موانع و مشکلات ازدواج و راه های برخورد با آن

موانع و مشکلات ازدواج و راه های برخورد با آن

 
برخی از موانع ازدواج عبارتند از:

1. تحصیلات و ازدواج:

پسری که علاقه مند به ادامه تحصیل است در صورتی که احساس نیاز به ازدواج ندارد، بهتر است ازدواج را به تأخیر بیندازد ولی اگر فرد احساس کند نسبت به جنس مخالف دچار لغزش شده است، احساس می کند کنترل شهوات برایش سخت شده، چه در برخورد با جنس مخالف، چه هم جنس، چه در تنهایی، همین که این احساس را کرد، اینها همه نشانه نیاز به ازدواج است و در این صورت نباید به خاطر تحصیلات، ازدواج را به تأخیر بیاندازد.
البته در مورد خانم ها چه نیاز به ازدواج پیدا شد و چه نشد، اصل اولیه این است که دختر هرچه زودتر، اگر امکان ازدواج فراهم بود، ازدواج کند. چرا؟

الف) بخاطر انواع و اقسام مزاحمت ها:

دختر می خواهد درس بخواند، مرتب برایش مزاحمت ایجاد می شود؛ چه با قصد منفی، چه به نیت خواستگاری.

ب) ذهنیت های اطرافیان:

دختری که دنبال کسب علم است و می خواهد به مرکزی یا نزد استادی برود و بحث کند، چون مجرد است، همیشه یک ذهنیت منفی به دنبالش هست.

ج) از دست دادن موقعیت های مناسب:

در این چند سال که می خواهد به قله علم برسد، خواستگارهای خوبی داشته، رد کرده و حالا فوق لیسانس گرفته و سنش هم بالا رفته و خواستگارهایش هم از کیفیتشان و کمیتشان کاسته شده است و برعکس اینکه خواستگاران آن چنانی را رد کرده، توقعش بالا رفته است. در این حالت است که دختر به یک تعارض می رسد که خودش لیاقت های ویژه ای دارد ولی طالبین او به این لیاقت ها نرسیده اند. و احساس جفا از طرف جامعه می کند و مجبور است به خواستگاری کمتر از آنچه
می خواست، جواب مثبت بدهد که امکان دارد بعداً دچار مشکل بشود.

د) عدم سازگاری:

انسان هر چه سنش بالاتر می رود، قوه سازگاری و انعطاف پذیریش کمتر می شود. لذا چه دختر، چه پسر، بهتر است زودتر ازدواج کنند.
 

ه) عدم تناسب تحصیلی:

سطح تحصیلی دخترها از پسرها بالاتر است و دختران مجبورند با پسری ازدواج کنند که از نظر تحصیلی پایین تر از آنهاست. بنابراین یا ازدواج نمی کنند و یا ازدواج می کنند و زندگی بر آنها سخت می شود. در هر حال سفارش می شود اگر شرایط محیاست، ازدواج کنید، اگر همه شرایط در نظر گرفته شد، تحصیل، مانع ازدواج نیست. اگر چه ازدواج کمّیت وقت را کم می کند، ولی برکتش را زیاد می نماید. ازدواج به کار، تحصیل و... برکت می دهد؛ به شرط آن که متناسب و مناسب باشد. شرایط متناسب با ازدواج ضمن تحصیل یعنی اینکه شما که الآن وضعیت آنچنانی ندارید، از طرف مقابل هم توقّع آن چنانی نداشته باشید.
فرد مناسب، منظور فرد ایده آل نیست. مگر خود شما ایده آل هستید که می خواهید طرف مقابل ایده آل باشد؟ منظور از مناسب، یعنی به خود، خانواده و فرهنگت نگاه کن و انتخاب کن.
پس ازدواج مانع تحصیل نیست؛ اما نوع انتخاب مانع تحصیل است. موضوع این نیست که کسی را انتخاب کنیم که همانند ما درس بخواند بلکه گاهی همسر با آنکه خود نتوانسته است ادامه تحصیل دهد، ولی واقعا احساس علاقه به تحصیلات همسرش دارد و این را می توان در زندگی دید. عشق به تحصیل، بعضی اوقات در وجود فردی هست ولی به خاطر شرایط زندگی، نمی تواند برود دنبال تحصیل. این عشق را انتقال می دهد به وجود همسرش. این افراد زوج های موفقی هستند.
یک نکته ی اساسی برای خانم ها این است که یک دختر تا ازدواج نکند، خیلی چیزها برایش دغدغه است. مثلاً پدر و مادرش، دوستان، تحصیلات، کار و ... و نمی تواند از آ نها جدا بشود. ولی طبیعت دختران این طور است که یک دختر به
محض ازدواج دغدغه اصلی و کانون توجّهش همسرش می شود. حال، اگر شوهر او رغبت به ادامه ی تحصیل همسرش داشته باشد، کانون توجّه خانم به ادامه تحصیل منتقل می شود. امّا اگر خدای ناکرده طوری شود که این خانم از شوهرش
سرد شود، ولی فردی باشد که مزاحم او نباشد و همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند، باز این دختر می رود سراغ درسش. چون دغدغه اش شوهرش نیست. امّا اگر به شوهرش علاقمند باشد و او به درس علاقمند نباشد، این زن دیگر نمی تواند در تحصیل موفّق باشد.
بنابراین دختر خانم ها به این نکته توجه داشته باشند که اگر فرد مناسبی برای ازدواج پیدا شود، آنچه مقدم می باشد ازدواج است نه تحصیل. البته با در نظر داشتن این نکته که در حال سپری کردن مقاطع حساس تحصیلی (کنکور و ...) نباشند. فکر نکنید با ازدواج کردن برنامه تحصیلی تان به هم می خورد بلکه در پرتو ازدواج، شما و همسرتان می توانید یکدیگر را در این راه یاری کنید و به هم دلگرمی و امید دهید که این مسأله در موفقیتتان در تحصیلات علمی بسیار مؤثر است.
توجّه داشته باشید در ماههای اوّل ازدواج تحصیلات فرد تحت الشعاع قرار می گیرد و گاهی دچار تزلزل می شود که با توجه به روحیه خانم ها، این امر در آ نها بیشتر است؛ پس شروع ازدواج نباید با مقاطع حساس تحصیلی همراه باشد.
به طور کلی راه حل خروج از تشویش ذهنی در این زمینه، بررسی زندگی کسانی است که ازدواج کرده اند و تحصیلاتشان را نیز ادامه داد ه اند.
اگر نهایتاً مسیر ازدواج در حین تحصیل را برگزیدید و نگران مشکلاتی هستید که با آن مواجه می شوید، به راه حلهای زیر توجه کنید:
  • می توانید با مقدمات ساده و بدون تشریفات، عقد شرعی کنید، اما عروسی اصلی را به تأخیر بیاندازید.
  • کار کردن همگام با تحصیل، می تواند در کاهش مشکلات اقتصادی شما تأثیر بگذارد.
  • وقتی زندگی ساده و قانعی داشته باشید، آرامش فکری و روحی بیشتری خواهید داشت؛ در این صورت راحت تر می توانید در مسائل علمی، پژوهشی و صنعتی پیشرفت کنید.
  • حمایت های والدین می تواند در کاهش مشکلات دوران تحصیل مؤثر باشد.
  • وقتی هر دو زوج یا  یکی از زوجین محصل باشد، انجام کارهای منزل به طور مشترک صورت می گیرد که این مسئله علاوه بر محبت و دلگرمی، اجر اخروی را هم به دنبال دارد.
  • با توافق یکدیگر تا پایان سال تحصیلی، از بچه دار شدن جلوگیری کنید و با آسودگی بیشتری به تحصیل بپردازید.
گاهی اوقات والدین ادامه تحصیل فرزندشان را مانع ازدواج آنها می دانند و با ازدواج آنها مخالفت می کنند؛ در این صورت فرزندان برای از بین بردن اشکال تراشی های غیر منطقی و نا معقول بهتر است راهکارهای زیر را به کار بندند:
  • صحبت مستقیم، معقول،‌ مؤدبانه، منطقی و همراه با احترام به والدین و گوشزد کردن اشکالات آنها و توجیه آنها نسبت به غیر منطقی بودن شیوه برخوردشان.
  • در صورت شرم و حیا و یا تأثیر گذار نبودن صحبت مستقیم، واسطه کردن افرادی که حرف آنها در والدینشان مؤثر واقع می گردد.
در پایان تأکید می کنیم  یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج، تحصیلات است که ازدواج های دانشجویی علاوه بر کاهش تنش های روحی جوانان از بالا رفتن سن ازدواج جوانان نیز جلوگیری می کند و همچنین از مزایای جشن های ازدواج دانشجویی، صرفه جویی اقتصادی برای زوجین است.
 

2. سن:

مانع سن، گاهی در پایین بودن خود را نشان می دهد و گاهی در بالا بودن.

الف) سن پایین:

صرف پایین بودن سن برای ازدواج جوانان نمی تواند مانعی محسوب شود. این امر در صورتی است که فرد از رشد عقلی بالایی برخوردار باشد.
از جمله نتایج مثبت ازدواج در سنین پایین تر: انعطاف پذیری، گذشت و نشاط روحی بیشتر به همراه توقعات پایین تر و آسیب پذیری کمتر خواهد بود.

ب) سن بالا:

بالا رفتن سن افراد به خصوص دخترانی که از سن بچه دار شدنشان گذشته است و نیز اکراه اطرافیان، به عنوان مانعی برای ازدواج آنها محسوب می شود؛ در صورتی که باید توجه داشت که «زوجیت» مستقل از فرزند آوری است و چه بسا چنین افرادی بیشترین آرامش را در زندگی مشترک تجربه خواهند کرد.
باید توجه داشت گاهی بالا رفتن سن منجر به کسب تجربه ی بیشتر و رسیدن به پختگی می شود.

3. سربازی:

در مورد رفع مانع سربازی باید به نکات زیر توجه کرد:
  • پسرانی که تحصیلات دانشگاهی دارند، مشکل خاصی جهت سربازی ندارند؛ چرا که می توانند بعد از پایان تحصیلات در قالب تعهدهایی که همراه با انجام شغلشان است، خدمت سربازی را انجام داده بدون اینکه وقفه ای در زندگیشان به وجود آید.
  • خانواده دختر، علت معافیت فرد را جویا شوند و نسبت به صحت آن تحقیق کنند.
  • سربازی نرفتن پسرها در اصل مانعی برای ازدواج محسوب نمی شود چرا که فرد می تواند عقد کرده، سپس به سربازی رود.
  • فرار از سربازی نه تنها مشکل را حل نمی کند، بلکه در آینده بر مشکلات فرد می افزاید؛ چه بسا اگر قصد خروج از کشور داشته باشد، بخواهد در جایی مشغول به کار شود و... ارائه کارت پایان خدمت لازم است.
  • کسی که از سربازی فرار می کند، نشان می دهد که آمادگی برخورد با مشکلات را ندارد.
  • در صورتی که پسر احساس نیاز به ازدواج نمی کند، بهتر است ازدواج را به بعد از گذراندن خدمت سربازی موکول کند.
  • اگر سربازی نرفته اید و قصد ازدواج دارید، این موضوع را با خانواده دختر مطرح کرده و عنوان کنید که ممکن است در شهر دور مشغول خدمت شوید تا آن ها با آگاهی کامل تصمیم گیری نمایند.
  • دختر خانم! اگر فرد مورد نظر شما در شهری دور از شما مشغول به خدمت سربازی است، با دقت و بررسی بیشتری نسبت به خود و ظرفیت سنجی خود تصمیم بگیر.
  • اگر فرد مشغول به خدمت سربازی در محل سکونت خود باشد و درآمد کافی جهت گذراندن حداقل زندگی مشترک را نداشته باشد، خانواده ها می توانند با کمک های مادی و معنوی خود آنها را حمایت کنند و از مشکلات آنها بکاهند.
  • افرادی که مجبورند این دو سال را به دور از محل زندگی بگذرانند، این مسأله مانعی برای ازدواجشان نیست و این افراد می توانند دوران عقد خود را همراه با سربازی بگذرانند.
  • عقد در دوران سربازی شیرین و زیباست و زوج می توانند با نامه نگاری و نوشتن مطالب امید بخش و دلگرم کننده، در زیباتر کردن این دوران، یکدیگر را یاری داده یا در هنگام مرخصی در این دوران با یکدیگر ملاقات داشته باشند.

4. مشکلات اقتصادی:

عمده ترین موضوعی که در جامعه مانع ازدواج جوانان تلقی می شود، مشکل اقتصادی است. این موضوع، فقط مربوط به دوران فعلی نیست، زمان صدر اسلام نیز خیلی ها به این مشکل استناد می دادند، ولی پیامبر (ص) و اهل بیت این مسأله را مانع ازدواج نمی دانستند.
فرد در اثر ازدواج، احساس مسئولیت بیشتری می کند و افق های جدیدی به روی او باز می شود:
  • چه بسا افرادی که بدون کمترین امکانات اقتصادی تصمیم به ازدواج گرفته اند و پس از ازدواج، خداوند از فضل خود آنها را بی نیاز ساخته است.
  • تمام ابتکار و استعداد پنهانی خود را به کار می گیرد.
  • لیاقت هایی که تا آن وقت از آن خبر نداشت آشکار می شود.
  • نیروهایی که تا قبل از ازدواج در درونش نهفته بود، آشکار می شود.
  • شخصیت جدید با توانمندی های جدید پیدا می کند.
  • توکل و اتکای بیشتری به خدا پیدا می کند.
  • احساس حقار تها و کمبودها در او از بین می رود.
  • ذوق و شوق پیشرفت و تکامل در او بیشتر می شود.
  • در پرتو ازدواج، راه های جدیدی برای کسب درآمد بیشتر پیدا می شود.
  • فرد در معاملات اقتصادی و توسعه ی شغل پر دل تر و شجاع تر عمل می کند.
  • برخی افراد برای کسب امکانات اقتصادی بیشتر، ازدواج خود را به تأخیر می اندازند، در این صورت با گذشت دوران جوانی و بهار ازدواج دچار سردرگمی، نابسامانی و زندگی بی روح و سرد خواهند شد.
  • مزایای شغلی و تسهیلات از قبیل اعطای وام، زمین و... برای افراد متأهل بیشتر از مجردین است.
  • در این زمینه خانواده ها و فامیل می توانند با ایجاد قرض الحسنه های خانوادگی و اختصاص بخشی از اعتبارات صندوق به ازدواج جوانان فامیل، در حل مشکلات اقتصادی آنها کمک شایانی را داشته باشند.
  • بیکاری و نداشتن ثبات شغلی مشکلی است در سر راه ازدواج جوانان که حمایت  خانواده ها، احساس مسئولیت اطرافیان، حمایت های دولتی و همت خود افراد، در کاهش مشکلات آنها مؤثر است.
  • یکی از مشکلات بسیار مهم برای خانواده دختر، تأمین جهیزیه است که با ساده تر کردن این سنت پسندیده و تهیه مایحتاج اولیه و ضروری زندگی، می توانند از این مشکلات بکاهند.
  • اقوام و فامیل طرفین با درایت و بزرگواری می توانند به عنوان راهنما به خانواده های طرفین توصیه کنند که مراسم هرچه ساده تر و جهیزیه هرچه مفیدتر و ضروری تر صورت پذیرد.
  • برای کمتر و سبک تر شدن بار مخارج ازدواج، با جلوگیری از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی و برگزاری مراسم و جشن ساده تر، بکوشند و از بدهی های سنگین پس از ازدواج رهایی یابند.
  • برای حل مشکل مسکن هم سکونت موقت در منزل والدین در صورتی که باعث درگیری و توهین و تحقیر نشود، اجاره نشینی و کمک والدین به زوجین در این امر راهگشا است.

5. مشکلات خانوادگی:

در این قسمت نکته هایی ارائه می گردد که برای رفع بعضی از مشکلات خانوادگی می تواند مؤثر باشد. (برای نظم بیشتر، راه ها تحت عنوان موضوع مربوطه دسته بندی شده اند.)

الف) بیماری والدین:

  • اگر پدر و مادر یا هر دوی آ نها بیماریی دارند که نیاز به پرستاری دارند، کار را بین خودتان (خواهرها و برادرها) تقسیم کنید و در صورت امکان پرستار هم بگیرید.
  • بدانید که پدر و مادر راضی نیستند که به خاطر آن ها مجرد بمانید، پس به ازدواج بیندیشید.

ب) تأکید بر ازدواج فرزندان بزر گتر:

  • بحث ترتیب، عمدتاً بین دختران مشکلاتی را ایجاد می کند و در مورد پسران موضوعیتی ندارد.
  • برای رعایت ترتیب ازدواج فرزندان نباید موقعیتهای خوب و ایده آل را فدا کرد، مگر در صورتی که ازدواج خواهر کوچک تر، باعث سرشکستگی و افسردگی خواهر بزر گتر شود. ظرافت برخورد و اینکه تأکید و پیشنهاد اقدام از طرف خواهر بزرگ تر باشد، مشکل را تا حدودی حل می کند.
  • برای خانواده توضیح دهیم که به خصوص در مورد دختران، آ نها نیستند که به خواستگاری می روند، بلکه مورد انتخاب قرار می گیرند، لذا نباید موقعیتهای خوب را از دست داد.
  • اگر شما و طرف مقابلتان می توانید تا ازدواج کردن خواهر بزرگترتان صبر نمایید، بهتر است ازدواج خود را به تأخیر اندازید. یا صیغه ای خوانده شود و جشن عروسی به بعد موکول شود.
  • خانواده ای که عدم ترتیب فرزندان را در امر ازدواج می پسندند، باید با عزّت و احترام گذاشتن به فرزند بزرگتر، زمینه ی عیب گذاری مردم را بر روی فرزندانشان برطرف کنند.
  • اگر می بینید خواهر بزرگتان از روی بهانه یا وسواس تن به ازدواج نمی دهد، یا به خاطر ادامه ی تحصیل، ازدواج را به عقب انداخته است، در صورت وجود موقعیتی مناسب، با مشورت یک فرد آگاه با اطلاع خانواده به ازدواج اقدام کنید.

ج) تکفّل خانواده:

  •  اگر شما سرپرست خانواده خود هستید یا به عبارتی، آن ها تحت پوشش حمایتی مالی و معنوی شما قرار دارند، سعی کنید ضمن احترام گذاشتن و وقت گذاری کافی، آنها را به خود وابسته نکنید.
  •  شما دیر یا زود به ازدواج نیاز پیدا می کنید، لذا لازم است والدینتان را برای این امر آماده کنید.
  •  به والدینتان بفهمانید که ازدواج شما مانع از حمایتهای مالی و معنوی شما نخواهد شد.

د) طلاق:

  • اگر فرزند طلاق هستید، با بالا بردن خصوصیات اخلاقی و مهارت های فردی و اجتماعی و تقویت روحیه عاطفی، جبران این نقیصه را بکنید.
  • بدانید که به هر حال قضیه طلاق والدینتان باعث ایجاد شبهه برای خانواده طرف مقابل می شود، لذا سعی کنید در جلسات خواستگاری ضمن مطرح کردن به موقع این موضوع، در جهت روشن شدن ذهن طرف مقابل بکوشید.

ه) اختلاف والدین:

  • مراقب باشید تجربه طلاق یا اختلاف والدینتان شما را نسبت به ازدواج بدبین نکند.
  • مراحل طلاق یا اختلاف والدینتان می تواند برای شما آینه عبرتی باشد که دچار آن مشکلات نشوید.
  • اگر آوازه ی اختلافات والدینتان همه جا پیچیده است، سعی کنید در جلسات خواستگاری در اشاره ای مناسب، صورت واقعی این اختلافات را توضیح دهید.

و) فوت والدین:

  • اگر یکی از والدین خود را به تازگی از دست داده اید و قبل از این واقعه یا بعد از آن تصمیم به ازدواج داشته اید یا تصمیم آن را گرفته اید، بهتر است تا مدتی این امر را به تأخیر اندازید تا ضمن باز یافتن روحیه خود و خانواده تان حرمت ها نیز حفظ شود.
  •  بدانید فقدان یک یا هر دوی والدین اگر چه برای شما خلأیی ایجاد نموده است، امّا مانعی بر سر راه ازدواجتان محسوب نمی گردد، بلکه با تن دادن به امر ازدواج می توانید خود را از افسردگی، ناراحتی و تنهایی ناشی از فوت والدین رها سازید.

ز) اعتیاد والدین/ سابقه انحرافات اخلاقی/ سابقه بزه کاری و حبس:

  • اگر بلای اعتیاد، دامن گیر یکی از والدین شما شده است، بدانید مادامی که فرد، موفق به ترک نشده و اقدامات شما و دیگر اعضا در ترک دادن، ثمری نداشته است، برای شما بهتر است که هر چه زودتر از آن جمع به وسیله ازدواج جدا شوید.
  • اگر احساس می کنید بدنامی اعتیاد والدینتان، روی زندگی حال و آینده شما سایه انداخته است، بهتر است برای آنکه به طرف مقابلتان اطمینان دهید که شخصیت شما جدا از فضای حاکم بر خانواده تان است، توانایی های فردی خود را افزایش دهید، به دنبال وجهه ی اجتماعی مثبتی برای خود در جامعه باشید و در یک کلام، شخصیتی قوی جدا از خانواده برای خود ترسیم کنید.

6. عدم وجود خواستگار مناسب:

اگر کسی قصد ازدواج داشته باشد و ازدواج برای او  واجب باشد و خواستگاری برای او نیاید، چه باید بکند؟
  • اولین اقدام، عدول از برخی معیارهاست. یعنی از بین معیارهای انتخاب همسر-که برخی سلیقه ای و ذوقی است- چشم پوشی کند. مثلاً اینکه همسرتان حتماً از سادات باشد یا تحصیلات عالیه داشته باشد، جزء ملاک های اساسی نیست. باید تا آنجا که می شود، از برخی از این معیارها دست کشید تا دایره انتخاب زیاد شود. بنابراین بلند پروازی، رؤیا پردازی و بالا بودن سطح توقعتان می تواند به بهای این تمام شود که برای همیشه مجرد باقی بمانید.
  • دوم، باید کاری کنید تا آنجایی که می توانید شایستگی خود را زیاد نمایید. مثلاً پسری که کار ندارد، برود دنبال کار، دختر تحصیلاتش را مقداری بالا ببرد و از همه مهم تر، روی اخلاق فردی خود کار کند. بنابراین در اجتماعات سالم ظاهر شوید؛ مثل مساجد، برنامه های مذهبی، دانشگاه و... زیرا این حضور می تواند باعث بروز استعدادها و خلاقیت های درونی شما شود و بستر را جهت مورد انتخاب قرار گرفتن شما، مهیا نماید.
  • سوم، توجه به وقار و آراستگی ظاهری در معاشرت های اجتماعی و حضور مثبت در فعالیت های خوب و مناسب اجتماعی کمک می کند جوانان شایسته شناخته شوند.
  • چهارم، رفع رفتارها و اخلاقیات نامناسب و نقاط ضعفی که در مورد ازدواج مورد توجه دیگران است. بدخلقی ها، عصبیت ها، بد زبانی ها، و... آفت هایی است که به وجهه ی شخص بسیار لطمه می زند.
  • پنجم، همه باید احساس مسئولیت کنند. اگر در میان فامیل و دوستان، دختر و پسری سراغ دارند که مناسب یکدیگرند، بانی خیر شوند و البته با رعایت اصول اخلاقی و پس از مشورت با یک فرد پخته، در این مورد پیش قدم شوند.
  • ششم، دعا و توکل به خداوند و توسل به اهل بیت (ع) است.
بزرگی از اهل دل این سفارش را می کرد که چهل روز دعای «یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکارِه» را بخوانید. نگارنده شاهد این بود که جوانی که ازدواجش خیلی سخت شده بود، با این دعا در کمال ناباوری چه ازدواج شیرینی نمود.

7. توهمات:

گاه آنچه به عنوان مانع در مورد ازدواج می پنداریم، جز توهم نیست. لذا در این قسمت با اشاره به برخی از این امور به اختصار بعضی راه حل ها ارائه می گردد.

این توهم بر اثر سابقه شکست خود یا ترس از تجربیات ناموفق دیگران به وجود می آید و برای درمان آن باید:

  • با توکل به خدای قادر، امر ازدواج را پی بگیرید و از شکست نهراسید.
  • اگر در گذشته تان شکستی پیرامون ازدواج داشته اید، منفی بافی را کنار بگذارید و بدانید تمام افراد جنس مخالف بد نیستند. لذا ضمن عبرت گرفتن از تجربه ی ناموفق گذشته به آینده نگاهی روشن داشته باشید.
  • قرار نیست اگر یک نفر در ازدواجش شکست خورد، همه در این امر دچار شکست شوند.
  • در میان هر گروه و صنفی هم افراد بد وجود دارند و هم خوب. لذا عاقلانه آن است که از پیشداوریهای کودکانه نسبت به جنس مخالف بپرهیزیم. مردان خوب زیادند همان طور که زنان خوب زیادند. مشاهده کردن زندگی افراد موفّق و مشورت با آ نها می تواند به ما در این زمینه کمک نماید.
  • قرار نیست با ازدواج دست و پای ما بسته شود و زندانی شویم، پس سیاه نمایی نکنیم.
  • هنگام انتخاب همسر، خوب است نظر وی را در مورد آزادی هایی که در دوره ی مجردی داشتید و حفظ آنها برایتان مهم است بپرسید و با پرداختن به این موضوع، از اضطراب رهایی یابید.
  • آنچه می تواند ترس و استرس ما را به هنگام مواجهه با تغییرات کاهش دهد، این است که پیش از رسیدن به مرحله تغییر، خودمان را آماده کنیم.
  • به خودمان بقبولانیم ما از عهده ی مشکلات و سختی ها بر خواهیم آمد.
  • یک همراه خوب و همدل نه تنها باری به دوش شما نیست بلکه یار لحظه های غم و شادیتان است. لذا آگاه باشید که اختیار نمودن همسری که واقف به مسیرهای پیشرفت و ترقی خود و شما باشد، می تواند به رشد شما کمک کند.

8. مشکلات عاطفی:

یعضی آنچنان به خانواده وابسته اند که تصور جدایی از پدر و مادر برایشان خیلی سخت است. برای حل این مشکل باید موارد زیر را بکار برد:
  • احساس محبت و وابستگی نسبت به خانواده حس زیبا و لازمی است، اما از یک سنی به بعد لازم است فرد با شرکت در اجتماعات خارج از منزل، تمرینی جهت کم کردن این وابستگی ها انجام دهد تا به هنگام ازدواج، فرد و خانواده اش دچار بحران روحی نشوند.
  •  بدانید ازدواج شما را از پدر و مادرتان یا آنها را از شما نمی گیرد، بلکه با اضافه شدن یک نفر به جمع شما، شکل تازه ای به روابط و شیوه ی محبتتان می دهد.
  • آسیب پذیری های روحیتان را به کمک تفکر، تأمل و مشورت با مشاوری امین شناسایی کنید.
منبع: کتاب مطلع مهر، دکتر بانکی

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد