش13، 1390ش
السلفیه بین اهل السنه و الامامیه، السید محمد الکثیری، الغدیر، بیروت، 1429ق
سنن ابی داود، سجستانی، ابوداود، دار الفکر، بیروت، ج 4.
شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، قم، 1404ق؛
صحیح مسلم، مسلم بن حجّاج، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم.
الصّوارم المهرقة فی نقد الصّواعق المحرقة، نوراللّه بن شریف الدین شوشتری، تحقیق جلال الدین محدث ارموی ، تهران، 1367ش؛
الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ابن طاووس، تحقیق جلال الدین حسینی، قم، 1400ق؛
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، تاریخ الخلفاء ، بیروت 1394؛
الفتوح، ابن اعثم کوفی، چاپ علی شیری، بیروت، 1411؛
فرق الشیعة، حسن بن موسی نوبختی، تحقیق محمدصادق آل بحرالعلوم ، نجف 1355؛
محمدبن عبدالوهاب، محمدبن حیات السندی و روش شناسی اصحاب حدیث، مایکل کوک، ترجمه محمدحسین رفیعی، پیام بهارستان، شماره 6، زمستان 1388ش
الملل و النحل، محمدبن عبدالکریم شهرستانی ، تحقیق محمد سیّدکیلانی ، قاهره 1387؛
مولفات الشیخ الامام محمد بن عبدالوهاب، تحقیق عبدالعزیز بن زید و دیگران، جامعة الامام محمد بن سعود الاسلامیة، ریاض، بیتا
النبی المسلح (1): الرافضون، [جمعه ودقم علیه سیداحمد رفعت]،لندن،ریاض الریس للکتب والنشر،1991.
النبی المسلح (2):الثائرون،[جمعه ودقم علیه سیداحمدرفعت]،لندن،ریاض الریس للکتب والنشر،1991.
نظری بر تاریخ وهابیت، زهرا مسجدجامعی، صریر دانش، تهران، 1380ش
نقد مبانی سلفیه در توحید، علی الهبداشتی، مقالات و بررسیها، ش74
نقدالخطاب السلفی، ابن تیمیه نموذجا، رائد السمهوری، طوی، بیروت، 2010م
منبع: پایگاه پژوهشی تخصصی وهابیت شناسی
سمت |
اسامی |
معاون اول |
محمدرضا عارف، محمدعلی نجفی، محسن مهرعلیزاده، حسین علایی، محمد فروزنده |
وزارت اطلاعات |
حجتالاسلام علی یونسی، حجت الاسلام شفیعی، حجت الاسلام شوشتری، حجت الاسلام قائمی، حجتالاسلام طارمی، حجت الاسلام پورمحمدی |
وزارت امور خارجه |
محمود واعظی، علیاکبر صالحی، کمال و صادق خرازی، سید محمد کاظم سجادپور، حسین علایی، محمد جواد ظریف |
وزارت کشور |
مجید انصاری و اسحاق جهانگیری، حجت الاسلام یونسی،سید محمود علوی ، علی شمخانی، محمد شریعتمداری،محمدرضا باهنر |
وزارت اقتصاد و دارایی |
محمدباقر نوبخت، محسن رضایی، محمد نهاوندیان |
وزارت دفاع |
حسین دهقان، علی شمخانی، اکبر ترکان، حسین علایی، امیر حبیب الله بقایی، احمد وحیدی |
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی |
علی مطهری، سید رضا صالحی، مسیح مهاجری، احمد علوی ، حجتالاسلام دکتر سیدمصطفی محقق داماد، محمد علی زم |
وزارت دادگستری |
حجتالاسلام شوشتری، مرتضی بختیاری، حجت الاسلام سید رضا اکرمی، حجت الاسلام موسوی لاری، حجت الاسلام دری نجف آبادی |
وزارت ورزش و جوانان |
محمد دادکان، سعید فائقی، محمد رضا صادق، غفوری فرد، محسن مهرعلیزاده ، محمد عباسی، محمد فرد |
وزارت نفت |
بیژن نامدار زنگنه، سیدکاظم وزیری هامانه، محمد رضا نعمت زاده، اکبر ترکان |
وزارت رفاه و امور اجتماعی |
مرتضی بانک، محمود احمد پور، صفدر حسینی، علی صوفی، حسین کمالی ، محمد جواد ایروانی |
وزارت ارتباطات |
|
وزارت علوم |
جعفر توفیقی، عبدالله جاسبی، جواد اطاعت، محمد رضا عارف، علی عباسپور تهرانی |
وزارت بهداشت و درمان |
صلاحالدین دلشاد، مسعود پزشکیان،ایرج فاضل، سید محمود طباطبایی |
وزارت راه و شهرسازی |
علی عبدالعلیزاده،علیاکبر آقایی، عباس آخوندی، محمد سعیدی کیا |
وزارت صنعت، معدن و تجارت |
محمد نهاوندیان، جهانگیری، نعمت زاده، محمد شریعتمداری |
دبیر شورای عالی امنیت ملی |
علیاکبر ولایتی، کمال خرازی |
ریاست سازمان انرژی اتمی |
علیاکبر صالحی، غلامرضا آقازاده، حسین فریدون، علی حسینی تاش، فتح الله امّی، حسین رحیمی |
سرپرست نهاد ریاست جمهوری |
محمدرضا نعمتزاده، اکبر ترکان |
مشاور و رئیس دفتر رئیس جمهور |
حسین فریدون، آخوندی، محمدرضا صادق |
رئیس مرکز امور مشارکت زنان |
زهرا پیشگاهیفر،زهرا مصطفوی |
معاون پارلمانی رئیس جمهور |
حجت الاسلام قدرتالله علیخانی،حجت الاسلام تیمورعلی عسگری، حجت الاسلام مجید انصاری، عباس آخوندی |
دبیر شورای اطلاعرسانی دولت |
علیرضا الفت |
معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست |
معصومه ابتکار، سهیلا جلودارزاده |
وزارت آموزش و پرورش |
محمدعلی نجفی، مرتضی حاجی، محمود فرشیدی، حمیدرضا حاجی بابایی، علی عباسپور تهرانی، علی مطهری |
وزارت جهاد کشاورزی |
عیسی کلانتری، محمود حجتی |
وزارت نیرو |
حبیب الله بیطرف، بیژن نامدار زنگنه، سعید خرقانی، رستم قاسمی |
رئیس کل بانک مرکزی |
مسعود حجاریان، نوبخت، کمیجانی، مجید قاسمی ، محمد جواد ایروانی |
معاون رئیس جمهور و رئیس بنیاد شهید |
حسین دهقان ، محسن مهرعلیزاده |
معاون رییس جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشکری |
مرتضی بانک ،طهماسب مظاهری، حسین مرعشی |
معاون حقوقی رییس جمهور |
مجید انصاری ، علی جنتی |
فتنه شام/ نگاهی به حوادث شام پیش از خروج سفیانی و تحولات کنونی این منطقه(قسمت اول)
همزمان با آغاز تحولات بزرگ و غافلگیرکننده در منطقه خاورمیانه و آغاز موج بیداری اسلامی و انقلابهای مردمی در این برهه حساس تاریخی ، شاهد همدستی عجیب نیروهای اهریمنی برای تسلط بر نقطه ای حساس و اثرگذار در منطقه خاورمیانه هستیم ، براه انداختن جنگ رسانه ای تمام عیار ، تجهیز نیروهای معارض داخلی و گسیل خیل مزدوران مسلح به کشور سوریه ، اعمال تحریم های همه جانبه و فراگیر و برانگیختن آتش اختلاف در میان همسایگان سوریه و کشاندن پای آنها به این درگیری همه و همه نشان از آغاز مرحله ای حساس از تحولات بزرگ در این سرزمین دارد ، تحولاتی که در روایات بسیاری بعنوان تحولات قبل از خروج سفیانی در شام مورد اشاره قرار گرفته و تاثیری عظیم بر روند کلی تحولات منطقه و جهان خواهد داشت، آیا براستی سرزمین شام در چنین برهه حساس تاریخی قرار دارد؟ آیا این هجوم عجیب همه جانبه نیروهای شیطانی به سوریه قابل تامل نیست؟آیا سوریه خواهد توانست در برابر این فشار سنگین مقاومت کند؟
بسم الله الرحمن الرحیم
این مقاله در تیرماه سال گذشته و در ماههای آغازین درگیریهای سوریه تالیف گردید و اینک با اوج گیری این درگیریها و آشکار شدن بیشتر پیش بینی روایات شریف ، با اندکی ویرایش بازنشر می شود.
انطباق عجیب تحولات و رخدادهای کنونی خاورمیانه و جهان ، با نشانه ها و وقایع آستانه ظهور ، مخصوصا در طی دهه گذشته ، هر شیعه منتظری را ناخواسته بر آن می دارد که به کنکاش و جستجوی بیشتر در این زمینه بپردازد تا به میزان صحت این انطباق ها پی ببرد.
همزمان ، بشارتهای بزرگان و علماء نیز بر آتش این اشتیاق می افزاید و موجب می گردد تا فرد منتظر با دقت و اشتیاق بیشتری به دنبال جستجوی نشانه های ظهور برآید ، حتی صحت احتمالی این حقایق می تواند انگیزه ی قدرتمندی برای حرکت فرد و جامعه به سمت اصلاح و مبارزه با پلشتی ها و ناهنجاریها و فراهم کردن مقدمات امر مبارک ظهور ایجاد کند ، حقیقت مبارکی که یکی از دلایل اصلی صدور روایات شریف عصر ظهور است.
بدون اصلاحگری و خودسازی و تلاش برای ساختن جامعه ، پیگیری وقایع ظهور نوعی تفنن و سرگرمی محسوب می گردد که نه تنها فایده چندانی برای فرد و جامعه ندارد که می تواند آثار سوئی نیز در پی داشته باشد.
البته گاه این اصلاح و خودسازی در یک فرد ، به صورت فرو نرفتن بیشتر در منجلاب گناه و فساد و تباهی که از خصوصیات برجسته و مهم آخرالزمان و عصر ظهور است ، ظاهر می شود که این اثر مثبت نیز در جای خود ، مسئله مهمی محسوب می گردد.
به بیان دیگر بررسی حوادث و نشانه های ظهور در صورتی به حال فرد و جامعه اثرگذار و مفید است که منجر به حرکت به سوی قواعد ظهور گردد ، یعنی فرد پس از اطلاع از این همانی تحولات جاری ، به سمت اصلاح خود و جامعه و تقویت ایمان و باورهای دینی و مبارزه ی صحیح با مظاهر بی دینی در جامعه و تلاش برای تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب و اسلام بپردازد که به جرات می توان گفت افرادی که با صداقت به بررسی تحولات و حوادث ظهور می پردازند ، اهداف فوق را در درجات مختلف درک کرده و به سمت قواعد ظهور پیش خواهند رفت.
بعد از گذر از این مقدمه مهم که توجه به آن بسیار ضروریست ، به موضوع اصلی مقاله برمی گردیم ، تحولات چندماهه کشورهای خاورمیانه و من جمله کشور سوریه ، همه نگاهها را به خود جلب کرده است ، تجمع تمام نیروهای اهریمنی بر روی سوریه و به میدان آوردن تمام نیروها و امکانات سیاسی ، فکری ، بین المللی و ایجاد جنگ روانی عظیم و زمینه سازی برای مداخله نظامی ، تحریک همسایگان سوریه ، تجهیز گروههای مسلح و حمایت همه جانبه از آنها و براه انداختن جنگ رسانه ای با انواع دروغ و فریب و ... بر علیه سوریه نشان از آغاز مرحله ای جدید در تحولات شام و سوریه دارد که با توجه با تحقق بسیاری از نشانه های ظهور ، می توان گفت مرحله جدید می تواند آخرین مرحله قبل از خروج سفیانی یا مرحله زمینه سازی برای خروج این عنصر مزدور در منطقه باشد ، که در تحولات عصر ظهور طی روایات بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است.
چرخش عجیب ترکیه بر ضد سوریه ، افزایش مداخلات عربستان و قطر و دیگر کشورهای عربی در اوضاع سوریه و لبنان ، مواضع و تحرکات قابل تامل اردن در قبال سوریه ، هماهنگی کامل اروپا و آمریکا برای ایجاد ناامنی و به سقوط کشاندن حکومت سوریه و بالاگرفتن توطئه های داخلی در این کشور نشان می دهد که احتمالاً تحولات بزرگ و غیرمنتظره ای در این منطقه حساس رخ خواهد داد که تاثیرات عمیقی بر وقایع پیش روی خاورمیانه دارد.
هر یک از جبهه حق و باطل در تلاش است تا با تسلط بر این منطقه حساس دست بالا را در وقایع تاریخ ساز آتی داشته باشد ، آیا تحولات جاری می تواند همان تحولات مورد اشاره روایات در آستانه خروج سفیانی باشد؟
ما در این مقاله تلاش داریم تا حد ممکن تصویری روشن از تحولات شام قبل از خروج سفیانی و انطباق آن با تحولات جاری را بدست آوریم :
سرزمین شام از دیرباز نقش مهمی در تحولات جامعه اسلامی بازی کرده است ، حضور معاویه و یزید و دیگر حکام مکار و خونریز اموی در این منطقه و نقش عمیق آنها در تحولات زمان خود که عمدتاً نقشی منفی بوده است ، از صدر اسلام کفه این سرزمین را در تحولات منطقه سنگین کرده است. در طول تاریخ این منطقه تاثیر مهمی بر سایر بلاد اسلامی داشته است.
در روایات عصر ظهور نیز یکی از مهمترین نقاط اثرگذار بر واقعه شریف ظهور ، شام می باشد ، شام در لسان روایات شامل سوریه ، اردن ، لبنان و قسمتهایی از فلسطین و حتی به نقلی برخی از نقاط شمال غربی عراق می باشد ، اصلی ترین شورش مقابله کننده با ظهور از این مناطق برمی خیزد که در نظر دارد ضمن مبارزه با موج بیداری و انقلاب اسلامی منطقه ای ، جوامع اسلامی را تحت سلطه خود درآورد.
این سرزمین مبدا ، معبر و محل تلاقی قیام های بسیاری در عصر ظهور است ، جنگهای بزرگی در این سرزمین در عصر ظهور واقع می گردد که نشان از اهمیت آن برای طرف های درگیر دارد.
تحولات شام بعد از خروج سفیانی دارای شفافیت خوبیست و می توان توالی و ترتیب آن را تا حدودی مشخص کرد ، اما این سرزمین قبل از خروج سفیانی و در فاصله زمانی متصل به خروج وی نیز شاهد تحولات مهمی خواهد بود که به صورت نامنظم و کمی مبهم در روایات ذکر گردیده است ، با توجه به اهمیت تحولات این مقطع زمانی ، یعنی تحولات قبل از خروج سفیانی و احتمال انطباق آن بر تحولات جاری منطقه ، این مقاله در تلاش است تا با نگاهی تحلیلی و دقیق تر به این تحولات مهم پرداخته و انطباق وقایع جاری این سرزمین با روایات عصر ظهور را بررسی نماید :
روایات شریف برای سرزمین شام قبل از خروج سفیانی تحولات زیادی را برشمرده اند که با دسته بندی آنها می توان به وقایع زیر اشاره کرد :
1- فتنه ی عمومی در سرزمین های اسلامی که در شام هم وجود دارد
2- فتنه ی ویژه برای شام ، اختلاف شدید ، خشکسالی و قطحی به علت محاصره اقتصادی غرب
3- وجود درگیری میان دو گروه معارض در شام و ایجاد پراکندگی و ضعف در آنها
4- بلند شدن نداء و صدایی بشارت بخش از جانب شام
5- وقوع زلزله ای مهیب و کشته شدن افراد زیاد در شام
6- ورود نیروهای خارجی به شام که شامل نیروهای ایرانی ، غربی ، مغربی و ترک می باشد
7- کشته شدن حاکم (یکی از مناطق) شام
8- درگیری ابقع ، اصهب و سفیانی در شام که منجر به قدرت یابی سفیانی می گردد
1-فتنه ی عمومی در سرزمین های اسلامی که در شام هم وجود دارد
روایات عصر ظهور ، جوی متلاطم و متشنج را در اکثر کشورهای اسلامی در آستانه ظهور به تصویر می کشند که البته این تلاطم و اختلافات ، جزء لاینفک هر تغییر و انقلابی می باشد ، چون عده ای که مخالف تغییر و انقلاب هستند و منافع و موجودیت خود را در خطر می بینند ، تلاش می کنند تا به هر وسیله ممکن ، حتی با جنایات هولناک جلوی انقلاب و تغییر را بگیرند.
هرچند مبداء زمانی و فاصله مشخصی برای این فتنه ها و اختلافات تا ظهور ذکر نگردیده است اما آنچه مسلم است این فتنه ها و اختلافات که مدتی قبل از ظهور در جوامع انسانی و مخصوصا در خاورمیانه بعنوان مکان جغرافیایی ظهور وجود دارد ، در سالهای منتهی به ظهور تشدید می گردد و در سال ظهور به اوج خود می رسد:
فتنه تیر و تاری پدید آید و آنگاه فتنه به دنبال فتنه برپا شود تا مردی از اهل بیت من به نام مهدی خارج شود ، اگر او را درک کردی با او باش تا از هدایت یافتگان باشی.
الحاوی للفتاوی ج 2 ص 138
مردم شرق و غرب به اختلاف می گرایند ، اهل قبله(مسلمانان) نیز دچار اختلاف می شوند ، مردم از ناامنی به شدت رنج می برند و این چنین روزگار سپری می شود تا منادی آسمانی ندا دهد ....
غیبت نعمانی ص 132 – ملاحم و الفتن ص 114
...و آن سالی است که در تمام سرزمین عرب اختلافات روی میدهد
بحار الانوار ج52 ص 222
آنگاه که در عراق اضطرابهای شدید سلب آرامش نمود و اختلافات شام را فراگرفت و اهل یمن بر سر حکومت درگیر شدند... الزام الناصب ص 204
شما را به مهدی(عج) بشارت می دهم ، هنگامی که اختلاف شدید در میان مردم پدید آید و زلزله های سختی واقع شود ، او قیام می کند.
غیبت شیخ طوسی ص 111 ، ملاحم و الفتن ص 134
قائم قیام نمی کند مگر پس از وحشت شدید ، زلزله ها و فتنه های فراگیری که بر مردم چیره شود و طاعونی پیش از آن شایع شود و شمشیر برنده ای در میان عرب پدید آید و اختلاف در میان مردم افتد....
غیبت نعمانی ص 123 ، بشارت الاسلام ص 92
ای جابر قائم ظهور نمیکند مگر هنگامیکه شهرها را فتنه و آشوب فرا گرفته باشد، و مردم راه فرار بجویند ولی راهی پیدا نکنند
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 1055
حرکت عمومی مردمی بر ضد حاکمان مستبد و طاغوتی نیز که می توان از آن به یک بیداری اسلامی و انقلاب مقدس نام برد ، در روایات متعددی مورد اشاره قرار گرفته است که در آستانه ظهور رخ خواهد داد ، مانند روایتی که می فرماید ، ظهور در هنگام انقلابها و قیام های مردمی خواهد بود :
ابو سعید خدری از رسول معظم روایت کرده که فرمود: شما را بشارت میدهم که مهدی علیه السلام در موقع اختلاف و انقلاب امت من ظهور خواهد کرد.
فتنه ها و آشوبهای آخرالزمان (ملاحم و الفتن) - باب 18 – ص 155
آن (ظهور) هنگامیست که زمامامداران ستمگر شما که سیاست مسلمانان را بلد نبودند ، از بین بروند.
الزام الناصب ص 213
به طور مسلم ، این اختلاف و درگیری که می توان از آن به فتنه های آستانه ظهور نام برد ، در سرزمین شام که از مهمترین بلاد مسلمین است نیز روی خواهد داد ، همچنانکه برخی از روایات صراحتاً به این موضوع اشاره کرده اند :
مژده پیروزی را از سمت دمشق می شنوید... و شورشیان روم پیش می آیند و در رمله مستقر می شوند، پس اولین جایی که از غرب (غرب بلاد اسلامی) خراب می شود، سرزمین شام است.
غیبت شیخ طوسی 269، غیبت نعمانی 279/67
وقتی که از کشمکش و اختلافات داخلی شام اطلاع یافتید باید از شام گریخت، زیرا آشوب و جنگ در آنجاست.
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار ) ص 1055
در آن سال اختلاقات بسیاری در هر زمین از ناحیه غرب روی میدهد نخستین جائی که خراب میشود شام است...
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 987
با دیدن سه علامت منتظر آمدن مهدی باشید. را وی عرضکرد: یا امیرالمومنین آنها چیستند؟ فرمود: اول اختلافی که در بین اهل شام پدید می آید، و آمدن پرچمهای سیاه از خراسان و وحشتی در ماه رمضان
غیبه نعمانی، ص 133؛ بحارالانوار، ج 52، ص 229؛ منتخب الاثر، ص 220
سعید بن مسیب میگوید: در شام فتنه ای خواهد بود که از هر ناحیه ای آنرا برطرف میکنند از ناحیه دیگری سربلند میکند و آن فتنه انتها ندارد تا اینکه منادی از آسمان ندا میکند که امیر شما فلان خواهد بود.
فتنه ها و آشوبهای آخرالزمان (ملاحم و الفتن)باب 76 - ص 29
وقتی که در سرزمین شام بلوایی را مشاهده نمودی، پس مرگ است و مردن، تا آنکه غربیان به تحرک آمده و روانه سرزمینهای عربی گردند. که حوادثی بین آنان رخ خواهد داد.
الملاحم و الفتن ص 107.
اختلافات و درگیریها در مناطق مختلف شام از لبنان و فلسطین گرفته تا سوریه و اردن که از دهها سال پیش آغاز شده و هنوز هم ادامه دارد و طی ماههای گذشته مخصوصا در سوریه تشدید گردیده است ، به خوبی نشان از تحقق روایات فوق دارد. هرچند روایات شریف فاصله زمانی مشخصی را مابین این فتنه ها و انقلابها تا ظهور تعیین نکرده اند ، اما نمی توان فاصله زمانی زیادی را مابین آنها متصور بود مانند روایتی از رسول اکرم(ص) که گذشت و نشان می دهد که ظهور در هنگام اختلاف و انقلاب جوامع اسلامی بر ضد حاکمان ستمگر رخ خواهد داد که می بینیم اینک تا چه اندازه محقق شده است.
البته محققینی مانند علامه کورانی اعتقاد دارند که از متن روایات برمی آید فتنه ها و اختلافات شام بیشتر منشاء خارجی دارد تا جایی که حتی نیروهای خارجی متعددی در آستانه ظهور در این سرزمین حضور نظامی می یابند. ، لذا می توان از این مسئله چنین برداشت کرد که فتنه ها و اختلافات شام از اول منشاء خارجی داشته و طرفهای درگیر از حمایتهای خارجی برخوردار هستند ، حضور نیروهای ، ترک ، مغرب ، ایران و روم(غرب) (که نیروهای مخالف هم هستند) در سرزمین شام بخوبی منشاء خارجی اختلافات این سرزمین را قبل از حضور نظامی طرفهای درگیر قابل درک می کند. یعنی وقتی حمایتها و اختلافات غیرنظامی بالا می گیرد و به نتیجه ای مشخص نمی رسد ، طرفهای درگیر در این سرزمین مجبور به حضور نظامی آشکار می شوند.
2- فتنه ی ویژه برای شام و خشکسالی و قطحی به علت محاصره اقتصادی غرب
ظاهراً نیروهای روم(غربی) بعد از فتنه انگیزی و اختلاف افکنی و قبل از حضور نظامی در این سرزمین مرحله دیگری را نیز اعمال می کنند که البته ممکن است همزمان با مرحله فتنه انگیزی یا در اواخر آن باشد و آن محاصره اقتصادی و جلوگیری از رسیدن غذا و آذوقه به این سرزمین است که ظاهراً در مرحله ای از آن بسیار سخت و شدید می گردد به نوعی که روایت شریف آن را بی نظیر ذکر می کند:
گرسنگی دو نوع است ، گرسنگی ویژه و گرسنگی عمومی ، گرسنگی ویژه در کوفه واقع می شود و منحصراً به دشمنان آل محمد(ص) پیش می آید و آنها را هلاک می نماید ، اما گرسنگی عمومی در شامات پدید آید و آنها را آنچنان دچار وحشت و گرسنگی می کند که هرگز نظیرش را ندیده باشند ، گرسنگی قبل از قیام قائم(ع) است ولی وحشت و اضطراب بعد از قیام آن حضرت است.
غیب نعمانی ص 133 ، الزام الناصب ص 18
نزدیک است که عجم جلوگیری نماید و برای اهل عراق درهم و قفیزی نیایدو نزدیک شده که روم جلوگیری کند و برای اهل شام دینار و طعامی نرسد.
ملاحم و الفتن - ص 81
گمان می رود که به اهل شام دیناری و طعامی نرسد ، پرسیده شد از کجا؟ فرمود از جانب روم.
بحارالانوار- ج 51ص92
از روایات فوق(که نشان دهنده محاصره اقتصادی شام توسط روم است) می توان به دشمنی روم و بالتبع آن یهود و سفیانی که هم پیمان روم هستند با اهل شام پی برد و صاحبان پرچم های سیاه (ایرانیان) که روایات آنها را دشمن سفیانی و روم و یهود ذکر می کنند با توجه به روایات فوق از حامیان و همپیمانان سرزمین شام به حساب آمده و با این حساب حضور نظامی پرچم های سیاه در شام به نوعی حمایت از حکومت و مردم این سرزمین می باشد.
ظاهراً این محاصره اقتصادی در کنار فتنه های دیگر پیش مقدمه حضور نظامی رومی ها در شام به حساب می آید و شاید به علت اینکه مراحل قبلی جواب نداده و رومی ها به اهداف خود نمی رسند ، مجبور به مداخله نظامی در شام می گردند.
هرچند مدتهاست که مقامات غربی به صراحت از لزوم محاصره اقتصادی سیاسی سوریه سخن می گویند و تا حدودی نیز آن را اجرایی کرده اند ، اما اینک آن شرایط بحرانی که روایات شریف آن را بی نظیر معرفی می نماید وجود ندارد ، هرچند ممکن است در کوتاه مدت تحریم های شدیدتری بر علیه سوریه اعمال شده و به واسطه دشمنی های همه جانبه ای که از سوی قدرتهای استکباری و همچنین برخی همسایه ها صورت می گیرد و همچنین اقدامات مسلحانه کم سابقه ای که توسط گروههای معارض انجام می شود ، بزودی در سوریه شاهد کمبود ارزاق و نوعی سختی و تنگنا و فشار اقتصادی باشیم.
همچنانکه می بینیم در روایت شریف فوق ، محاصره روم را پولی و غذایی ذکر گردیده است :
گمان می رود که به اهل شام دیناری و طعامی نرسد...
قابل توجه است که بلوکه کردن اموال و دارائی های افراد برجسته سوریه توسط دولتهای غربی آغاز شده و ممکن است بزودی تشدید شده و به محاصره غذایی نیز بیانجامد.
البته این احتمال وجود دارد که این کمبود ارزاق بعد از آغاز شدید جنگهای شام شروع شود که در آن صورت ، قحطی که یکی از عوارض هر جنکی می باشد ، به خوبی قابل درک است.
با نگاهی اجمالی به تیتر اخبار و روزنامه های و مطالب رسانه ها در این زمینه درمی یابیم که تا بحث تحریم همه جانبه سوریه از چند سال پیش آغاز شده و در طی چند ماه گذشته تقویت و اجرائی شده است و ممکن است در طی ماههای آتی شدیدتر هم گرد :
تقلید اروپا از آمریکا در تحریم سوریه
http://jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=4185
واکنش سوریه به تحریم های اتحادیه اروپا
http://www.econews.ir/fa/NewsContent.aspx?action=print&id=137820
"تیری میسان ": ناآرامیهای سوریه برنامه تعیین شده غرب است که در سه محور عملیات نظامی، اقتصادی و رسانهای دنبال میشود،
http://www.farsnews.net/printable.php?nn=9003310891
تشدید تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه
http://www.fararu.com/vdcbawbw.rhb88piuur.html
سلمان رشدی، خواستار تحریم سوریه شد!
http://www.farsnews.net/printable.php?nn=8907220930
انگلیس بدنبال اعمال تحریم های جدید علیه ایران و سوریه است
http://www.mehrnews.com/fa/NewsPrint.aspx?NewsID=1342214
اتحادیه اروپا ارتش سوریه را در لیست تحریم قرار داد
http://www.farsnews.net/printable.php?nn=9004020014
افزایش تحریمهای اتحادیه اروپا علیه سوریه
http://www.iranbalkan.net/print-6084.html
سایه سنگین بحران اقتصادی در سوریه
http://www.econews.ir/fa/NewsContent.aspx?action=print&id=137048
دستور اوباما برای تحریم سوریه
http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100843931156
تصمیم اتحادیه اروپا به تحریم سوریه
http://www.siasatrooz.ir/CNewsRDetailOnline.aspx?QSCNDId=62442
دیدهبان حقوق بشر تحریم سوریه را هموار کرد
http://www.jahannews.com/vdcezv8zzjh8p7i.b9bj.html
فرانسه برای تحریم سوریه تلاش خواهد کرد
http://www.atynews.com/fa/news/44955/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
البته عده ای اعتقاد دارند که شاید بتوان از محاصره شدید اقتصادی غزه که جزئی از فلسطین بوده و بالتبع شاید بتوان آن را جزو سرزمین شامات دانست و 5 سال طول کشید ، بعنوان همان تنگنا و محاصره اقتصادی شدید مذکور در روایات نام برد ، همچنانکه می دانیم این محاصره اقتصادی و به نوعی قطحی آنچنان شدید بود که برخی مواقع خبر هجوم مردم برای ارتزاق از گیاهان دشت و صحرا به کرات در خبرگزاریها منتشر شد.
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=9003240856
http://www.islamtimes.org/vdcae0ne.49nwa15kk4.html
http://www.hamshahrionline.ir/print-71343.aspx
3-وجود درگیری میان دو گروه معارض در شام و ایجاد پراکندگی و ضعف در آنها
وقتی دو نیزه دو سر کرده لشکر با هم کشمکش نمودند، علامتی از علامات الهی ظاهر میگردد عرض شد یا امیرالمومنین آنعلامت چیست؟ فرمود: زلزله ای است که در شام پدید میاید و بیش از صد هزار نفر در آن سانحه جان میدهند....
غیبت نعمانی صفحه 163، غیبت شیخ طوسی صفحه 277
هنگامیکه دو نفر مدعی حکومت در شام بجان هم افتادند علامتی از علائم الهی است. سپس مردم را امر بسکوت و آرامش میکنند. آنگاه شام چنان دچار اضطراب و ناامنی میگردد...
مهدی موعود (ترجمه بحارالانوار) ص 989
آنچه از روایات بدست می آید این است که قبل از خروج سفیانی در چند مرحله درگیریهایی میان دو گروه رخ می دهد ، یکی از این درگیریها میان اصهب و ابقع است که در مورد آن صحبت خواهیم کرد ، هرچند این درگیری معمولاً میان سه نفر یعنی اصهب و ابقع و سفیانی ذکر گردیده و کمتر می تواند مصداق روایات فوق که نشان دهنده درگیری میان دو گروه است ، باشد.
علامه کورانی در کتاب عصر ظهور نیز قائل به درگیری دو گروه قبل از درگیری مابین اصهب و ابقع و سفیانی می باشد و این درگیری را جدای از درگیری مذکور می داند.
درگیری دیگری که به نظر می آید مصداق درگیری روایات فوق باشد ، درگیری ما بین پرچم های سیاه (ایرانی ها) و پرچم های زرد یا سبز(مغربی ها) می باشد که به دو دلیل این درگیری نیز نمی تواند درگیری مذکور باشد ، زیرا هدف درگیری مذکور تصاحب حکومت بوده و هیچ کدام از طرفین پیروز نمی شوند در حالی که در درگیری پرچم های سیاه و زرد ، هدف حکومت شام نبوده و ظاهراً بقول علامه کورانی حرکت به سمت بیت المقدس است ضمن اینکه درگیری با پیروزی پرچم های سیاه خاتمه می یابد.
شاید بتوان گفت در مورد مصداق این درگیری دوجانبه ، تنها گزینه ای که باقی می ماند ، درگیری مابین حکومت شام و گروههای معارض داخلی می باشد که به خوبی هدف تصاحب حکومت و عدم غلبه یکی بر دیگری می تواند در این مورد مصداق پیدا کند.
درگیریهای شدیدی که اینک میان گروههای مسلح معارض که به خوبی توسط کشورهای غربی و آمریکا و عربستان و اردن و .... حمایت شده و با سلاح های نیمه سنگین و پیشرفته ، گاه ضربات سنگینی بر ارتش سوریه وارد می کنند ، را شاید بتوان مصداق درگیری فوق ذکر کرد ، این احتمال وجود دارد که با دلارهای سعودی و فریب های غربی ، فرماندهان ارتش سوریه ، جذب دشمن شده و به تدریج کفه درگیریها به نفع نیروهای معارض سنگین شود ، آمار بالای کشته ها و زخمی ها که تا کنون به بیش از 10 هزار نفر می رسد ، نشان دهنده عمق و شدت درگیریهای دو طرف است. تدارک وسیع نیروهای استکباری و مزدوران خاورمیانه اش (که توانسته اند حتی ترکیه را نیز با خود همراه کنند )برای مهار سوریه نشان می دهد که آنها به راحتی دست بردار نبوده و باید منتظر روزهای سختی برای سوریه بود.
شاید از عبارت " نیزه دو سر کرده لشکر " بتوان نتیجه گرفت که یکی از فرماندهان بزرگ سوریه با پیوستن به معارضین ، مدعی حکومت خواهد شد ، که برادران سوری باید مراقب این موضوع باشند.
این درگیری که پیش از زلزله بزرگ شام رخ خواهد داد ، بعنوان یکی از علائم ظهور ذکر گردیده است.
درگیریهای شدید در سوریه میان حکومت و معارضان تلفات بالایی برجای گذاشته است
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8910090822
http://www.bidarynews.com/data.aspx?lang=1&id=2330
اگر حکومت سوریه و معارضان مصداق دو مدعی حکومت درگیر قبل از خروج سفیانی باشند ، می توان پیش بینی کرد که هیچ کدام نمی توانند به طور مطلق قدرت را در دست داشته باشند و این تلاطم و درگیری تا وقوع تحولات بعدی ادامه خواهد یافت.
4- بلند شدن نداء و صدایی از جانب شام
روایات متعددی بیان می دارند که در آستانه ظهور فریاد و صدایی از جانب سرزمین شام برخواهد خواست ، برخی روایات منتظران ظهور را به انتظار این نداء فرا می خواند و برخواستن این نداء را بعنوان واقعه ای بشارت آمیز و شادی بخش که خبر فتح و پیروزی دارد ذکر می کند :
علاء بن محمد از امام محمد باقر علیه السلام روایت میکند که فرمود: توقعوا الصوت یاتیکم بغته من قبل دمشق، فیه لکم فرج عظیم یعنی: منتظر صدائی باشید که ناگهان از جانب دمشق میرسد و در آن صدا برای شما گشایش بزرگی است.
غیبت نعمانی، ص 279 ، مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 1089
صدائی از جانب دمشق میرسد که آنجا را فتح کرده اند ...
مهدی موعود (ترجمه بحارالانوار) ص 987
رومیان و اتراک اختلاف می کنند و جنگ های فراوانی روی می دهد و منادی در دمشق بانگ بر می آورد: وای بر ساکنان زمین از شری که نزدیک است
غیبت شیخ طوسی صفحه 168 و 278 منتخب الاثر صفحه 452
کسی از دمشق صدائی میزند... و آن سالی است که در تمام سرزمین عرب اختلافات روی میدهد
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 10005
بانگی از ناحیه دمشق به شما می رسد و خبر یک پیروزی را به همراه می آورد ...
غیبت شیخ طوسی ص 269 ، ارشاد مفید ص 338
در این که این فتح و پیروزی و خبر خوش چه چیزی می تواند باشد ، نمی توان دقیقاً اظهار نظر کرد ، هرچند روایتی بیان می دارد که خبر خوش فتح شام است ولی این مسئله با روایات دیگر همخوانی ندارد چون روایتی نداریم که نشان دهد سرزمین شام و سوریه قبل از خروج سفیانی تحت سیطره اهل حق قرار گرفته باشد ، مگر اینکه خبر وقوع زلزله ای که به بیان روایات برای مومنین رحمت و برای کفار عذاب است و به آنها ضربه ای جدی خواهد زد را بعنوان همان خبر خوش و فتح در نظر بگیریم.
از سویی دیگر می توان وقوع تحولات بزرگ شام که خروج سفیانی را در پی داشته و به نوعی وقوع اولین علامت حتیمه ظهور را اعلام می دارد و ظهور منجی عالم بشریت در عاشواری بعدی را نوید می دهد ، را نیز می توان بعنوان همان خبر خوش و بشارت آمیز در نظر گرفت که البته این برداشت با همان روایتی که می فرماید در آخرالزمان از فتنه ها نهراسید که فتنه های عصر ظهور به نفع جریان حق می باشد ، همخوانی دارد.
5- وقوع زلزله ای مهیب و کشته شدن افراد بسیار در شام
زلزله ای است که در شام پدید میاید و بیش از صد هزار نفر در آن سانحه جان میدهند. خداوند آن زلزله را برای مومنین رحمت و برای کفار عذابی قرار می دهد، هنگامی که این زلزله واقع شد... در آنموقع یکی از دهات دمشق بنام حرشا را بنگرید که چگونه در زمین فرو میبرد .
غیبت شیخ طوسی ص 277 ، ملاحم و الفتن ص 53
و قریه ای از شام بنام جابیه بزمین فرو میرود
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 987 و 1018
...، دهکده ای از دهکده های شام به نام «جابیه» خسف می شود، قسمتی از دیوار دست راست مسجد جامع دمشق فرو می ریزد، آشوبگری از میان رومیان خروج می کند که کشتار فراوانی را به دنبال دارد
غیبت شیخ طوسی صفحه 269، ارشاد مفید صفحه 338
...و سمت غربی مسجد دمشق بزمین فرو میرود. حتی دیوارش نیز در هم فرو میریزد....
مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 983
در این موقع منتظر باشید که در یکی از دهات شام بنام خرسنا زمین فرو رود، و چون این نیز عملی شد منتظر آمدن فرزند هند جگر خوار سفیانی باشید که از یابس بیرون میاید. مهدی موعود(ترجمه بحارالانوار) ص 989
نشانه خروج سفیانی این است که خسفی در سمت غربی مسجد دمشق به وجود می آید و دیوار مسجد فرو می ریزد و زلزله ای می شود و قریه ای بنام جابیه در جنوب دمشق خسف می شود و این پس از خارج شدن مغربی و سپاهیانش از شام اتفاق می افتد
غیبت نعمانی ص 149 ، غیبت شیخ طوسی ص 278 و ...
روایات متعددی وقوع زمین لرزه ای مهیب را در شام گزارش می دهد ، در روایات عبارتهای الرجفه ، والخسف ، و الزلزله برای این واقعه مهم ذکر گردیده است ، البته ممکن است که همزمان یا با فاصله اندک آن سرزمین شاهد زلزله و خسف(فرورفتن) باشد.
در این مسئله که این واقعه مسئله ای طبیعی بوده یا از جنایات دشمنان است ، اتفاق نظر وجود ندارد ، در حالی که برخی آن را واقعه ای طبیعی می دانند برخی قائل به توطئه دشمنان می باشند و ممکن است منظور از خسف بمباران هوایی و برخورد موشکها باشد که در هنگام درگیری نظامی به صورت گسترده واقع می شود.
روایات نتیجه این وقایع را هرچه که باشد به نفع جبهه حق و موجب رحمت برای مومنان می داند که ممکن است مانند " خسف بیداء" زلزله در محل تجمع کافران باشد یا زلزله به مناطق و منازل آنها آسیب بزند یا تحولاتی پس از زلزله در سرزمین شام به وجود آید که برآیند آنها به نفع مومنین و جبهه حق است.
همچنین برخی از روایات بیان می کنند که در هنگام وقوع زلزله برخی از نیروهای خارجی در این سرزمین حضور دارند (که به طور مثال حضور نیروهای مغربی را شهر دمشق می توان ذکر کرد) هرچند برخی روایات زلزله را قبل از حضور نیروهای خارجی می دانند.
وقوع چنین زمین لرزه ی مهیبی می تواند چند اثر در سرزمین شام داشته باشد ، اول اینکه باعث تضعیف نظام و پریشانی امور آن سرزمین گردد و هیچ بعید نیست که با مرگ برخی از مسئولین این سرزمین در این زمین لزره بر وخامت اوضاع افزوده شود ، مسئله دوم این است که برخی از نیروهای خارجی ممکن است در طرحی منطقه ای یا بین المللی برای کمک رسانی به مردم شام وارد این سرزمین شوند ، همان چیزی که در اشغال هائیتی اتفاق افتاد و بعد از زلزله ای مهیب نیروهای آمریکایی به بهانه کمک رسانی وارد این کشور فقیر شدند.
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1021331
زمین لرزه هائیتی دسیسه آمریکا بمنظوراشغالگری بود
برخی اعتقاد دارند که زلزله هائیتی توسط آمریکا و با سلاح مخوف و ناشناخته هارپ انجام شد که البته میزان صحت این ادعاها مشخص نیست.
نکته سومی که می توان در نظر گرفت این است که وقوع این زمین لرزه شدید و پریشانی اوضاع می تواند زمینه مساعدی را برای آغاز حرکت سفیانی ایجاد کند ، به عبارت دیگر سفیانی با استفاده از این اوضاع پریشان و نابسامان امور و ضعف حکومت ، حرکت خود را آغاز و شام را تحت سیطره خود درآورد.
مسئله دیگر این است که این زمین لرزه مهیب می تواند با جابجایی زمین ، نقشی در آشکار شدن گنجی که موجب جنگ بزرگ قرقیسیا می باشد ، داشته باشد هرچند علت آن را طغیان نهر فرات نیز ذکر می کنند که می تواند تلفیقی از هر دو عامل باشد
با نگاهی به اخبار و مباحث زمین شناسی می بینیم که گزارشها از احتمال وقوع زلزله ای قدرتمند در منطقه شام خبر می دهد :
http://www.awsatnews.net/?p=23185
http://aljazeera.net/NR/exeres/E68E1F82-390C-4626-B99B-A9971DE96D8C.htm
از سال 2007 تعداد زیادی از کارشناسان زلزله شناسی در منطقه عربی ، پیش بینی نموده اند که زلزله شدیدی در این منطقه به زودی اتفاق خواهد افتاد. آخرین اخباری که در این رابطه منتشر شده مربوط به کارشناس سوری ، دکتر "محمد ابراهیم" است که مدیر مرکز تحقیقاتی تحلیل معلومات حاصل از لرزشهای زمین در سوریه است. وی معتقد است بر اساس لرزشهای ثبت شده در ماههای اخیر پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک زلزله ای با قدرت 7.3 درجه در سوریه اتفاق بیفتد.
رژیم صهیونیستی نیز به نوبه خود در اواخر سال گذشته پیش بینی نموده بود که زلزله ای شدید شمال فلسطین اشغالی و جنوب لبنان را خواهد لرزاند ، منشاء این زلزله هر چه باشد خواه طبیعی و خواه مصنوعی و در اثر انفجار مواد منفجره در لایه های زیرین زمین و یا آزمایشهای هسته ای در زیر آب ، می تواند نتایج وخیمی را برای منطقه داشته باشد. رژیم صهیونیستی برای این موضوع مانورهای شهری متعددی را برگزار نموده و قبرهای بزرگی را برای دفن دسته جمعی آماده نموده است و همچنین مجوز دفن جمعی را از خاخامها اخذ نموده است.
از سویی دیگر جلال الدبیک ، کارشناس زلزله شناسی فلسطینی هم در مصاحبه ای با شبکه الجزیره ضمن بررسی صفحات تکتونیکی عربی و آفریقایی و ایران به نتایج مشابهی رسیده است.
وی معتقد است بر اساس وضعیت صفحات تکتونیکی مناطق مجاور "حفره انهدام" که شامل فلسطین ، اردن، سوریه و لبنان می شود نشان می دهد که اگر مرکز زلزله های رخ داده در وسط و جنوب بحر المیت باشد شدت آنها بین 6 و 6.5 درجه بوده که در رده بندی معتدل و نسبتا قوی قرار می گیرند و این زلزله ها بطور متوسط هر 80 تا 90 سال یکبار اتفاق می افتد و اخرین زلزله از این نوع در سال 1927 بوده که احتمال وقوع مجدد آن می رود . و اگر مرکز زلزله در شمال دریاچه طبریه یعنی منطقه واقع در سوریه و جنوب لبنان و شمال فلسطین باشد دارای قدرت بالای 7 ریشتر بوده و این نوع زلزله ها بطور متوسط هر 250 سال یکبار اتفاق می افتد و آخرین زلزله ویرانگر از این نوع در سال 1759 بوده است. یعنی در هر صورت ما با زلزله ای شدید یا نسبتا شدید در این منطقه مواجه هستیم که هر لحظه احتمال وقوع آن می رود و حداکثر ظرف یکی دو سال آینده اتفاق خواهد افتاد (و الله اعلم)
در بررسی صفحات تکتونیک صفحه ای ، مشاهده موقعیت صفحه عربی و تماس آن با صفحه آفریقا و ترکیه و ایران و جهت حرکت آن این موضوع را بیشتر روشن می کند.
این نقشه موقعیت صفحه عربی را با صفحه افریقا و ایران و هند نشان می دهد .
این نقشه نحوه و جهت حرکت صفحه عربی را که رو به شمال است مشخص می نماید.
این نقشه حدود صفحه عربی و انطباق آن با نقشه جغرافیایی کشورهای منطقه را نشان می دهد. از جنوب به شمال : بیداء ، خرشنا یا جابیه ، بغداد، بصره و نیز ری ( تهران) که خراب شدن آن بر اثر زلزله آن پیش بینی شده است. اگر دقت کنید در روایات به خراب ری و نه خسف آن اشاره شده که با توجه به نقشه می بینیم منطقی و توجیه پذیر است. با تطبیق این نقشه و نقشه حرکت صفحه عربی می توان مکانهایی را که وقوع زلزله در آنها در روایات پیش بینی شده تشخیص داد.
خط گسل صفحه عربی که از جنوب به شمال 6500 کیلومتر امتداد دارد از سمت چپ از خلیج عدن شروع شده و به سمت شمال تا خلیج عقبه و سپس با عبور از بحر المیت و مرز اردن و فلسطین اشغالی به طرف شمال به سمت لبنان و سوریه و سپس به ترکیه می رسد و در این خط که محل تلاقی با صفحه آفریقا و ترکیه می باشد زلزله های شدیدی رخ داده است . امتداد صفحه عربی باعبور از دریاچه ویکتوریا با یک منحنی به سمت شمال عراق به سپس به سمت جنوب از کردستان و نزدیکی بغداد عبور و با گذر از نزدیکی بصره و شهرهای حاشیه غرب و جنوب غربی ایران در حاشیه جنوبی خلیج فارس کلیه شهرهای جنوب را در بر گرفته است. حرکت این صفحه در سال حدود 4.6 سانتی متر به طرف شمال است که بطور متوسط هر هشتاد سال یکبار زلزله ای با درجه متوسط و قوی و هر 250 سال زلزله ای شدید را در محل تقاطع این خط با صفحه افریقا در سمت چپ صفحه ایجاد می نماید.
تحلیل داده های زمین شناسی ثابت می کند که خط گسل بحر المیت که از اردن ، فلسطین ،سوریه و لبنان عبور می کند در دوره های زمانی معینی فعال شده و زلزله های با قدرت بالای 7 درجه در آن اتفاق افتاده است این فعالیتها در سالهای ( 1157-1202) و ( 1404-1407) و ( 1759-1976) میلادی بوده است و به عبارت دیگر زلزله های شدید در این منطقه بشکل دوره ای و در دوره های زمانی بین 200 تا 350 سال رخ داده است. همچنین در سوریه در طی 25 سال یعنی از سال 1975 تا سال 2000 میلادی 20 زلزله با درجه بین 5 و 6.6 رخ داده است.
طبق روایات متعدد مربوط به عصر ظهور ، زلزله های شدیدی در محل تلاقی این صفحه با صفحه آفریقا در غرب و صفحه ترکیه در شمال و ایران در شرق به وجود می آید که موجب خرابی برخی نقاط و فرو رفتن یا خسف نقاطی دیگر می گردد که با توجه به موقعیت منطقه بیداء در سعودی و خرشنا یا جابیه در شام و نزدیکی دمشق و نیز موقعیت بغداد و بصره که در نزدیکی لبه های صفحه تکتونیک عربی قرار گرفته اند می توان گفت که پیش بینی زلزله و خسف در این نقاط هم به لحاظ علمی و زمین شناسی و زلزله شناسی و هم به لحاظ تاریخی قابل توجیه است و دور از ذهن نیست اما زمان وقوع آن را جز خدا کسی نمی داند.
(مطلب فوق برگرفته از : http://313khorshid.mihanblog.com/post/80 )
البته باید در نظر گرفت که زلزله مذکور در روایات ممکن است صرفاً یک واقعه طبیعی باشد یا در کنار آن حملات موشکی یا بمبارانهایی که باعث خرابی گسترده می شود را نیز بتوان مصداق خسف مذکور در روایات فوق دانست همچنانکه نام مکانهایی خاص در روایات برده شده است.
البته مطلب مهم این است که سران جبهه حق و برادران ما در سوریه و محور مقاومت قطعاً با اطلاع از این مباحث و احتمال بروز این زلزله بزرگ که روایات شریف نیز آن را پیش بینی نموده اند ، خود را برای تلفات و آسیب های احتمالی آماده خواهند کرد تا در صورت وقوع این واقعه طبیعی ضمن برطرف کردن سریع تلفات و آسیب ها ، از پریشانی اوضاع بکاهند تا دشمنان فرصت نکنند تا از این اوضاع به هم ریخته برای پیشبرد مطامع و اهداف خود استفاده نمایند ، تا ان شاالله همانگونه که روایات شریف پیش بینی نمو ده اند این واقعه طبیعی بعنوان فتح و رحمت برای مومنین و عذاب برای کفار و منافقین باشد.
در قسمت دوم مقاله به بررسی نقش ترکها و رومیان در فتنه شام و دخالت نظامی آنها در این منطقه بر طبق روایات موجود و نشانه های تحقق آن و همچنین سایر تحولات شام قبل از خروج سفیانی می پردازیم
التماس دعا